انواع اقتدار دینی؛ روحانیت
دوازده نوع اقتدار دینی شامل سازمان های گروه های دینی، فرهمندی و رهبری، بنیانگذار دین، اصلاح طلبان، پیغمبر، پیشگو، جادوگر، کاهن، قدیس، روحانی دینی، مردان خدا، و شنوندگان است.
در اینجا به اقتدار روحانی دینی می پردازیم.
اقتدار روحانی دینی به فرهمندی منصب رسمی او بستگی دارد.
حرفه روحانیت، و نه صرفاً نام آن، ویژگی روحانی را تعیین می کند.
البته، اگر چه نام ممکن است، احتمالاً یا واقعاً، آغاز زندگی روحانیت در مورد یک شخص باشد.
یکی شدن با الوهیت پایه موجودیت و فعالیت روحانیت محسوب می شود.
این وحدت باید مستمر و منظم باشد.
ارتباط مستقیم با الوهیت، حلقه رابط میان روحانی و سایر انواع اقتدار دینی است.
تجارب دینی خصوصی روحانی صلاحیت ماموریت او را تضمین می کند، اگرچه این تجارب در روحانی در مقایسه با تجارب بنیانگذار و پیغمبر از اصالت، خودجوشی و گستردگی کمتری برخوردار است.
روحانی واسطه میان خدا و خلق است.
بین جادوگر و روحانی به رغم تفاوت های عمیق شباهت هایی وجود دارد.
روحانی ممکن است به عبادت خدا بپردازد، اما این کار عملکرد اصلی یا انحصاری او نیست، در حالی که در مورد کاهن چنین است.
روحانی دین بر مبنای هیچ نوع وابستگی و یا گروه بندی خاص در تعیین اراده خدایان دخالت ندارد، و کار او، نه تنها تعبیر و تفسیر اراده الهی بلکه، علاوه بر آن تنظیم و تقویت روابط بین خداوند و بندگان اوست.
نهاد روحانیت در مقایسه با انواع فرهمندی دینیِ شخصی منزلت پایین تری دارد، اما کار روحانیت در مقایسه با تمام فعالیت های دینی خاص در تاریخ بشر از همه جامع تر و گسترده تر است.
… هر جا که موهبت های معنوی کمیاب تر باشد و شور و شوق کاهش بپذیرد بیان رسمی، جای فوران خودجوش را تنگ می کند.
روحیه تعادل و پرهیزگاری رشد می کند، عبادت قانونمند و منظم می شود، اصول نظری تنظیم می گردد و یک سازمان معین و مشخص سر برمی آورد.
این فرایند زمینه ای را فراهم می کند که رشد روحانیت باید در آن دیده شود.
هیچ توسعه ای یکنواخت و مداوم نیست.
موج جدید اشتیاق، نوزایی های روحی و آغازگری های جدید به نظر می رسد تمایلات مربوط به معیارآفرین ها و عقیم سازی را متوقف و تصحیح می کند.
اکثر مراحل برجسته در تاریخ ادیان با مبارزه بین فرهمندی و رسمیت، بین اعتقاد به روحانیت دینی و غیردینی، یا بین پیغمبر و روحانی مشخص شده است.
کوشش کردیم تا انواع مختلف پیغمبری و پیشگویی و کارهای جادوگری و روحانی را تحلیل کنیم.
پیغمبر تنها به «موهبت فیض» نیاز دارد.
استعداد طبیعی، خصوصیات عقلی، عاطفی و آموزش عواملی فرعی بوده، به مقدار زیاد، متغیر می باشند.
برای جادوگر و غیبگو داشتن کیفیت ویژه و استعداد خاص حائزاهمیت فراوان است.
برای روحانیت رعایت آیین های منظم (عبادت های دینی) و علوم الهی مشخص امری اساسی است.
نقشی که آمادگی و تحصیلات در روحانیت ایفا می کند، بسیار مهم است.
آموزش، استعدادها و نیروی ذهنی لازم برای انجام وظایف دینی را گسترش می دهد.
آموزش در توسعه و تثبیت یگانگی با خداوند نقش اصلی را برعهده دارد و از این یگانگی است که «قداست» یا حالت مانا در روحانی حاصل می شود.
اعمال عبادی جسم و اراده را تحت کنترل قرار می دهد.
تفکر و دعا روح را آماده می کند.
آموزش و مطالعه اندیشه را می پرورد.
اگر چه روحانی ممکن است معلم یا دانشمند باشد، اما وظیفه اصلی او برگزاری مراسم عبادی است.
منبع: واخ، یوآخیم (1387)، جامعه شناسی دین، ترجمه دکتر جمشید آزادگان، تهران: سمت، ص 368-358.