دینداری در دوران پساکرونا
نوع دینداری از پدیده ها و بحران های اجتماعی متاثر می شود.
بحران کرونا بدون تردید نیز چنین تاثیراتی را ایجاد خواهد نمود.
به نظر می رسد، این تاثیرات در حوزه های زیر بروز کنند:
۱. آن نوع دینداری که پیروان آن چنین تصور می کرده اند که دین از کارکرد شفابخشیِ جسمانی برخوردار است، تضعیف خواهد گردید.
چنین دیندارانی به جای آنکه به کتاب مقدس، پیامبران و پیشوایان دینی به مثابه نورهایی بنگرند که تاریکی های زندگی به کمک تعالیم اشان به روشنی مبدل می شود و آنان راه بیداری را می نمایند تا آدمی زندگی را در مُردگی و خفتگی به سر نبرد، اینان به اجزای دین به مثابه ابزار شفای جسم می نگریسته اند.
بسیاری از آنان ابطال این تصور خود را (در دوران پساکرونا) زین پس درخواهند یافت.
۲. دینداری مادون علم:
دیندارانی که بینش غیرآگاهانه اشان مانع از آن می شده تا رابطه علت و معلولی میان عملکرد و پیامدهای رفتاری خود و دیگران را دریابند، جزو این دسته از دینداران اند.
اینان ندانسته اند که سرنوشت آنها محصول انتخاب ها و نحوه عملکرد و تصمیمات فردی و جمعی خود آنهاست و گمان بر این داشته اند که سرنوشت آنها از روابط غیر علت و معلولی غیبی ناشی می شود.
دینداری اینان نوعی دور زدن پیامدهای اجتناب ناپذیر علمیِ علت و معلولی در زندگی اشان بوده است که از این پس بطلان آن را به وضوح بیشتری (در دوران پساکرونا) درخواهند یافت.
۳. دینداری تقدیرگرایانه:
در این سبک زندگی، فرد تصور نمی کرده که تقدیر انسان ها توسط نحوه عملکرد فردی و جمعی خود آنها رقم می خورد، بلکه در دینداری توهم آمیز خود، با قائل شدن گسست اعتقادی میان عملکرد و نتایج عملکرد، منتظر بوده تا با عملکرد ناصحیح، نتایج صحیحی به دست آید.
او با اجرای مناسکِ زاری محور درصدد جذب برکات و دفع بلا از خود بوده است.
اما هم اکنون بطلان این اعمال را در دفع بلا و جذب برکت (در دوران پساکرونا) درخواهد یافت.
۴. دینداری مادون عقلانیت:
این دینداری غیرخردورزانه نقشی اسطورهای برای اجزای دین قائل می گردیده و عنصر اعتقاد و باور دینی در این سبک دینداری نتیجه تعقل در نشانه ها و کشف آگاهانه و دریافت عاقلانه و شناخت محققانه و آگاهی اندیشمندانه ی اختیاری و انتخابی نبوده است.
بلکه باورها در این نوع دینداری محصول تقلید و خرافات و تصورات موهومی از جهان و قائل شدن نقش خدایی برای شخصیت ها و نیروهای غیرتوحیدیِ شرک بنیان برای غیر خدا بوده است.
این نوع دینداری نیز تضعیف (در دوران پساکرونا) خواهد گردید.
اما مشخص نیست از پس این تضعیف ها چه تعداد و چند درصد از این افرادی که دچار بحران دینداری خواهند گردید، به «دینداری خردمندانه» خواهند پیوست و باورهای خرافی شرک بنیان خود را به توحیدباوری آگاهانه عقلانی خواهند سپرد.