علمی توصیفی

ساخت گرایی اجتماعی و جهانی شدن

ساخت گرایی اجتماعی (Social Constructivism) چیست؟ این یک حقیقت بدیهی است که واقعیت اجتماعی از آسمان نازل نشده است و عامل انسانی از طریق فعالیت های روزمره خود آن را – یعنی «ساخت اجتماعی واقعیت» را – تولید و بازتولید می کند.

با وجود این، در حالی که این استدلال اصلی ساخت گرایی اجتماعی است، اما به عنوان حقیقت بدیهی امکان مفهوم سازی واضح و کافی را به ما نمی دهد.

بنابراین، احتمالاً بهتر است ساخت گرایی بر اساس هستی شناسی اجتماعی توصیف شود که تاکید می کند عامل انسانی مستقل از محیط اجتماعی خود و نظام های معانی جمعی و مشترک آن («فرهنگ» به معنی گسترده آن)، وجود ندارد.

این دیدگاه مخالف انتخاب منطقی و عقلانی فردگرایی روش شناختی (Methodological Individualism) است که بر اساس آن، «واحد بنیادی زندگی اجتماعی عمل فردی انسان است».

بینش بنیادی بحث ساختار – عامل، که اصل بسیاری از آثار ساخت گرایی اجتماعی را تشکیل می دهد، فقط این نیست که ساختارها و عامل های اجتماعی متقابلاً تعیین می شوند.

نکته بسیار مهم، تاکید بر بنیادی بودن متقابل ساخت های اجتماعی و عامل ها است.

محیط اجتماعی ای که در آن زندگی می کنیم، هویت های ما را به عنوان موجودات اجتماعی تعیین (مشخص) می کند؛ این که چه هستیم؟

«ما» موجودات اجتماعی ای هستیم که به وسیله جوامع اجتماعی گوناگون احاطه شده ایم.

هم زمان با آن عامل انسانی از طریق فعالیت های روزمره خود فرهنگ را تولید، بازتولید و دگرگون می کند.

بنابراین، ساخت گرایی اجتماعی با طرح این ادعا که ساختارها و عامل ها ویژگی هایی دارند که قابل ادغام در یکدیگر نیستند، در حد فاصل هستی شناسی بین فردگرایی و ساختارگرایی – که گاهی ناراحت کننده است – قرار می گیرد.

بسیاری از رویکردها به جهانی شدن، اعتقاد افراطی به هستی شناسی ساخت گرا دارند.

ساختارگرایان به این استدلال گرایش دارند که برخی نیروهای بی نام و نشان – اعم از بازارهای مالی و شبکه های تولید جهانی – اقتصاد جهانی را کنترل می کنند، که در نتیجه آن، حکومت ها و تصمیم گیرندگان سیاسی تقریباً به کلی استقلال و آزادی انتخاب خود را از دست داده اند.

تنها کاری که آنان می توانند انجام دهند، انطباق و سازگار شدن با نیروهای اقتصاد جهانی نولیبرال است.

… از دیدگاه ساخت گرایی اجتماعی «داده های» بسیار کمی درباره جهانی شدن اقتصادی در دست است:

می توان تاکید کرد که گفتمان جهانی شدن به عنوان نوعی سازه اجتماعی شکل می گیرد؛ به این معنی که اجتناب ناپذیر کردن جهانی شدن اقتصادی در خدمت اهداف و منافع خاصی است.

برای مثال، محروم کردن نیروهای بازار بی نام و نشان از عامل انسانی، این موضوع را نادیده می گیرد که آزادسازی بازارهای سرمایه در مقاطع خاصی از زمان به وسیله تصمیمات سیاسی مشخصی رُخ داده است، یعنی عامل انسانی در آن دخالت داشته است.

اگر بخواهیم واقعیت جهانی شدن را تجزیه و تحلیل کنیم، ساخت گرایان اجتماعی، احتمالاً از دیدگاه ساختاری افراطی به موضوع خواهند نگریست.

برعکس، وقتی تاثیر جهانی شدن بر دولت ملی و جوامع محلی، و سیاست های آن مطرح می شود، فردگرایی روش شناختی با تاکیدی که بر انتخاب منطقی و رویکرد عامل محور دارد، از سوی ساخت گرایان مورد انتقاد قرار خواهد گرفت.

ریشه آن را می توان در شیوه مفهوم پردازی ساخت گرایان اجتماعی درباره چگونگی اثرگذاری ساختارهای اجتماعی بر عامل ها و رفتارهای آنان جستجو کرد.

منبع: هلد، دیوید/ مک گرو، آنتونی (1388)، نظریه های جهانی شدن، ترجمه مسعود کرباسیان، تهران: نشر چشمه، ص 188-186.

جامعه شناسان

نظریات جامعه شناسان و موضوعات جامعه شناسی از کُتب مختلف توسط دکتر منیژه نویدنیا در اختیار علاقمندان قرار داده می شود، به انضمام نمودارها، عکس ها ... که شیوه ابداعی ایشان می باشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا