آیا با پول می توان احساس خوشبختی خرید؟
بدست آوردن پول برای اکثر آدم ها به عنوان هدف اصلی و احساس عالی تلقی می گردد.
زیرا این تصور قالبی در ذهن انسان امروزی حاکم است که با پول هر آرزو و خواسته ای محقق می شود و این چراغ جادو ما را به همه ی خواسته هایمان پیوند می زند.
اما ناگفته نماند که همین پول در شرایطی می تواند به عنوان بخشی از معضل افراد جامعه به شما بیاید و آن زمانی است که خود پول فی نفسه، برای ما ارزشمند تلقی گردد.
گفتنی است که پول یکی از عوامل اصلی کامیابی و خوشحالی افراد بشمار می آید، مشروط بر این که بدانیم از این ابزار وسوسه انگیز چگونه بهره بگیریم؟
چه بسا افرادی که پولدار نیستند، اما کیفیت زندگی شان بهتر از ثروتمندان است! زیرا راه استفاده از آن را بخوبی می دانند.
بخش بزرگی از اختلالات روانی و معضلات اجتماعی ما حول این واقعیت می چرخد که کسب پول به عنوان شاخصه ی عدالت و ارزش های انسانی تلقی می گردد.
پژوهش ها ما را به این نتیجه می رساند که احساس خوشی و سلامتی با ثروت نسبی تعیین می گردد نه بر مبنای ثروت و نیاز واقعی.
به عبارتی ما به این نکته توجه نمی کنیم که چقدر پول در اختیار داریم؟ و یا به چه میزان پول نیاز داریم؟ بلکه تمایل شدیدی در ما هست که دارایی هایمان را نسبت به ثروت اطرافیانمان بسنجیم و بر این قیاس نادرست احساس خوشی و یا ناخوشی می کنیم.
تجربه نشان می دهد انسان هایی که زندگی شان را بر مبنای اهدافی همچون کسب ثروت، رقابت و به نمایش گذاشتن دارایی ها سازماندهی می کنند، ناراحتی و مشکلات روانشناختی بیشتری را برای خود بوجود می آورند.
لذا مشکل در پول نیست، بلکه در باورهای ماست که خودمان را با دیگری و یا کالا را به آدم ها ترجیح می دهیم. پول فی نفسه نه خوب است و نه بد.
بلکه نقش و جایگاه آن در زندگی و شیوه سازگاری ما در موقعیت های مختلف می تواند تاثیر گذار باشد.
پول خرج کردن موقعی باعث خرسندی و آرامش افراد می شود که خاطره ای بسازد و احساس خوشایندی از خود بر جای بگذارد.
لذا، فکر کردن به پول با هدف جمع کردن بیشتر، نه تنها ما را از خوشبختی دور می کند بلکه انسان را خودخواه و از منظر اجتماعی، منزوی می سازد.
گفتنی است که تجربه های زندگی به صورت خاطره در ضمیر ناخودآگاه ما باقی می ماند و یادآوری رویدادهای قشنگ زندگی موجب انبساط خاطر می شود.
یکی از مشکلاتی که انسان امروزی با آن روبروست، این واقعیت است که علی رغم خرید کالاهای لوکس و مصرف روزافزون، اما هیچ گاه خوشحال بنظر نمی رسد و یا اگر لذتی موقتی را احساس کند، این دلخوشی مدت زیادی دوام نخواهد آورد.
زیرا در اینگونه الگوهای رفتاری هدف اصلی ما آرامش خاطر و شادمانی نیست، بلکه انگیزه اصلی برای خرج کردن حتی برای ضروریات زندگی از جمله خانه، پوشاک، اتومبیل و غیره ناشی از تمایل ما به نشان دادن قدرت و نمایش پرستیژ اجتماعی به دیگران است که این رقابت بیمارگونه و سیری ناپذیر را نبایستی با شادمانی اشتباه بگیریم.
زیرا چنین میلی بیشتر ناشی از ستیزه های ذهنی و یا برتری جویی نشات می گیرد. اما شخصی که با اهدای پول به یک موسسه خیریه کمک می کند، با خانواده به تعطیلات می رود، شادی اش را با دوستانش به اشتراک می گذارد و آنان را به صرف شام دعوت می کند، احساس خوبی را تجربه می کند.
افرادی که دائماً به دنبال پول هستند علی رغم سختکوشی، منزوی تر می شوند.
زیرا همه زندگی شان پول است و کمتر به ارتباطات اجتماعی فکر می کنند.
دانستن این واقعیت تعجب برانگیز است که تعداد زیادی از افراد ثروتمند آن گونه که ما تصور می کنیم، خوشبختی را تجربه نمی کنند.
پژوهش ها نشان می دهد که دور هم بودن در کنار خانواده و دوستان و یا اهدای پول به افراد نیازمند، از خرید یک لباس گرانقیمت لذت بخش تر است.
در واقع خرج کردن پول در کنار دیگران پیامدهای ارزشمند اجتماعی را در پی دارد که از تبدیل پول به اشیاء مادی سودمندتر بنظر می رسد.
خیلی از افراد موفق در جامعه که به ثروت های بزرگ رسیده اند با وجود آسایش و امکانات رفاهی فراوان، احساس خوشبختی نمی کنند. زیرا هدف درستی را دنبال نکرده اند و از سویی، افرادی را می شناسیم که شاید زندگی موفقی ندارند، اما در عین ساده زیستی، حال خوشی دارند.
گفتنی است که رابطه بسیار پیچیده ای بین پول و انسان وجود دارد و ما نمی توانیم پول را در مناسبات اجتماعی نادیده بگیریم.
اما این نظریه که تنها پول را عامل اصلی خوشبختی بدانیم و هر کسی پولدارتر باشد خوشبخت تر است، به کلی نادرست است.
هر چند بین پول و شادکامی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد.
در هر حال پول ابزاری است که می تواند برخی از استرس ها را از انسان دور کرده و بطور بالقوه زمینه ی شادی در زندگی را فراهم می کند.
لذا نکته کلیدی که باعث می شود انسانها از داشتن پول احساس شادی کنند توسط فاکتورهایی فراتر از خود پول تعیین میشوند.
بنظر می رسد بهترین کارکرد پول در زمانی محقق می شود که پرداخت آن به بهای یک لبخند تمام شود.
بر همین اساس است که وجود پول و مصرف آن در امور انسان دوستانه بیشترین لذت را به شخص نیکوکار اهداء می کند.
زیرا باعث شادمانی عده ی زیادی می شود.
به عبارتی، پولی که صرف غذا خوردن با خانواده، مسافرت، برگزاری میهمانی، هدیه دادن و یا اعانه دادن، خرج می شود بیشتر از خرید کالاهای لوکس موجب شادمانی افراد می شود.
لذا، بنظر می رسد تجاربی که ذات اجتماعی دارند، بیش از هر کالایی انسان را نسبت به ديگران متمايز می كند، احساس شادمانی می آفرینند.