علمی توصیفی

چگونه یک جامعه دچار یخ زدگی می شود؛ از زبان آلکسی دوتوکویل

برخی از ویژگی های جامعه دچار یخ زدگی به این قرار است:

۱. در جامعه و اجتماعی که پیوندهای خانوادگی، کاستی، طبقاتی و اخوت های صنفی در آن از بین رفته باشند، مردم بسیار آمادگی دارند که تنها بر حسب منافع شخصی شان بیندیشند و بر وفق یک فردگرایی بسیار محدود فقط در اندیشه خود باشند و هیچ دلبستگی به خیر همگانی از خود نشان ندهند.

رژیم خودکامه نه تنها با چنین گرایش های فردپرستانه ای مقابله نمی کند، بلکه به آنها پروبال هم می دهد و بدین سان حکومت شوندگان را از هر گونه احساس همبستگی، وابستگی متقابل، علایق همسایگی و دلبستگی به افزایش رفاه کل اجتماع محروم می سازد.

این گونه حکومت مردم را در زندگی خصوصی شان محصور می دارد و با سوء استفاده از این گرایشی که آنها در جهت جدا نگه داشتن شان از دیگران پیدا می کنند، موفق می شود که آنها را از یکدیگر بیگانه سازد.

در جامعه ای که احساس افراد آن به همدیگر سرد بوده باشد، رژیم خودکامه می تواند یک گام پیشتر گذارد و این سردی را به یخ زدگی تبدیل کند.

۲ .از آنجا که در چنین جامعه هایی هیچ چیز پایدار نیست، هر کسی از فرو افتادن به یک سطح اجتماعی پایین تر هراسان است و سراسیمه می کوشد تا وضع شخصی خود را بهبود بخشد.

چون در این اجتماع پول نه تنها معیار انحصاری پایگاه اجتماعی شخص می گردد، بلکه برای انسان نجیب زادگی نیز می خرد، و از آنجا که پول پیوسته دست به دست می گردد و حیثیت اجتماعی خانواده ها را بالا و پایین می برد، همه کس بی تابانه در جستجوی پول است و یا در صورت ثروتمند بودن می کوشد تا ثروتش را دست نخورده نگه دارد….‌.

اگر کوششی برای نظارت بر رشد این آرزوها در جامعه انجام نگیرد، سوداهای یاد شده بر همه طبقات جامعه …..تاثیر می گذارند و معیارهای اخلاقی کل ملت را به پستی می کشانند.

این در سرشت خودکامگی است که چنین آرزوهایی را تقویت کند و به آنها میدانی برای تاخت و تاز دهد.

رژیم خودکامه که برای تضمین حاکمیت خود روحیه اخلاقی جامعه را تنزل می دهد، توجه مردم را از امور اجتماعی برمی گرداند و حتی آنها را از اندیشیدن به یک انقلاب نیز بیزار می سازد……

۳.تنها آزادی است که می تواند این تباهی ها را که در واقع در سرشت این گونه جوامع سرشته اند، براندازد و از تاثیر زیانبار آنها جلوگیری نماید ….‌‌.. زیرا این آزادی است که انسان ها را به ایجاد ارتباط با یکدیگر وا می دارد و بدانها احساس عضویت فعالانه در اجتماع می بخشد….

از متن کتاب “انقلاب فرانسه و رژیم پیش از آن” اثر آلکسی دوتوکویل ترجمه محسن ثلاثی.

دکتر مصطفی مهرآیین

استادیار مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

  1. مشکل متن این است که راهکاری برای رسیدن به آزادی در چنان جامعه ای پیشنهاد نداده است. توصیف کردن فقط مساله را مطرح می کند راه حل را باید در جای دیگری جست. چطور باید در این جامعه خودکامه مردم را از لاک خودمحوری درآورد و به سوی دیگرخواهی و خیر جمعی سوق داد؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا