تاریخچه مداحی در اسلام و ایران
در زمان حضرت رسول گرامی (ص) مداحی نه تنها متداول نبود، بلکه آن حضرت، مسلمانان را از این کار پرهیز داده اند:
احثوا فی وجوه المداحین التراب: «به چهره مداحان، خاک بپاشید.»
یا: النیاحه من عمل الجاهلیه: «نوحه گری از اعمال جاهلی است.»
یا: ایاکم و المدح فانه الذبح: «از مدح کردن بپرهیزید که مانند سربریدن است.» (نهج الفصاحه، نکته های 699، 1126 و 1178).
در تاریخ اسلام چنین آورده اند که دو نفر به نام های حسان بن ثابت انصاری و مالک بن کعب انصاری که شاعر بودند، به حماسه سرایی در جنگ ها می پرداختند و با اشعار خود، مسلمانان را از نظر روحی تقویت می نمودند. اما از سوی پیامبر (ص) اجازه مداحی نداشتند.
اولین ردپای روضه خوانی در تاریخ، مربوط به حکومت شیعی آل بویه است که یکی از حاکمان این سلسله به نام معزالدوله در سال 353 هجری مراسم رسمی عزاداری خیابانی در بغداد (پایتختش) در ماه محرم برپا ساخت و دستور داد مردم در این ماه سیاه بپوشند.
با سقوط حکومت شیعیان آل بویه در جنوب و مرکز ایران و نیز در عراق، برپایی مراسم عزاداری در ماه محرم ممنوع گردید.
تا این زمان هنوز از مراسم مداحی در ماه محرم خبری نبود.
کمی پیش از تاسیس حکومت صفوی، کتابی منتشر شد توسط ملا حسین کاشفی سبزواری (متوفی 910هجری) به نام «روضة الشهدا» که حاوی اشعاری محزون در مصیبت شهدای عاشورا بود.
از زمان حکومت صفوی که تشیع به مذهب رسمی کشور تبدیل شد، مراسم عزاداری ماه محرم به طور رسمی برپا و در آن، اشعار همین کتاب به عنوان ذکر مصیبت در مراسم مرثیه خوانی به کار گرفته شد.
بدین ترتیب، «روضه خوانی» پدید آمد و در پی آن؛ مراسمی همچون تعزیه خوانی، نقالی مذهبی، پرده خوانی، شبیه خوانی و … برای نخستین بار در حکومت صفوی بوجود آمدند.
در دوران حکومت های قاجار و پهلوی، این مراسم به صورت رسمی و سازمان یافته ادامه یافت و به مرور تقویت گردید.
مراسم مداحی ائمه شیعه از زمان صفویان تا پیش از انقلاب سال 57 به صورت ضعیف در بطن و در حاشیه مراسم روضه خوانی اجرا می شد، اما از دو دهه پیش بدین سوی، این مراسم بر سایر مراسم ماه محرم سایه افکنده و حتی روضه خوانی را در خود بلعیده و تا حد زیادی آن را از بین برده است.
در فرآیند دگرگونی های اجزای ساختاری مراسم محرم، به نظر می رسد مداحی هم اکنون به جایگاه محوری دست یافته است.
در قرآن، کلمه «مداحی» و «مدح» نیامده، اما کلمه «حمد» که مترادف آن است: 38 بار و نیز مشتقات آن: 5 بار تکرار گردیده است.
مدح و حمد به معنی ستایش است و کلمه حمد در قرآن تقریبن همیشه با الله همراه است: (الحمدلله) که این «ل» بر مالکیت انحصاری دلالت دارد، یعنی حمد فقط مخصوص خداست.
بنابراین، هم در محتوای قرآن مبین و هم در کلام حضرت رسول (ص)، مداحی برای غیر الله امری غیرمجاز قلمداد گردیده و حضرت رسول گرامی حتی از آن نهی فرموده اند.
گفته می شود: روزی کسی به مدح حضرت علی (ع) پرداخت.
امام با نهی وی فرمود: من برترم از آنچه در دل نسبت من داری و کمترم از آنچه بر زبان میرانی.
نکوهش مداحی آنجا جدی تر می شود که به تحقیق می شنویم که:
گروهی از این جماعت که فاقد سواد قرآنی و بینش دینی و دانش اسلامی هستند
در اشعار شرک آمیز خود، شخصیت های عزیز و گرامی را به جای خداوند، ارباب و معبود خطاب می کنند
و مخاطبان جاهل تر از خود را به همراه خود در مسیر سقوط از یکتاپرستی به دوزخ رهنمون می گردند.
بدین ترتیب؛ مداحی جا را بر درک پیام محتوایی عاشورا هرچه تنگ تر نموده و طرفداران خود را از اسلام حقیقی و محتوای قرآن دور می سازد.
این مطلب با تواریخ شیعه سازگار نیست بسیار شواهد تاریخی و روایی از مداحی در زمان معصومین داریم مگر نویسنده اعتنایی به دیدگاه اهل عصمت نداشته باشه یا اطلاع نداشته باشه
وقتی تخصص ندارید نظر ندید
چرا جامعه شناسان در ایران سعی در تضاد با تفکرات شیعه دارند؟ آیا مشکل از پروسه یا اساتید؟
لطفا در زمینه ای که تخصص ندارید، وارد نشوید! مطلبتان را نقد نکردم چون اصلا منبع نداشت یعنی سندیت نداشت، یعنی ادعای محض است! و نقد ادعای محض در فضای علمی خود غیر علمی است.
عالی بود