علمی توصیفی

موج سوم؛ شیوع اچ آی وی و بیماری ایدز

با توجه به انقلاب پزشکی و خصوصاً کشف واکسن که از نیمه دوم قرن هجدهم در اروپا و سپس در سرتاسر جهان رُخ داد، باعث شد مرگ ناشی از بیماری های واگیردار (وبا، طاعون، فلج اطفال و…) به طور قابل توجهی کاهش یابد تا در پی این اتفاق شاهد کاهش مرگ و میر و افزایش امید به زندگی انسان ها در سرتاسر کره زمین باشیم.

اما، زیاد هم نباید از این اتفاق خشنود بود، زیرا جهان هستی به مشکل دیگری چون گرایش افراد به بیماری های غیرواگیردار (اعتیاد، افسردگی، خودکشی، ایدز و…) دچار شده است.

مسئله ای که همواره گریبان گیر دولت – ملت ها بوده است و آنان همواره تلاش های بسیار برای بیماری های غیرواگیردار انجام داده اند.

یکی از بیماری های غیرواگیردار که قربانیان زیادی را گرفته بیماری ایدز می باشد و در صورت کنترل و مهار نکردن آن، جامعه هر کشوری را با آسیب های اجتماعی گسترده و هزینه های فراوان رو به رو خواهد کرد که جامعه کشور ایران هم از این امرمستثنی نخواهد بود.

پیامدهای ناشی از شیوع اچ آی وی و بیماری ایدز در ایران

شیوع اچ آی وی و بیماری ایدز پیامدهای متعددی را در جامعه ایران پدیدار نموده است. ازجمله پیامدهای اجتماعی، فرهنگی، روانی و اقتصادی که هر یک از این پیامد خود به تنهایی می تواند خسارات زیادی را به جامعه ایران متحمل بکند که به اختصار هر یک از این پیامدها به قرار زیر است:

الف) پیامدهای اجتماعی

باگسترش بیماری ایدز در جامعه از یک سو حاکمیت به تدریج سرمایه های اجتماعی خود را از دست می دهد، زیرا اکثر قربانیان این بیماری جوانان جامعه هستند که نیروی تولید جامعه تلقی می شوند و اگر به تدریج حاکمیت سرمایه های اجتماعی خود را از دست بدهد، دچار سردرگمی و ناکارآمدی در انجام برنامه های توسعه محور خود خواهد شد.

ازسوی دیگر، گسترش این بیماری خود می تواند انعکاس دهنده آسیب های اجتماعی دیگر همچون افسردگی، روسپیگری، خودکشی و … بشود.

ب) پیامدهای فرهنگی

از پیامدهای فرهنگی این بیماری را خصوصاً در خاورمیانه و ایران که دارای مردمی با تفکرات سنتی است می توان تبدیل نمودن این بیماران به یک گروه اجتماعی خاص برشمرد که به مرور با برچسب زدن دیگر افراد جامعه به این افراد، باعث ایجاد منازعات فیزیکی و کلامی بین این گروه خاص و دیگر افراد جامعه می شود.

ج) پیامدهای روانی

کسی که دچار بیماری ایدز می شود جدا از آلام جسمانی که همواره باید تحمل کند، آلام روانی هم همواره با او همراه است.

از یک سو، عذاب وجدان ناشی از چگونگی شیوع این بیماری در وی، و از سوی دیگر، طرد شدنش از جامعه چه از سوی مردم که با تفکرات نادرستشان این افراد را آزرده خاطر می کنند و چه از سوی حاکمیت که هیچ فعالیتی در راستای بازگشت این افراد به جامعه انجام نمی دهد.

د) پیامدهای اقتصادی

اچ آی وی و بیماری ایدز دارای درمان دائمی نیست، به این خاطر بیمار می بایست تا پایان عمر خود برای کنترل بیماری اش دارو مصرف کند که این امر هم برای فرد بیمار و هم برای نظام سلامت کشور هزینه های مالی بسیاری را در پی دارد.

راه حل

حال که از پیامدهای این مسئله اجتماعی حرف زدم، لازم است از راه حل های آن هم سخن بگویم.

راه حل های من پیرامون این مسئله در دو شیوه قابل بیان است.

یک بخش آن در جهت پیشگیری از بیماری ایدز می باشد و بخش دیگر مربوط به کنترل بیماری ایدز می باشد.

راه حل برای پیشگیری ازاچ آی وی و بیماری ایدز

یکی از راه هایی که می توان در مسیر پیشگیری از بیماری ایدز گام برداشت، کنترل آسیب های اجتماعی است که باعث پدید آمدن بیماری ایدز می شود مانند اعتیاد به مواد مخدر که خود باعث شیوع بیماری ایدز می شود.

برای مهار این مسئله قبلاً سازمان بهداشت جهانی راه کاری را مبنی بر تامین سلامت معتادان مطرح نموده است که با اجرای آن می توان در مسیر کنترل بیماری ایدز گام های بزرگی را برداشت.

همچنین نظام آموزش و پرورش، نظام آموزش عالی، رسانه و خانواده، سواد مسائل جنسی را به افراد جامعه منتقل نمایند.

راه حل برای کنترل اچ آی وی و بیماری ایدز

این را هیچ گاه نباید فراموش کرد که مبتلایان به بیماری ایدز هم مانند همگان حق زندگی در جامعه را دارا می باشند.

حاکمیت باید با حفظ آنان در جامعه به مردم جامعه بفهماند که اگرمشارکت اجتماعی از مبتلایان به بیماری ایدز توسط آنان سلب شود، ممکن است خود روزی از قربانیان بیماری ایدز، توسط همین مبتلایان طرد شده از جامعه خواهند شد.

نتیجه گیری

این همه سخن گفتم تا به اینجا برسم که اگر بخواهیم اچ ای وی و بیماری ایدز را کنترل کنیم، باید بیش از اینها به مددکاران اجتماعی بها دهیم.

 چراکه آنان هم می توانند تفکر مردم جامعه را به مرور زمان نسبت به مبتلایان بیماری ایدز تغییر دهند و هم مبتلایان به این بیماری را احیا نمایند.

حاکمیت اگر این موج بیماری را دست کم بگیرد، بازنده نهایی خواهد بود.

چراکه این موج همه را به اعماق باتلاقی بی انتها خواهد برد، حال از متفکران اجتماعی گفتن و در گوش … نرفتن.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا