شلوغکاری
شانتاژ (یا به عبارت صحیحتر شلوغکاری یا هوچیگری) یکی از آفتهای رسانه است.
شلوغکاری ویژگیها و شگردهای زیادی دارد:
مهم کردن یک مشکل نهچندان مهم با روشهای مختلف از قبیل تکرار زیاد
استفاده از تیترهای داغ و تند
تکرار صورت مساله بدون تحلیل
تاکید یکطرفه و بیش از حد بر مشکلات
طرح مشکلاتِ غیرواقعی یا ساختنِ مقصرهای خیالی
برجسته کردن بخشی از ماجرا و حذفِ بخشی دیگر
کلیگویی و وارد نشدن به جزئیات
برچسبزدن به جای استدلال
ترس انداختن و ایجاد رعب از مشکلات
سادهسازیِ موضوعات پیچیده
دادنِ راه حلهای غیرواقعی، سادهشده و تک بعدی برای مشکلاتی که راه حلهای پیچیده و چندبعدی دارند
دست گذاشتن بر مشکلاتِ عامهپسند و مد روز
مسخره کردن به جای تحلیل و بسیاری فنون و مشخصات دیگر.
اینها مشخصاتی است که به وفور در رسانههای بزرگ و کوچکی که ما روزانه گیرندگان و حتا فرستندگان پیامهای آنها، در دورانِ بیش از حد رسانهای شده امروز هستیم، به چشم میخورد.
شلوغکاری کمکی به شناخت بهتر مساله نمیکند، اما به راحتی با تحلیل واقعی اشتباه گرفته میشود.
شلوغکاری فقط اضطراب ایجاد میکند و فضای عمومی را بحرانی به نظر میرساند اما این اضطراب، به راحتی با شناخت واقعی یکی پنداشته میشود.
شلوغکاری حتا به شکلگیری افکار عمومی حول یک مساله هم کمکی نمیکند.
کمک نمیکند که توجه عمومی به موضوع مشخصی جلب شود و این جلب توجه، به فشار بر مسئولان منتهی شود و به اقدام معینی درباره موضوع برسد.
چرا که شلوغ کاران اصولاً اجازه تمرکز بر هیچ موضوعی را نمیدهند.
موضوعات مختلف و پراکنده به سرعت پشتسرهم طرح میشوند.
پیش از آن که موضوعی به اندازه کافی به گفتگوی عمومی گذاشته شود تا به مرحله شکلگیری افکار عمومی برسد و بتواند منشأ اثر واقع شود، موضوع بعدی پیش کشیده میشود و شلوغ دیگری برپا میگردد.
یکی از اشکالاتی که به مردم ایران گرفته میشود آن است که کنش اجتماعیشان به لایک و فوروارد در شبکههای مجازی محدود شده و این که هیچ کنش واقعی و مؤثری از خود بروز نمیدهند.
نکته مهم آن است که یکی از موانع انجام کنش مؤثر، همین پدیدهای است که در اینجا به اسم «شلوغکاری» میخوانم.
جالب آن که از دیگر اشکالاتی که به افکار عمومی در ایران گرفته میشود آن است که افکار عمومی مردم ایران به مشکلات و مسائل جامعه حساس نیست.
خود این ادعا، یکی از همان شلوغکاریها است.
چنین ادعایی در حالی طرح میشود که شبکههای اجتماعی سرشار است از مسائل مشکلات ریز و درشتی که دستاندرکاراناش، به خیالِ حساسیت به خرج دادن، به این سو و آن سو «فوروارد» میکنند.
اشکال کار حساس نبودن نیست؛ اشکال کار افتادن در دام شلوغکاری و جوسازی است؛ به عبارت دیگر «جوگیر شدن».
شلوغ کارها آدمهای عجیبوغریبی نیستند.
الزاماً توطئهای در کار نیست (گرچه در مواردی میتواند توطئهآمیز هم باشد).
شلوغ کاری «جو» میسازد و مخاطبان «جوگیر» میشوند.
مخاطبِ جو گرفته، به راحتی «فوروارد کردنِ» یک خبرِ پرهیجان را با «کنش اجتماعی» اشتباه میگیرد.
او با احساسی از خشم انقلابی و حماسی، انگشت خود را روی دکمه فوروارد میگذارد تا در ذهن خود، در جنبش اجتماعیِ مجازی، سهم خود را ادا کرده باشد.
او با هر فوروادی فضا را آلودهتر میکند.
شلوغ کارها آدمهای عجیبی نیستند.
شلوغ کارها ماها هستیم، وقتی جو گرفته باشدمان.