علمی توصیفی

جامعه شناس جان دبلیو مِیر (متولد 1935)

جان دبلیو مِیر 3 اوت 1935 (John Wilfred Meyer) در کلولند (Cleveland) در اوهایو در خانواده دانشگاهی پیرو فرقه منونیت (Mennonite)(Mennonitisch) متولد شد.

او بعد از تحصیلات ابتدایی و متوسط به دلیل باورهای مذهبی به کالج گوشن (Goshen) در ایالت ایندیانا رفت.

مِیر سپس برای ادامه تحصیل به دانشگاه کلورادو (Colorado) رفت و تحصیلاتش را در مقطع کارشناسی ارشد در این دانشگاه تمام کرد.

مِیر 1957 برای ادامه تحصیل تکمیلی در رشته جامعه‌شناسی به دانشگاه کلمبیا در نیویورک رفت.

علاقه به روش‌شناسی ، او را به سمت پل لازارسفلد (Paul Lazarsfeld)(1901-1976) کشاند که در آن دوران روش‌شناس برجسته در جامعه‌شناسی امریکا بود.

او با نوشتن رساله خود با عنوان «مسائل روش‌شناختی پژوهش سازمانی» 1965 نشان داد که به روش‌شناسی پای بند مانده است.

جان مِیر علاوه بر روش‌شناسی علایق نظری نیز داشت. یکی از حوزه‌های مورد علاقه او تعلیم و تربیت بود.

مِیر در جریان مطالعات خود با پژوهش‌هایی آشنا شد که نشان می‌دادند، تحصیلات دانشگاهی تاثیر اندکی بر فکر آمریکایی‌ها دارد. این نتایج مشابه نتایجی بود از مطالعه مدارس دوره متوسطه دراین‌باره انجام‌گرفته بود.

این نتایج با تجارب او در کالج نسبتاً فقیر، کوچک و دورافتاده در دوران اولیه تحصیل و مقایسه آن با تحصیلات تکمیلی در یکی از برجسته‌ترین دانشگاه‌های امریکا و عضو گروه دانشگاهی آیوی لیک (Ivy League) یعنی دانشگاه کلمبیا تعارض داشت.

مِیر این تعارض را به این شکل توضیح می‌داد که تحصیل در امریکا بیشتر باهدف کسب مدرک انجام می‌گیرد تا ضرورتاً آموزش و ازآنجاکه جامعه امریکا از خصلت تساوی‌طلبی برخوردار است حرکت از یک قشر به قشر اجتماعی دیگر به‌ظاهر تاثیر کمی بر افکار فرد دارد.

جان دبلیو مِیر با این توضیح در نیمه دوم دهه 1960 شالوده کارهای بعدی را ریخت که در آن‌ها به بررسی «اثر جامعه‌پذیری» (Sozialisationseffekte)( Socialization effects) و «اثر مدرک» (Zertifikationseffekte) (Certification effects)  پرداخت.

خلاصه، او پس از فارغ‌التحصیل شدن مدت کوتاهی در دانشگاه کلمبیا استادیار شد و سپس به دانشگاه استنفورد رفت و در این دانشگاه تا زمان بازنشستگی در سال 2001 ماند.

  • نظام آموزشی امریکا

جان مِیر با اندوخته دانش از حوزه جامعه‌شناسی آموزش‌وپرورش و تحلیل ساختار بار دیگر از اوایل دهه 1970 به موضوع نابرابر اجتماعی در نهادهای آموزشی پرداخت که شکلی هرمی پیدا کرده بود و نظامی تا حدودی خبر پرور شده بود.

او می‌دید که دانش‌آموزان و دانشجویان در نظام‌های آموزشی مختلف با شاخص‌های گوناگون انتخاب و این گزینش در تمام مقاطع آموزشی در جریان است و به زندگی تحصیلی متفاوتی منجر می‌شود.

مِیر با توجه به تاثیر کاملاً متفاوت نظام‌های آموزشی به این نتیجه رسید که این شیوه عمل بیش از هر چیز در خدمت مشروعیت دادن به ساختار سلطه و نابرابری در جامعه قرار دارد.

این نظر او را از همان ابتدا در تعارض و حتی کشمکش با کارکردگرایی ساختاری قرار داد که در چهارچوب آن گزینش تحصیلی در خدمت تحقق کارکردهای ضروری برای تمام جامعه تفسیر می‌شود.

پژوهشگران نابرابری اجتماعی از دیدگاه کارکردگرایی بر نقش نظام آموزشی در گزینش افراد بااستعداد و کسب مهارت این افراد در تحقق کارکرد اجتماعی معین تاکیددارند، درحالی‌که مِیر اگرچه مخالفتی با این نظام آموزشی نداشت، لیکن درباره اتصال مستقیم آموزش و پایگاه اجتماعی تردید داشت.

  • نهادینه شدن شکل‌های سازمانی

تحقیقات جان دبلیو مِیر در جامعه‌شناسی آموزش‌وپرورش او را از بررسی نقش بنیادی کارکرد مشروعیت به سمت یکی دیگر از محورهای اصلی کاری‌اش، نهادینه شدن شکل‌های سازمانی، کشاند.

