علمی توصیفی

جامعه اطلاعاتی و فرا واقعیت

فرهنگ معاصر آشکارا نسبت به گونه های پیشین خود بسیار سرشارتر از واقعیت و اطلاعات است.

ما در محیطی لبریز شده از رسانه ها زندگی می کنیم که به این معناست که زندگی در پایه و اساس خود، حول محور نمادین سازی، دادوستد و دریافت – یا تلاش برای دادوستد و ایستادگی در برابر دریافت- پیام ها درباره خود و دیگران است.

این به رسمیت شناختن انفجار نشانه ای است که بسیاری از نویسندگان را متقاعد کرده است که ما وارد جامعه اطلاعاتی شده ایم.

آنها به ندرت تلاش می کنند که این توسعه را با مولفه های کمی توضیح دهند، بلکه بیشتر از آشکار شدن زندگی در دریای نشانه ها، چیزی لبریزتر از هر برهه ای از زمان گذشته سخن می گویند.

شاید به شکلی ناسازنما، این انفجار واقعی اطلاعات است که برخی از نویسندگان را به این هشدار رهنمون شده که مرگ نشانه ها، آن چنان که هست، فرارسیده است.

دور و اطراف ما را هجوم نشانه ها پوشانده، طراحی خود و زندگی مان که با نشانه ها انجام می گیرد، هر جا برویم نمی توانیم از دستشان فرار کنیم، و نتیجه، به طور شگفت انگیزی، واژگونی معناست.

همان طور که ژان بودریار پیش تر اظهار می داشت:

ما با اطلاعات بسیار فراوان و معنی کم و کمتری روبرو هستیم.

در این دیدگاه، نشانه ها زمانی به چیزی ارجاع داشتند (برای مثال لباس ها به یک موقعیت اجتماعی، یک وضعیت سیاسی و یا فلسفه فکری معین مرتبط می شدند).

به هر حال، ما در عصر پسامدرن در شبکه ای گیج کننده از نشانه ها گرفتار شده ایم که برجستگی خود را از دست داده اند.

نشانه ها از هر سو می آیند و بسیار گوناگونند، با دگرگونی پرشتاب و پرتناقض که قدرتشان برای دلالت کردن ضعیف شده است. در عوض، آنها به هم ریخته و گیج کننده شده اند.

افزون براین، مخاطبان آفرینشگر و خودآگاه و بازتاب پذیرند، به آن اندازه که نشانه ها را با دودلی می پذیرند و با شوخ چشمی و بنابراین به آسانی روی گردان می شوند، معنای قصد و آهنگ شده خود را بازتفسیر کرده و می شکنند.

به علاوه، همچنان که دانش و آگاهی های مردم از راه تجربه مستقیم رو به کاهش می گذارد، این به شکلی روزافزون، شاهدی است بر اینکه نشانه ها دیگر به طور سرراست و مستقیم، نماینده چیزی یا کسی نیستند.

این عقیده که نشانه ها «واقعیت» جدا از خودشان را بازنمایی (Representation) می کنند، از اعتبار می افتد.

نشانه ها در عوض، خودارجاعند: آنها – شبیه سازی هایی – بیش نیستند.

آنها براساس اصطلاح شناسی بودریار «فراواقعیت» اند.

مفهوم فراواقعیت (Hyper-Reality) در نشانه شناسی و فلسفه پُست مدرن بر عدم توانایی انسان در تمیز دادن واقعیت از خیال و چیزی که توسط رسانه ها ساخته می شود، استوار است.

فراواقعیت مفهومی است برای توصیف راهی که آگاهی انسانی، واقعیت را در دنیایی که انبوه رسانه ها قادرند به هر اتفاق یا تجربه اصیل شکل غیرواقعی دهند و یا آن را فیلتر کنند، درک می کند.

برخی از مشهورترین نظریه پردازان فراواقعیت، ژان بودریار، آلبرت بورگمن، دانیل بورستین و امبرتو اکو هستند.

ژان بودریار مفهوم واقعیت و بازنمایی آن را محصول دوران مدرن می داند که تولد علوم و تکنولوژی باعث شد تا شکل ویژه ای از واقعیت بازنمایی شود.

البته همواره مفهوم واقعیت با مفهوم حقیقت به کار رفته است.

اندیشمندان مدرنیست می کوشیدند که با تغییر واقعیت آن را به حقیقت نزدیک کنند.

پسامدرنیست ها واقعیت و حقیقت را به رسمیت نمی شناسند.

آنها دانش مدرنیستی را که مدعی شناختن حقیقت و ارائه راه کارهایی برای رسیدن به حقیقت بود، رد کرده و جهان هستی را چیزی جز واقعیت های متکثر و ساختگی و دستکاری شده از سوی بشر نمی دانند.

واقعیت هایی که بازنمایی نمی شوند، بلکه شبیه سازی می شوند و البته با میانجی رسانه ها به فراواقعیت تبدیل می شوند.

به نظر اینان، مفهوم واقعیت قابل اعتماد مورد ادعای مدرنیست ها در طی این چند قرن، بارها دستخوش تغییر شده است.

آنچه را که در زمان نیوتن حقیقت مطلق می دانستند، در زمان حاضر و با اندیشه ها و یافته های انیشتین و به عنوان مثال فیزیک کوانتوم از میان رفت.

هر آنچه واقعیت رسوخ ناپذیر و تغییر ناپذیر به نظر می آید، پس از مدتی به دور انداخته می شود.

بودریار عقیده دارد از میانه قرن بیستم ما دوباره به وضعیتی برگشته ایم که واقعیت طرد شده است.

نه اینکه ارجاعی وجود ندارد (دال به مدلول ارجاع نمی دهد)، بلکه منظور این است که کمپانی های تفریحی و رسانه های توده ای غیرواقعیت یا فراواقعیت ساخته رسانه ها را جانشین آن ساخته اند.

منبع: وبستر، فرانک (1390)، نظریه های جامعه اطلاعاتی، ترجمه اسماعیل قدیمی، تهران: انتشارات امیرکبیر، ص 53-52.

جامعه شناسان

نظریات جامعه شناسان و موضوعات جامعه شناسی از کُتب مختلف توسط دکتر منیژه نویدنیا در اختیار علاقمندان قرار داده می شود، به انضمام نمودارها، عکس ها ... که شیوه ابداعی ایشان می باشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا