مدل (CUDOS) رابرت مرتون
رابرت مرتون هنجارهایی را برای جامعه علمی تعیین می کند که با نام اختصاری (CUDOS) شناخته می شود.
مدل متعادلی از نظر ایدئولوژیکی که در روالی مشخص با توسل به همکاری قطب های مخالف به طور عملی منازعات را حل و فصل می کند و شباهت زیادی به مدل رابرت مرتون بر اساس نمونه آرمانی در خصوص یک جامعه شناختی خود اصلاح گر دارد.
این مدل بر اساس هنجارهای (CUDOS) معرفی شده است. این حروف مخفف؛
C کمونیسم یا اشتراک گرایی (داده ها به گروه تعلق دارند)
U جهان شمولی (اعمال استانداردهای یکسان در خصوص ادعاها و شواهد، صرف نظر از این که از کجا آمده اند)
D بیطرفی (هوشیاری در برابر درگیری های احتمالی که ممکن است ارزیابی گروه را تحت تاثیر قرار دهد)
S و O شک گرایی سازمان یافته است (بحث در گروه برای تشویق تعامل و مخالفت)
هر یک از عناصر (CUDOS) را می توان به طور گسترده به کار گرفت و از آن ها برای سوق دادن گروه به سمت عینیت و بی طرفی استفاده کرد.
وقتی گروه به سمت تفکر تاییدی متمایل شود و از هدف اصلی اش یعنی کاوش در صحت ماجرا دور شود، احتمالاً پیش از آن یکی از هنجارهای مرتونی نقض شده است.
تعجبی ندارد که مقاله مرتون یک راهنمای شغلی عالی برای هر کسی است که قصد دارد شرط بندی ها یا تصمیم گیری های سودآوری داشته باشد.
کمونیسم مرتونی؛ بیشتر، بیشتر است
هنجار کمونیسم مرتونی (بدیهی است که منظورمان سیستم سیاسی کمونیسم نیست)، به مالکیت اشتراکی داده ها در گروه اشاره دارد.
مرتون این طور استدلال می کند که در میان دانشگاهیان داده های فردی یک پژوهشگر باید در نهایت با جامعه علمی به اشتراک گذاشته شود تا به طور کلی دانش پیشرفت کند.
تعامل آزادانه و کامل در دستور کار این هنجار است و پنهان کاری نقطه مقابل آن ….
جهان شمولی؛ به پیام شلیک نکنید
توصیه معروفی وجود دارد با این مضمون که «به پیام شلیک نکنید»، این جمله کوتاه به طور خلاصه علت این را که باید به ایده های مخالف پروبال بدهیم را نشان می دهد.
هنجار مرتونی جهان شمولی یعنی ادعای حقیقت، از هر منبعی که ذکر شده باشد، باید در معرض معیارهای غیرشخصی از پیش تعیین شده قرار گیرد. به این معنا که پذیرش یا رد یک ایده نباید به ویژگی های شخصی یا اجتماعی قهرمان داستان بستگی داشته باشد ….
بی طرفی؛ همه ما تعارض منافع داریم و این شایع است
ما تمایل داریم به تعارض منافع از جنبه مالی فکر کنیم، مثل همین محققانی که از صنعت شکر پول دریافت کرده بودند. اما تعارض منافع شکل های مختلفی دارد.
مغز ما نوعی تعارض منافع ذاتی دارد؛
جهان پیرامون را در راستای تایید باورهایمان تفسیر می کند،
از پذیرش جهل یا خطا اجتناب می کند،
به نتایج خوب ناشی از تصمیم گیری بها می دهد،
برای نتایج بد ناشی از تصمیمات به دنبال عوامل خارج از کنترل ما می گردد،
ما را به خوبی با همتایان مان مقایسه می کند و در جهانی زندگی می کند که همه چیز بر اساس روال منطقی رُخ می دهد.
پس، ما به طور ذاتی بی طرف نیستیم و اطلاعات را مستقل از تمایلات مان در جهان پردازش نمی کنیم …..
شک گرایی سازمان یافته؛ شکاکان واقعی بحث می کنند و دوست می شوند
شک گرایی معنای خوبی به ذهن متبادر نمی کند، زیرا اغلب یکی از ویژگی های شخصیت های منفی به حساب می آید.
با این حال، شکاکی واقعی با اخلاق خوب، گفتمان مدنی و ارتباطات دوستانه همراه است.
شک گرایی راهی برای نزدیک شدن به حقیقت جهان است. در شک گرایی به جای آن که دنبال چرایی درستی پدیده ها باشیم، به دنبال دلایل نادرستی آن ها می گردیم.
از آن جایی که یک حقیقت وجود دارد، پس تک تک باورهای ما راجع به جهان درست نیست.
تفکر در شرایط عدم قطعیت با تشویق به بررسی آنچه انجام می دهیم و نمی دانیم و سطح اطمینان مان به باورها و پیش بینی های خود، شک گرایی را در ما نهادینه می کند. همین موجب می شود به چیزی که واقعاً درست است، نزدیک شویم ….
منبع:
دوک، آنی (1400) تفکر نامطئمن؛ چطور در شرایط عدم قطعیت تصمیمات هوشمندانه تری بگیریم، ترجمه فاطمه امیدی، تهران، نشر نوین توسعه، چاپ سوم، ص 171- 153.