مسئولیت اجتماعی خبرنگار
مسئولیت خبرنگار انتقال اخبار و رویدادهای واقعی است.
یک نوع وفاداری به حقیقت و واقعیت برای کار خبرنگاری ضروری است.
خبرنگار در وهله اول باید وفادار به حقیقت و واقعیت باشد و آن را به عنوان یک مسئولیت حرفهای و اخلاقی بپذیرد.
در این صورت است که می تواند اعتماد مردم را نسبت به خود جلب کند.
در نتیجه، این وفاداری در بازتاب واقعیت، مهم است و نباید کوچک نمایی یا بزرگ نمایی کند.
من فکر میکنم آن دغدغه (یعنی ترس از ناامید شدن مردم در شرایطی که اخبار بد است) را باید با تحلیل جبران کرد؛ تا نگرانی از اینکه شاید وفاداری به حقیقت در جامعه ناامیدی ایجاد کند، از بین برود.

واقعیت این است که امید همیشه یا حداقل در بسیاری از موارد میتواند مفید باشد، اما ناامیدی همیشه مشکل آفرین است؛ چه در سطح فردی چه در سطح بزرگتر اجتماعی.
خبرنگار ضمن انعکاس خبر می تواند، تحلیل را هم به آن ضمیمه کند و در این تحلیل خود مسئولیتهای اخلاقی آحاد مردم برای مواجهه با این مشکلات و ظرفیتهای فائق آمدن بر این مشکلات را نیز مطرح کند؛ به عبارتی، بر شرایط بالقوه ای که در جامعه وجود دارد تاکید کند.
معمولاً بحث سیاه نمایی هم نوعاً از ناحیه حاکمان مطرح میشود و گاهی هم از ناحیه جریانهای مختلف اجتماعی سیاسی و حتی به غیر از حاکمان، گاهی بخشهای مختلف اجتماعی هم نسبت به این که خبرنگاران چه بگویند یک حساسیتها و واکنش هایی دارند.
خبرنگار، با همه این احوال باید اصل واقعیت و حقیقت را مبنای کار خود قرار دهد و با تحلیل زمینه ساز یک آینده بهتر برای غلبه بر مشکلات باشد و این چنین مسئولیت اجتماعی خود را به انجام برساند.
سه مسئولیت اجتماعیِ رسانه و خبرنگار شامل ایجاد اعتماد اجتماعی، وفاداری بر حقیقت و تحلیل مسائل است.

در ارتباط با مسئولیت حرفهای خبرنگار از حیث وفاداری و بازنمایی واقعیت، مفهوم دروغ، یک مفهوم کلیدی است و دروغ باید در روزنامه نگاری خط قرمز باشد.
وقتی از مساله اجتماعی صحبت میکنیم، طبیعتاً بر این باوریم که خبرنگاران باید به دنبال بازنمایی واقعیتهای جامعه بروند، از آن طرف همه ما میدانیم درباره اینکه مساله اجتماعی چیست؟ یا چه مسالهای اهمیت دارد؟ معمولاً اتفاق نظر وجود ندارد.
اینکه وضعیتی مسئله اجتماعی هست یا نیست؟ و یا کدام مسئله با اهمیت است؟ با ارزش هایی که ما داریم ارتباط زیادی دارد.
در نتیجه، چه در حرفه خبرنگاری و چه در فعالیتها و پژوهشهای علمی، ممکن است ما گزینشهایی مبتنی بر نظام ارزشی خودمان داشته باشیم و این امر خیلی هم طبیعی است.
مثلاً فرض کنید کسی که فمنیست است، با کسی که نیست، دو نظام ارزشی متفاوت دارند.
متناسب با نظام ارزشی خودشان گزینش هایی میکنند و مسائلی برایشان با اهمیت یا کم اهمیت جلوه میکند.

به این بخش کار نمیتوانیم ایراد بگیریم.
ممکن است بعضیها مسائل زنان را خیلی مهم بدانند، مرتب در مورد آن خبر بدهند، حرفی نیست؛ اما در این خبر دادن نباید دروغ بگویند و بزرگنمایی یا کوچک نمایی کنند.
یعنی وفاداری به ارزشهای خاص نباید باعث شود، واقعیت را متفاوت با آن چیزی که هست، جلوه بدهند.

به همین دلیل روزنامههای مختلف، رسانههای مختلف، متناسب با وابستگیهای حزبی و علایق سیاسی شان روی موضوعات خاصی تمرکز میکنند، تا اینجا اشکال ندارد، اما نباید در این موارد اخبار دروغی را منتشر کنند.
خبرنگار باید در تشخیص صحت اخبار همواره سطحی از تیزهوشی و دقت نظر را داشته باشد؛ اینکه آن خبر خاص چقدر متناسب با معیارهای عقل سلیم است و قابل قبول است؟ و پس از اطمینان از درستی یک خبر آن را منتشر کند، نه اینکه تا خبری با ارزش ها و علایقش هماهنگ بود، دست به انتشار آن بزند.
باید توجه داشته باشیم که وفاداری به واقعیت جز لاینفک اخلاق حرفه ای روزنامه نگاری است.

به طور مثال، خبرنگار باید صحنه اعدام را به عنوان یک خبر منعکس کند، ولی باید آن خبر را ضمیمه یک تحلیل کند و در تحلیل به ارزیابی آن رویداد و انتقاد از آن بپردازد.
چون اگر خبر را نگوید، مردمی که در این شهر هستند، میگویند این چه روزنامهای است که رویدادی به این بزرگی را انعکاس نداده و در این فضا به تدریج اعتماد از دست می رود. اما لازم است، همراه با بیان خبر، به تحلیل آن نیز اقدام نماید.