مِیر در جریان اجرای تحقیقات تجربی‌اش درباره آموزش‌وپرورش متوجه شد که میان متغیرهای یکسانی که با استفاده از جواب‌های معلمان، مدیران و هیئت‌رئیسه به پرسش‌ها سنجیده شده است، به‌ندرت همبستگی دیده می‌شود.

این افراد بسیار بااهمیت برای نظام آموزشی به پرسش‌های مشابه پاسخ‌های اساساً متفاوت می‌دهند، لیکن درباره یک موضوع توافق دارند.

کنشگران درگیر در نظام آموزشی در اعتقاد بنیادی درباره نقش مدرسه و افراد شاغل در آن با دیدگاه‌های عمومی موجود در کل جامعه توافق دارند.

این‌ها نیز وظیفه مدرس را در وهله نخست تحقق تصورات عمومی درباره مدرسه می‌دانند. و نه آن‌طور که تاکنون تصور می‌شد سازمان‌دهی تعلیم و تربیت مؤثر و کارآمد.

مِیر درنهایت به این فکر رسید که تشابه در الگوهای سازمانی نهادینه‌شده را می‌توان به‌سادگی از طریق تشابه ساختاری نشان داد.

این به آن معناست که سازمان‌ها در ساختار سازمانی آن‌طوری هستند که عموماً از آن‌ها انتظار می‌رود.

  • نو نهادگرایی

این نظر جان دبلیو مِیر که بین الگوهای سازمانی نهادینه شده و ساختارها ارتباط است، سبب شد تا شناخت و اطلاعات قبلی مِیر درباره کارکرد مشروعیت نظام آموزش با افکار او درباره یکریختی (Isomorphie) در ساختارهای سازمانی درهم‌آمیخته و در مقاله «سازمان‌های نهادینه‌شده: ساختار رسمی به‌منزله اسطوره و مراسم» انعکاس پیدا کند.

او این مقاله مشترک با رووان در 1977 منتشر کرد.

محور اصلی مقاله این است: مدارس با ساختار و توافق با الگوی سازمانی نهادینه‌شده کل جامعه، نمونه خوبی برای اثبات ادعاهای نو نهادگرایی است.

نو نهادگرایی ادعا دارد که سازمان‌ها در شرایط و محیط‌های کاملاً متفاوت شباهت باورنکردنی با یکدیگر دارند.

این مقاله ضمن آن‌که نشان می‌دهد که افکار مِیر ریشه در پژوهش‌های آموزشی دارد، اساسنامه بنیادی نو نهادگرایی تلقی می‌شود و مانند آثار لین زوکر (Lynne Goodman Zucker)(متولد 1942) (1977)، پل دیماگیو (Paul Joseph DiMaggio) (متولد 1951) و والتر پاول ( Walter Sherman Powell)(متولد 1929) (1983) حاوی فرضیه‌های راهگشایی درباره نقش ساختارهای سازمانی برای مشروعیت اجتماعی است.

مِیر با این مقاله یکی از نمایندگان نسخه «برساخت‌گرایی» (Konstruktivistisch) نظریه نو نهادگرایی شد که فرانک دابین به‌خصوص در تکامل آن نقش مهمی ایفا کرد.

مِیر اهمیت مشروعیت ساختار سازمانی برای جامعه جهانی را محور پژوهش‌های بعدی خود در دهه 1980و 1990 قرار داد.

  • نقش مشروعیت دهی ساختارهای سازمانی

نظر جان دبلیو مِیر درباره نقش مشروعیت دادن ساختارهای سازمانی در سطح عمومی و جامعه جهانی عمده‌ترین و تاثیرگذارترین سهم مِیر در نو نهادگرایی است.

نویسندگان نظریه نوسازی، توازن در روندهای گوناگون توسعه اجتماعی را فرایند مطلوب برای رسیدن به دموکراسی و توسعه اقتصادی می‌دانند.

افراد مانند امانوئل والرشتاین (Immanuel Maurice Wallerstein)(1930-2019) علت توسعه‌نیافتگی کشورهای جهان سوم را استثمار دنیای پیرامون توسط جوامع صنعتی می‌دانند، این در حالی است که مِیر نامتوازن بودن توسعه را ناشی از فقدان همگرایی ساختاری ناشی از تاثیرات ظریف می‌داند.

البته مِیر با توجه به مبانی نظری نو نهادگرایی ساخت‌گرایان در تفسیر از جامعه جهانی درصدد رسیدن به همگرایی و وضعیت مطلوب (احتمالاً آمریکایی) نیست، بلکه بیشتر برساخت اجتماعی الگوهایی تاکید دارد که نهادها به آن‌ها مشروعیـت می‌دهند.

مِیر به کمک همکاران و دانشجویان خود از اواخر دهه 1980 نظریه جامعه جهانی را طرح و آن را در کارهای بعدی تکمیل کرد.

او در طرح این نظریه به ادعای خود مبنی بر تشابه ساختارهای سازمانی در شرایط گوناگون توجه داشت و در تحقیقات تجربی به این نکته اشاره می‌کرد که نظام‌های آموزشی حتی زمانی به هم شباهت دارند که از هیچ منطق کارکردی پیروی نمی‌کنند و حتی در تعارض با این‌گونه منطق قرار دارند.

مِیر در درس‌هایش به تجارب حاصل از انجام پروژه‌های مختلف آموزشی، حتی در کشورهای به‌اصطلاح جهان سوم، اشاره و ادعا می‌کرد که در این جوامع نیز الگوهای سازمانی تشابه حیرت‌آوری با الگویی‌های سازمانی نهادینه‌شده مشروعیت ده جهانی دارند.

او برای نمونه به کلاس‌های درس انگلیسی اشاره می‌کند که در فضای باز برگزار، لیکن شکل سازمانی کلاس‌های درسی را دارند که در کلاس‌های معمول برگزار می‌شوند.

در این کلاس‌ها نیز، درس اول با اشاره به اشیای موجود در کلاس درس شروع می‌شود: «این‌یک میز است»، «لطفاً پنجره را بازکنید!» و الاخر.

این یکریختی را می‌توان در تمام مقاطع تحصیلی در دنیا و در تمام سازمان‌هایی دید که او بررسی کرده است: از برنامه‌ریزی دروس دانشگاهی گرفته تا نظام‌های آموزشی و سرانجام تا دولت‌های ملی.

نظرات او درباره نقش دولت ملی در جامعه جهانی احتمالاً موجزترین فرمول‌بندی «نظریه جامعه جهانی» (Global polity theory) است.

  •  عقلانیت و مِیر

مِیر در اینجا نظریه «سحر زدایی از دنیا»ی ماکس وبر را به این شکل تکامل داد که ادعا کرد که در جوامع امروزی دولت‌های ملی را می‌توان به کمک عوامل عقلانی تعریف کرد و این تعریف به کمک عوامل نهادینه‌شده به عقلانی شدن فزاینده بسیاری از حوزه‌های زندگی منجر می‌شود.

او برخلاف وبر معتقد نیست که عقلانی کردن – آن‌طور که وبر تصور می‌کرد – نتیجه برتری ذاتی شکل‌های سازمان عقلانی است، بلکه آن را نتیجه نهادینه شدن این‌گونه سازمان‌ها می‌دانست.

کارهای تجربی بسیاری با الهام از مکاتب جامعه جهانی انجام‌گرفته است که بر نقش مرکزی سازمان‌های بین‌المللی مانند یونسکو در نهادینه کردن الگوهای کنشی و همچنین اشاعه این الگوها توسط کنشگران اجتماعی در دستگاه‌های اداری و سیاسی و همچنین به شکل فزاینده‌ای از طریق کنشگران جامعه مدنی تاکید دارند.

  • ملت و مِیر

تاریخ‌نگاران اکنون هرچه بیشتر منشأ ملت را به عوامل جهانی مانند جنبش‌های فراملی در دوران مدرن نسبت می‌دهند، بنابراین، ملت بر این اساس بیان کسب مشروعیت جهانی همین سازمان‌ها است و نه روندهای عقلانی شدن انتزاعی. در اینجا نیز مشاهده می‌کنیم که مِیر به‌وضوح تلاش دارد نهادگرایی را با برساخت‌گرایی اجتماعی پیوند زند.

  • نفوذ مِیر بر علوم اجتماعی

دامنه‌ی نفوذ جان دبلیو مِیر بر علوم اجتماعی همواره در حال گسترش است. گسترش نفوذ او مدیون دو فرایند است: از یک‌سو و عمدتاً از طریق گسترش نسخه برساخت‌گرای نو نهادگرایی و از سوی دیگر به دلیل کاربردی بودن و انعکاس قابل‌ملاحظه رویکرد جامعه جهانی او.

مِیر در رشته‌های تخصصی و همچنین جامعه‌شناسی سازمان‌ها، اقتصاد سیاسی و آموزش‌وپرورش یکی از بزرگ‌ترین نظریه‌سازان معاصر است.

آثار او همچنین در رشته‌های جانبی علوم سیاسی و تعلیم و تربیت باعلاقه بازنگری می‌شود.

نیروی اقناعی محتوای آثار مِیر، در کنار محتوای آموزشی عالی آن‌ها سبب شده است تا نوشته‌های او که حاصل فعالیت‌های آموزشی و تحقیقاتی است با استقبال گسترده روبه‌رو شود.

تقریباً تمام آثار مِیر با همکاری دانشجویانش خلق‌شده است که در حوزه‌ای مهم دیگر دستاوردهای قابل‌ملاحظه‌ای داشته‌اند و آثار آنان اغلب تکامل نظرات مِیر قلمداد می‌شود، برای نمونه می‌توان به آثار فرانک دابین اشاره کرد، درحالی‌که شماری از آن‌ها مواضع انتقادی در مقابل نظرات قبلی اتخاذ کرده و به‌این‌ترتیب زمینه را برای خلاقیت «مکتب مِیری» و ادامه حیات آن فراهم کرده‌اند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا