هنجارشکنی یا قانونشکنی؟
هنجار توسط مردم تولید میشود. در خدمت زندگی مردم است و توسط مردم تغییر میکند.
به زبان ساده هنجار یعنی کاری که عدهای آن را انجام میدهند یا باوری که برخی بدان معتقدند.
هنجار یعنی اشتراک…
🔰 هنجارها دایره وسعت و گستردگی متفاوت دارند: هنجار خانوادگی، هنجار فامیلی، هنجار قومی، هنجار محلی، هنجار ملی و هنجار بینالمللی.
🔰 قانون اما بر پایه منابع ایدئولوژیک و علمی مختلف توسط حاکمیت تدوین میشود و توسط همان حاکمیت اجرا میشود و در صورت لزوم به شکل رسمی و با عبور از فرایندهای پیچیده تغییر میکند.
تکثر و تنوع در هنجارها برای زندگی در یک سرزمین پهناور با تنوع اقلیمی بالا و مناسبات اقتصادی و قومی متنوع، حیاتی است.
🔰 بر خلاف تنوع و تکثر در متن و شیوه اجرای قانون که هزینه پای بندی به قانون را افزایش و هزینه شکستن آن را کاهش میدهد.
عبارت «هنجارشکنی» نه تنها منفی نیست بلکه حاوی یک مفهوم بدیهی و لازم است.
مردم به عنوان معماران هنجار، آن را تغییر میدهند، آن را میشکنند و دوباره میسازند تا زمانی که هنجارها منطبق با زندگی روزانهشان شود.
🔰 در حالیکه قانونشکنی بنیادهای زندگی اجتماعی را به لرزه درمیآورد. شکست قانون، مترداف شکست جامعه و جامعهپذیری است.
حاکمیت به عنوان معمار قانون و ساکن بخش اعظم آن، وظیفه حفظ و مرمت آن را دارد. وظیفهای که هیچ ملاحظهای آن را ساقط نمیکند.
🔰 هرچقدر هزینه هنجارشکنی کاهش و هزینه قانونشکنی افزایش پیدا کند جامعه در مسیر رشد و تعالی قدم برمیدارد.
و در صورتیکه هزینه هنجارشکنی افزایش و هزینه قانونشکنی کاهش یابد جامعه در مسیر ترویج خشونت عریان، عقیمسازی جریانهای روبهآینده و همسانسازی بدون کارکرد است.
هنجارها مستخدمین زندگی مردم هستند نه اربابان آن!