علمی توصیفی

چرا دختران شادتر از پسران بنظر می رسند؟

شادی و احساس نشاط اجتماعی خصلتی ذاتی نیست که افراد با آن بدنیا آمده باشند، بلکه شاد بودن به نظام فکری و احساسی افراد وابسته است و می توان به عنوان یک نوع مهارت در زندگی به آن دست پیدا کرد.

انسان ها با توجه به سبک زندگی، طبقه اجتماعی و نظام شخصیتی شان در بروز احساسات و عواطف، متفاوت عمل می کنند.

اگر بخواهیم تفاوت در بروز احساسات شادی بخش را بین دختران و پسران مورد مقایسه قرار دهیم بایستی به زمینه اجتماعی و نوع نگرش های قالبی آن جامعه توجه کنیم.

زیرا، بخش بزرگی از الگوهای فکری و تظاهرات احساسی ما اعم از شادی و غم ناشی از انتظارات متفاوتی است كه جامعه از ما به عنوان دختر و یا پسر دارد.

درواقع، پسران و مردان هم به اندازه زنان احساساتی می شوند و تجربیات عاطفی مشابهی را در برابر محرک های بیرونی درك  می کنند.

اما، شیوه بروز احساسات در بین دختران و پسران، دارای تفاوت معناداری می باشد که با توجه به زمینه فرهنگی و نوع انتظارات اجتماعی متفاوت می باشد.

تقریباً در اكثر فرهنگ های شناخته شده، مردان به عنوان مدیر و ستون اصلی خانواده شناخته می شوند و این محول نمودن قدرت، نوعی مسئولیت و بار خاطری را به دوش مردان افکنده که به عنوان یک مسئله مدیریتی، آنان را در شرایط مسئله وار دائمی قرار می دهد و پسران نیز با تجربه انتظارات نقش های مسئولیت آور در آینده مواجه هستند.

پسران قبل از اینکه به سن الزامات اجتماعی برسند، یاد می گیرند که بایستی مسئولیت پذیر بوده و قدرت حل مسئله داشته باشند.

درواقع، این نوع انتظارات اجتماعی ذهن و الگوهای فکری پسران و مردان را بیشتر به سمت طبقه بندی امور و تفکر وا می دارد و دختران نیز به خاطر نبود الزاماتی از این جنس، بیشتر با عواطف و احساسات سروکار دارند.

پسران در کودکی  به شیوه نادرست می آموزند که چگونه احساسات خود را نادیده و سرکوب کنند که این سر خوردگی های دائمی باعث می شود که پسران و مردان تظاهرات خشمگینانه بیشتری را در زندگی تجربه کنند که همه اینها به الگوهای از پیش تعیین شده ای بر می گردد که رفتار ما را به اشكال مختلف هدایت و شكل می دهد.

درواقع، بخش بزرگی از رفتارهای انسان تابع شرایط و متن اجتماعی است که به او تحمیل شده است.

به طور مثال، ما شاهدیم که دختران و زنان با پوشش زیبا و با جلوه گری بیشتری که نمادی از شادی است در عرصه عمومی و یا شبكه های اجتماعی ظاهر می شوند که این شیوه جلوه گری پیامد جوامعی است که دختران در انتخاب دوست و یا شریک زندگی حق انتخاب نداشته و فقط مورد انتخاب واقع می شوند.

لذا، دختران سعی می کنند تا با بهترین نمای ظاهری در گروه های اجتماعی ظاهر شوند که مورد پسند واقع گردند.

لذا، مشاهده می کنیم که انتظارات و باورهای اجتماعی یکی از مولفه های مهمی است که ما را وادار می کند که چگونه رفتار کنیم.

افكار قالبی در جامعه دختران را به سوی پوششی با رنگ های شاد و جذاب سوق می دهد.

ولی برعكس، انتظارات اجتماعی به پسران می آموزد كه لباس های تیره و به اصطلاح سنگین بپوشند تا متناسب با مسئولیت های اجتماعی شان در جامعه ظاهر شوند.

لذا، اگر چشمداشت های اجتماعی برعکس بود، به طور قطع الگوهای فکری و رفتاری مردان در مبحث پوشش تفاوت معناداری با وضعیت کنونی پیدا می کرد.

لذا، احساس و بروز شادی را نمی توان صرفاً با رویکردی جنسیتی مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.

زیرا، الزامات و اعتقادات عرفی، اجتماعی و ارزشی در سبک پوشش و چگونگی ابراز شادی ما تاثیرگذار می باشد که این تفاوت در ابراز احساسات را نه تنها در میان پسران و دختران، بلکه می توان میان دختران چادری و مانتویی در جامعه بخوبی احساس کرد و نمی توان نتیجه گرفت که دختران مانتویی که با رنگ های روشن و رنگی در عرصه عمومی ظاهر می شوند، شادتر از زنان چادری هستند.

زیرا، الزامات و اعتقادات پذیرفته شده دینی دختران متشرع  را به سبکی متفاوت و یا رنگ های خاصی از پوشش رهنمون می کند و بدیهی است که این دسته از افراد در عرصه خصوصی شادی در زندگی را تجربه خواهند کرد، اما به علت منعیات دینی از نمایش شادی در حوزه عمومی به شدت پرهیز می كنند.

به این نتیجه می رسیم كه زندگی احساسی انسان ها به دور از جنسیت آنها دارای الگوهای های مشابهی است و به یک اندازه درك می شود، اما شیوه پردازش و ابراز احساسات در آنها را، نظام اجتماعی تنظیم و الگوسازی می کند.

 به طور مثال، پسران در روند جامعه پذیری می آموزند که جلوی دیگران اشک نریزند، زیرا کسی که قرار است مدیریت یک خانواده را به عهده می گیرد بایستی شکست ناپذیر به نظر برسد و ابراز احساساتی از این گونه، نماد شکست تلقی می گردد که با مسئولیت های محوله اجتماعی او سازگاری ندارد، او یاد می گیرد که ترس های درونی خود  را به خوبی مدیریت کند و از دید دیگران عادی بنظر برسد.

لذا، مشاهده می کنیم که احساسات مختلف از جمله شادی در دختران تظاهرات بیشتری دارد، اما اگر پسران مولفه های شادی آفرین را تجربه كنند در سایه سنگین انتظارات اجتماعی عموماً چهره آنان جدی تر به نظر می رسد.

دکتر مصطفی آب روشن

پژوهشگر. دکتری جامعه شناسی. حوزه تحقیقات؛ آسیب های اجتماعی و جرم شناسی

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا