علمی توصیفی

مروری بر نظریه نیهیلیسم اگزیستانسیال

نیهیلیسم اگزیستانسیال یک جریان فلسفی است که از ادغام دو مفهوم اصلی «نیهیلیسم» و «اگزیستانسیالیسم» به وجود آمده است.

در این مفهوم، «نیهیلیسم» به معنای اعتقاد به فقدان معنا و ارزش در دنیا و «اگزیستانسیالیسم» به معنای تاکید بر وجود و واقعیت انسان تفسیر می‌شوند.

نیهیلیسم اگزیستانسیال پاسخی به بحران معنا و بی ثباتی در جهان است  که نه تنها بر اهمیت معنا در زندگی انسان تاکید می‌کند، بلکه به طور همزمان، به نابودی و ناتوانی از تعیین یک معنا یا ارزش مطلق در دنیا اعتقاد دارد.

این ایدئولوژی بر این باور است که در دنیای بی‌معنا و بی‌ارزش، انسان مسئولیت انتخاب معنا و ارزش‌های زندگی خود را دارد.

نیهیلیسم اگزیستانسیال تکید دارد که در دنیای بی‌معنا، انسان با ترس و تردید روبرو می‌شود، اما خود باید معنا و ارزش‌های زندگی خود را بسازد.

این ایدئولوژی به معناپردازی از موضوعاتی چون وجود، ترس، آزادی، انتخاب و معنا در زندگی انسان می‌پردازد و به تبیین معنای وجود فردی و انسانی می‌پردازد.

بنابراین، نیهیلیسم اگزیستانسیال به طورکلی اعتقاد به عدم وجود یک معنا یا ارزش مطلق در دنیا دارد، اما به اهمیت و تعیین معنا و ارزش‌ها در زندگی انسان تاکید می‌کند و انسان را به مسئولیت انتخاب و ساختن معنا در زندگی خود فرا می‌خواند.

این ایدئولوژی به مفهوم «تراژدی انسانی» نیز اشاره می‌کند.

این تراژدی به معنای ناتوانی انسان از یافتن یک معنا یا هدف مطلق در دنیا و احساس تنهایی و خستگی در جستجوی این معنا است.

انسان در دنیای نیهیلیستی ممکن است با تراژدی انسانی روبرو شود و این تراژدی می‌تواند به مبحث اصلی نیهیلیسم اگزیستانسیال تبدیل شود.

در این مفهوم، نیهیلیسم اگزیستانسیال بر اهمیت سوالات اساسی زندگی مانند «چرا می‌زیم؟»، «معنای وجود چیست؟»، و «چگونه باید زندگی کنیم؟» تاکید دارد.

این سوالات و تراژدی انسانی نشان‌دهنده تعارض و تنش در دنیای نیهیلیستی و اهمیت بیشتر انسان در پیدا کردن معنا و ارزش در وجود خود می‌باشند.

 نیهیلیسم اگزیستانسیال به عنوان یک جریان فلسفی، از نظریات فیلسوفانی چون ژان پل سارتر، آلبر کامئو، و فریدریش نیچه برخوردار است.

این فیلسوفان به مفاهیمی چون «وجود پیش از موجودیت»، «وجود انسان به عنوان وجود پیش از چیزی» و «آنگونه که وجود به وجود آمده است» تاکید می‌کنند.

نیهیلیسم اگزیستانسیال هرگونه معنا و ارزشی خارج از ذهن انسان  را نفی می کند، این بدین معناست که انسان قدرت انتخاب و تعیین معنا را دارد. او می‌تواند ارزش‌ها و معناهای خود را بسازد و زندگی را با تفکر، عمل و خلاقیت خودش ارتقا دهد.

در نیهیلیسم اگزیستانسیال، مفهوم «آن گونه که انسان به وجود آمده است» معنایی عمیق دارد.

انسان باید به دنبال معنا و ارزش‌هایی بگردد که با وجود او هماهنگ باشند و به ویژگی‌های منحصر به فرد خود واکنش نشان دهد.

این نوع نگرش به وجود؛ به انسان امکان می‌دهد که از زندگی به عنوان یک فرصت برای خلق معنا و ارتقاء وجودش بهره‌برداری کند.

به طور خلاصه، نیهیلیسم اگزیستانسیال به انسان تاکید می‌کند که در دنیای بی‌معنا و نیهیلیستی، او مسئولیت برای تعیین معنا و ارزش‌های زندگی خود دارد.

این نظریه به انسان امکان می‌دهد که به عنوان یک موجود دارای اختیار، مسئولیت خود را در خلق معنا و معنویت در زندگی بپذیرد.

دکتر مصطفی آب روشن

پژوهشگر. دکتری جامعه شناسی. حوزه تحقیقات؛ آسیب های اجتماعی و جرم شناسی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا