علمی توصیفی

جامعه شناس بودن در شوروی (سابق)

جورج مینک، در تحلیل اخیرش درباره عوامل تعیین کننده اشتغال به حرفه جامعه شناسی در اروپای شرقی، پرسشی را درباره هویت شناسی جامعه اروپای شرقی مطرح می کند.

به نظر ما در میان چهار معیاری که بر می شمارد – خدمت به شاه (بخوانیم به قدرت حاکم)، خدمت به سابقه شغلی، خدمت به علم و خدمت به جامعه – اولی با چهره سنتی جامعه شناس شوروی متناظر است.

مشاهده کرده ایم که جامعه شناس شوروی در خدمت دولت – حزب و ایدئولوژی کمونیستی است.

او «مشاور غایت شناس عضو حزب، و حتی در سطوح بالای تصمیم گیری اش، است … علم وسیله ای برای رسیدن به هدف ایدئولوژیکی است که با آن احساس هم هویتی می کند. جامعه شناسی باید مشکلات موقتی را، حتی به بهای دستکاری افکار عمومی، اداره کند».

در عوض، برعکس کشورهای چون لهستان یا مجارستان، اتحاد جماهیر شوروی (سابق) مدت طولانی فاقد سنت جامعه شناسی بوده است؛ هنوز هم مشکل می توان از وجود اجتماع شکل گرفته جامعه شناسان یا از قانون اخلاق حرفه ای سخن گفت.

خدمت به علم چندان با رویکرد خدمت به قدرت حاکم سازگار نیست، هر چند این مسئله در کانون بحث های «جامعه شناسان جدید» مطرح است.

همچنین نمی توان در شوروی از رویکرد خدمت به سابقه شغلی سخن گفت، چون آنجا، در حال حاضر، جامعه شناس منزلت شغلی زیادی ندارد.

اما رویکرد خدمت به جامعه در حال حاضر با خدمت به قدرت حاکم و با «پرسترویکا» (perestorika) هم قافیه است؛ به نظر می رسد که جامعه شناسان شوروی هرگز در یک جنبش اعتراضی هدایت شده به دست بخشی از روشنفکران در برابر قدرت سیاسی مشارکتی نداشته اند.

از ویژگی های چشمگیر جامعه شناسی در اتحاد جماهیر شوروی فقدان همانندی میان کسانی است که این علم را نمایندگی می کنند.

یک بررسی امریکایی درباره ترکیب انجمن جامعه شناسی شوروی حاکی از گوناگونی شغل اعضایش است.

طبق این بررسی 8/43% فیلسوف، 4/15% اقتصاددان، 6/11% حقوقدان، 6/7% متخصص علوم تربیتی، 6/2 % معمار، 2/2% تکنیسین، 4/0% زبان شناس تاریخی، 3/0% نظامی، و 1/0% روانشناس هستند.

اکثر بحث های مربوط به حرفه جامعه شناسی به جامعه شناسان رده پایین – جامعه شناسان بنگاه – اختصاص یافته است.

این جامعه شناسان، درگیر کارهای عینی ولی بدون آموزش مناسب و کافی، به مرور به «معتادان اطلاعات» مبّدل می شوند و شروع می کنند به جمع آوری داده هایی که فاقد ارزش عملیاتی فوری اند.

مجله تحقیقات جامعه شناختی با مقاله های انتقام جویانی زینت یافته است که دست «نادانان و شیادانی را که با برچسب جامعه شناس کار می کنند» رو می کنند.

این جامعه شناسان بی بهره از فنون تحقیق و روش از پرسشنامه هایی آن چنان ابتدایی استفاده می کنند که مایه خنده و تمسخر پاسخگویان می شود.

اما، درباره توصیه هایشان باید گفت که چیزی جز تکرار دستورهای مدیران و تصمیم های کمیته های حزبی نیستند.

تصویری که از این تحلیل ها به دست می آید بسیار منفی است.

پایگاه جامعه شناسی محقر و نامشخص است، فعالیتش چندان جدی و عالمانه به حساب نمی آید.

جامعه شناس شوروی، به رغم شهرت اندکش به لحاظ صلاحیت شغلی، بسیار پرمشغله است. به تصور این که مردِ همه کاره است، بسیار پُرمراجعه است.

منبع:

لالمان، میشل (1394)، تاریخ اندیشه های جامعه شناسی؛ از پارسونز تا اندیشمندان معاصر، ترجمه عبدالحسین نیک گهر، تهران: انتشارات هرمس، ص 75-74.

جامعه شناسان

نظریات جامعه شناسان و موضوعات جامعه شناسی از کُتب مختلف توسط دکتر منیژه نویدنیا در اختیار علاقمندان قرار داده می شود، به انضمام نمودارها، عکس ها ... که شیوه ابداعی ایشان می باشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا