علمی تحلیلی

الگو چیست؟

الگوها: افرادی را شامل می شود که «تجسم امر خواسته» شده اند.

مثال: اگر به دنبال مهربانی هستید «الگو مهربان» کسی است که از وجودش (ذهن، فکر، گفتار، رفتار) مهربانی تراوش می کند.

اگر به دنبال سختکوشی باشید «الگو سختکوش» کسی است که همه لحظات زندگیش با فعالیت، ممارست، پایداری و تلاش پر شده است و به عیان آشکار است.

اگر به دنبال ثروت یا قدرت باشید، «الگوی ثروت» کسی است که به ثروت رسیده است و راه های رسیدن به ثروت را می توان توسط آن فرد شناخت.

اگر به دنبال اختراع باشید، «الگوی مخترع» کسی است که اختراع کرده است و شیوه اختراع او برای همه روشن و قابل درس گرفتن است. 

در این چشم انداز «الگو» یعنی انسانی که مرام و منش را «در خویش» ساخته و پرداخته است.

لذا، الگوهای فکری، نظری و گفتمانی که در سطح ایده ها مطرح هستند، در این دایره قرار نمی گیرند.

الگوها، افراد زنده و حاضری هستند که با عملکرد و اقدامات خود راه را برای دیگران آشکار و روشن می کنند.

الگو: مرجع و ملاکی است که امکان مقایسه بین «آنچه هست» و «آنچه می تواند، باشد» را فراهم می کند.

در نتیجه، «تغییرات مثبت و منفی» را قبل از اقدام با توجه به «الگوها» می توان پیش بینی نمود.

نکته: جوامع در حال توسعه، بیشتر از ضعف سازمانی، فقدان شهرسازی و سایر موارد، فراموشی از ساخت و پرداخت «الگوها» و غفلت از «الگوسازی»، موجب تثبیت آنان در شرایط «گذار» می شود

و جوامع توسعه یافته با الگوهایی که در زمینه های اقتصادی، سیاسی و غیره به جهان عرضه می کنند، بدون مقاومت و با کمترین هزینه، افراد و جوامع را به سمت و سوی آرمان های خویش هدایت می کنند.

 مقایسه الگوها 

کارهای انسان از دو بُعد فکری – حسی ریشه می گیرد که هر دو برای انجام کار درست (پیشرفت و ترقی)، لازم و ضروری هستند.

ولی طبق روال عادت، کارهای مبتنی بر تفکر، درست در نظر می آیند و کارهای صرفاً احساسی با شک و تردید به آنها نگریسته می شود و احتمال خطا رفتن آنها زیاد است.

به همین قیاس، خصیصه «الگوهای مثبت» را معمولاً خردمندی، مقبولیت، جدیت، راستی، درستی و … در نظر می آورند. خصیصه «الگوهای منفی» بیشتر هیجانی، شادی آنی، نشاط، لذت، سرخوشی و … می دانند.

این در حالی است که «کشش و جذابیت» به عهده «احساسات» (ترس ها، هیجانات، لذت ها …) است.

لذا، ضعف «الگوهای مثبت» در «تموج احساسات» این گمانه نادرست را به وجود آورده است که انسان به بیراهه، انحراف، ناراستی و نادرستی گرایش بیشتری دارد.

الگوها برای آن که مورد توجه قرار گیرند، باید هم وجه عقل، تدبیر و تفکر را پوشش دهند و هم وجه احساس، لذت و هیجان را تامین کنند.

در بیشتر مواقع، جدیت تفکر باعث می شود که الگوهای مثبت به نیازهای حسی بی توجه باشند که این امر افراد را به سوی الگوهای هیجانی سوق می دهد و این برداشت اشتباه را دامن می زند که انسان به الگوهای منفی گرایش بیشتری دارد.

منبع: نویدنیا، منیژه (1398)، جامعه شناسی تحلیلی؛ الگوها و امنیت، جلد ششم، تهران: انتشارات جامعه شناسان، ص 22-20.

دکتر منیژه نویدنیا

دکتری جامعه شناسی. نظریه پرداز و محقق. نویسنده اولین کتاب امنیت اجتماعی در ایران، معرف جامعه شناسی تحلیلی با نگارش شش جلد کتاب، استاد دانشگاه و موسس سایت جامعه شناسان جوان

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا