علمی تحلیلی

سه چالش برای صلح لیبرال دموکراتیک

جهانی شدن جدید سه نوع چالش برای صلح لیبرال دموکراتیک جهانی ایجاد کرده است.

علاوه بر آثار فرامرزی «آسیب های جمعی»، که درباره آنها زیاد صحبت می شود، مثل تخریب لایه اوزون و آلودگی برون مرزی، که سرنوشت ملت ها را به یکدیگر پیوند داده است.

سه چالش مطرح است: کالایی شدن، نابرابری و ناامنی.

کالایی شدن

چالش دموکراتیک از لحاظ سیاسی اخیراً توسط ادوارد مورتیمر (Edward Mortimer) به خوبی بیان شده است که می گوید:

دموکراسی خیلی زیاد بازار را از بین می برد، و از سوی دیگر، بازارگرایی زیاد نیز دموکراسی را نابود می کند. (این همان تهدیدی است که بعضی ها از جهانی شدن دوم، احساس می کنند). به نظر می رسد که کالاها بر شهروندان حکومت می کنند.

در اتحادیه اروپا، بسیاری از مدافعان مصرف کنندگان، برای حمایت از مصرف کنندگان اروپایی در مقابل مواد غذایی حاصل از مهندسی ژنتیک – به اصطلاح «مواد غذایی اصلاح شده ژنتیکی» – مبارزه ای را آغاز کردند…

کشورهای در حال توسعه در چالشی بزرگ تر بر این موضوع اصرار دارند که نباید مقید به رعایت استاندارهای ایمنی کار، ممنوعیت بهره گیری از کار کودکان، و حداقل دستمزدها باشند که در کشورهای صنعتی وجود دارد.

آنها معتقدند که فقط با استفاده از مزیت نیروی کار فراوان و بااستعداد، سخت کوش، و ارزان است که خواهند توانست کشورهایشان را توسعه دهند.

اما امریکا، تحت فشار اتحادیه های کارگری و مدافعان حقوق بشر، در سیاتل استدلال کرد که استانداردهای در سطح امریکا در زمینه حقوق کارگران و حفاظت از محیط زیست باید در مورد همه کالاهای تجاری رعایت شود …

در هریک از این موارد، کالایی شدن از طریق هنجارهای نظارتی جهانی برای عدم تبعیض – هر قدر هم که از نقطه نظر جهانی کارآمد و عادلانه باشد – موجب تضعیف پاسخگویی دموکراتیک، یا حداقل دموکراتیک ملی می شوند.

نابرابری

دومین چالش دموکراتیک سازی به برابری ملی و بین المللی مربوط می شود.

جهانی شدن به کسانی که کارآیی بیشتر دارند، امکان سودآوری بیشتری می دهد.

این همان کاری است که معمولاً بازارها انجام می دهند، و با رفع موانع برای فروش، تولید، و سرمایه گذاری جهانی، نابرابری – دست کم در کوتاه مدت و میان مدت – گرایش به افزایش نشان می دهد.

ریشه ها و راه های چاره بالقوه، هر چه باشند، کسانی که بیشترین بهره وری را دارند، برنده اند و ثروت را در دست خود انباشته می کنند.

به نظر می رسد که پیامدهای جهانی شدن به نفع بعضی ها و به زیان دیگران است، موجی که بالا می آید همه قایق ها را به یک نسبت بالا نمی برد. شگفت آور نیست که درخواست ها برای پاسخگویی افزایش می یابد.

ناامنی

سومین چالش، ناامنی است. لیبرالیسم کانتی امنیت و صلح ایجاد می کند (حداقل بین جمهوری های لیبرال). اما، جهانی شدن از دو راه ثبات ژئوپلیتیک لیبرال را به چالش می کشد.

اول این که، آنچه امریکایی ها جهانی شدن نام گذاری می کنند، چیزی است که خیلی ها آن را امریکایی سازی می نامند.

دوم این که، قواعد جهانی برای تجارت و سرمایه گذاری این امکان را به چین داده است که از میزان بالای پس اندازها و بهره وری نیروی کار خود استفاده کند و به یکی از اقتصادهای دنیا که سریه ترین رشد را دارد، تبدیل شود.

از دیدگاه ژئوپلیتیکی، رشد چین مستلزم تغییر گسترده قدرت سیاسی دنیا در جهت شرق است.

این موضوع، سیاستمداران امریکایی و اروپایی را عصبی می کند، به ویژه اگر، با یادآوری استدلال لیبرال کانتی، چین دموکراتیک نشود.

منبع: هلد، دیوید/ مک گرو، آنتونی (1388)، نظریه های جهانی شدن، ترجمه مسعود کرباسیان، تهران: نشر چشمه، ص 285-281.

جامعه شناسان

نظریات جامعه شناسان و موضوعات جامعه شناسی از کُتب مختلف توسط دکتر منیژه نویدنیا در اختیار علاقمندان قرار داده می شود، به انضمام نمودارها، عکس ها ... که شیوه ابداعی ایشان می باشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا