شش نظریه ای که جهان را تغییر داده اند نیوتون و جاذبه، اینشتین و نسبیت، هاوکینگ و سیاهچاله ها، کوری و رادیواکتیویته، تورینگ و کامپیوتر، کریک، واتسون و DNA بودند که در ادامه توضیحی مختصر از آنها آمده است.
آیزاک نیوتون
کارهای نیوتون نمایانگر پیشرفتی دگرگون ساز در اندیشه و تفکر ماست که جهشی عظیم را برای آدمی رقم زده است.
دیر زمانی پیش از این که بر سطح ماه گام بگذاریم (یا حتی به فکر انجام این کار بیفتیم)، ریاضیات نیوتونی راه را برای تحقق چنین اقدام معحزه آسایی گشود.
پیش از نیوتون، ماه جزیی از افلاک به شمار می آمدف که پیرو و تحت تاثیر قوانین آسمانی ناشناخته ای مربوط به خودش تصور می شد.
بعد از او، آدمی دانست که ماه یکی از قمرهای زمین است که کشش گرانشی آن را در مدارش به دور زمین قرار می دهد.
حالا، آدمی برای نخستین بار به چگونگی عملکرد کل جهان هستی نظری اجمالی می انداخت.
اما، کشف گرانش عالم (جهان هستی) تنها عمده ترین یافته ها از بسیار کشف های مهم نیوتون به شمار می آمد.
مفهوم نیرو، حساب دیفرانسیل و انتگرال (حسابان)، ماهیت نور، نظریه علم مکانیک، سری دو جمله ای، روش نیوتونی آنالیز عددی، و سیاه ای از موارد دیگر، یافته ها و کشف های نیوتون را تشکیل می دهند.
تعداد یکاها و مفاهیم و موجودات علمی و ریاضیاتی که به نام نیوتون نام گذاری شده اند، از هر دانشمند دیگری بیشتر است.
نیوتون (یکای بین المللی نیرو، در دستگاه بین المللی یکاها)، شاره (سیال) نیوتونی، فرمول نیوتون (برای عدسی ها)، حلقه های نیوتون (در اپیتک)، ضریب نیوتون (در دیفرانسیل گیری)، و بسیاری مفاهیم دیگر که هر یک نتیجه مستقیم کار او به شمار می آیند، از جمله مفاهیمی اند که به نام او نام پذاری شده اند. (استراترن: 1386، ص 7).
آلبرت اینشتین
نظریه نسبیت اینشتین او را در مقام بزرگترین اندیشمند علمی پس از نیوتون تثبیت کرد.
نسبیت تصورات ما را از فضا و زمان درهم ریخت و جهانی را به وجود آورد که پیشتر غیرقابل باور و تصور بود.
فرمول مشهورش نشان داد که ماده می تواند به انرژی تبدیل شود، و منادی فرا رسیدن عصر اتم است.
وی در نظریه کوانتومی نیز نقش عمده ای ایفا کرد، اما اینشتین در پایان عمرش نمی توانست معانی ضمنی یافته هایش، به خصوص در حوزه نظریه کوانتومی را بپذیرد.
اینشتین در نیمه دوم عمر خود به یکی از کانون های طرف توجه همگانی تبدیل شده بود.
به مبارزه ای خستگی ناپذیر بر علیه نیروهای شر، از یهودستیزی تا جنگ افزارهای هسته ای دست زد… (همان؛ ص 81).
استیون هاوکینگ
اگر قرار بود برای دفتر کار دکتر هاوکینگ جایی در کمبریج اختصاص یابد، این مکان باید از شرایطی آرمانی برخوردار می شد:
محیطی ساکت و آرام برای تمرکز که فقط صدای کلیک ابزاری آن را درهم شکست که با جثه ولو شده او در وسط صندلی چرخ دارش کار می کرد.
در اطرافش، نمایشگرهای کامپیوتر، آینه ای که چهره مصصم اش را به سوی شما برمی گرداند و پوسترهای مریلین مونرو که از دیوار به پایین خیره شده اند.
این مغز متفکر که دستش از فعالیت های دنیا کوتاه است، در خانه خود و بسی دور از جهان هستی به سر می برد.
برخی از هیجان انگیزترین تفکرات کیهان شناسی از این مغز تراویده است.
در عصر و زمانه هاوکینگ تصویر کلی ما از کیهان به نحو فاحشی دگرگون شده است.
این تصویر همچون یک رویا ناممکن، و فراتر از درک معمولی و روزمره پیچیده نیز هست.
هاوکینگ ایده های نو و هیجان انگیزی در خصوص سیاهچاله ها، نظریه همه چیز، و منشا هالم ابراز و ارئه کرده است (همان؛ ص 149).
ماری کوری
ماری کوری استثنایی ترین زن قرن بیستم بود. اکتشافات او دو جایزه نوبل برایش به ارمغان آورد (پدیده ای که تا بیش از نیم قرن بعد تکرار نشد).
کارهای او سبب افزایش پژوهش در زمینه رادیوم و منجر به پیشرفت های زیادی در زمینه فیزیک هسته ای و درمان سرطان شد.
سرانجام ماری کوری در اثر سرطان خون ناشی از سالیان دراز کار در شرایط ابتدایی آزمایشگاهی برای جدا کردن رادیوم درگذشت (همان؛ ص 213).
آلن تورینگ
می توان گفت که اختراع کامپیوتر یکی از بزرگ ترین دستاوردهای تکنولوژیکی بشریت است.
کامپیوتر را می توان در ردیف استفاده از آتش، کشف چرخ، و کاربرد الکتریستیه دانست.
این پیشرفت ها نیروهای طبیعی را مهار کرد، اما کامپیوتر هوش را به کنترل درآورد…
حتی پیش از آن که اولین کامپیوتر ساخته شود، محدودیت های تئوریکی آن را می شناختیم.
می دانستیم که چه چیزی را می تواند محاسبه کند و حتی همچنان که اولین کامپیوترها را سرهم می کردند، کیفیت بالقوه قدرت آنها شناخته شده بود؛ آنها می توانستند هوش مصنوعی خود را به وجود آورند.
یک نفر مسئول این دو مفهوم بود، نام او آلن تورینگ (Alan Turing) بود.
تورینگ شخصیت ویژه ای داشت و خود را همانند یک کامپیوتر محسوب می کرد.
او بر روی ماشین محاسبه کولوسوس (Colossus) نیز کار می کرد که رمز ماشین انیگما (Enigma) آلمانی را در جنگ جهانی دوم کشف کرد.
تورینگ همانند ارشمیدس مجبور شد یک شغل درخشان در ریاضیات را به کنار بگذارد تا بتوانند کشورش را نجات دهد.
ارشمیدس موفق نشد و با شمشیر یک سرباز رومی کشته شد.
تورینگ موفق شد و کشور حق شناسش او را به خاطر هوموسکسوالیتی تحت تعقیب قرار داد.
تورینگ پس از مرگ نابهنگامش به کلی فراموش شد، اما اکنون به طور فزاینده ای به عنوان چهره مهمی در تاریخ کامپیوتر شناخته می شود (همان؛ 273).
کریک و واتسون
کشف ساختمان DNA در اواسط قرن بیستم، دانش کاملاً نوینی را ایجاد کرد.
این دانش، زیست شناسی مولکولی بود که اسرار خود حیات را آشکار می ساخت.
اکتشافاتی که در این زمینه انجام می شود، تمامی تصورات ما را از حیات تغییر می دهند. همانند کودکان، ما واحدهای ساختمان نهایی حیات را کشف کرده ایم و نیز داریم یاد می گیریم که چگونه آنها را می توان از همدیگر جدا ساخت.
زیست شناس مولکولی به ما نشان می دهد که چگونه حیات را تقریباً به هر چیزی تبدیل کنیم.
فرانسیس کریک و جیمز دیویی واتسون توانستند راز حیات را حل کنند و ساختمان DNA را کشف کردند.
منبع: استراترن، پل (1386)، 6 نظریه ای که جهان را تغییر داد، ترجمه دکتر محمدرضا توکلی صابری/ بهرام معلمی، تهران: انتشارات مازیار.
