علمی پژوهشی

نسبت آموزش، جامعه و فرهنگ

ارتقاء سرمایه فرهنگی به عنوان نیروهای محرک تجدید حیات فرهنگی هر کشور در تمامی حوزه های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مهم بوده و جوامع با تکیه بر آنها به منفعت مادی و معنوی دست می یابند.

افرادی در زمینه انباشت سرمایه فرهنگی موفق ترند که رموز فرهنگی صحیح را بهتر در مدرسه و جامعه کسب کرده باشند.

در این راستا؛ دانشگاه می تواند شرایط یکسان برای تمام دانشجویان فراهم کند تا هرکس بتواند بنابر استعداد و توانایی خود از آن بهره ببرد. اما تنها کسانی می توانند از این فرصت ها سود ببرند که مهارت جذب آنها را داشته باشند. 

از این حیث، سرمایه فرهنگی یک متغیر مداخله گر بسیار مهم است؛ زمینه خانوادگی و زمینه اجتماعی به طور مستقیم بر جذب سرمایه فرهنگی تاثیر دارند و سرمایه فرهنگی نیز بر دستاوردهای علمی و شغلی تاثیر می گذارد.

سرمایه فرهنگی برخاسته از سه منشا گوناگون شامل:

پرورش خانوادگی و اجتماعی (طبقاتی)

آموزش های رسمی

و مهارت های کسب شده از طریق آموزش و فرهنگ شغلی است.

انباشت سرمایه فرهنگی در افراد از طریق این سه منبع سبب بروز تفاوت هایی در دارندگان سرمایه فرهنگی و کسانی که فاقد آن هستند، می شود.

آموزش می تواند باعث ارتقاء توانش های فرهنگی، صلاحیت و توانایی های دیگر در کنار افزایش رتبه تحصیلی شود و به موفقیت های شغلی بیانجامد.

بنابراین یکی از مهم ترین مؤلفه های ارتقاء سرمایه فرهنگی در بُعد فردی، آموزش است.

به همین دلیل آموزش یک فاکتور کلیدی برای پیش بینی تحرک اجتماعی در اغلب جوامع صنعتی است.

اغلب مطالعات تحرک اجتماعی نشان می دهد که موفقیت های آموزشی و شغلی توسط آموزش و تجربیات آموزشی خانواده در افراد تعیین می شوند.

نتایج تحقیقات نشان می دهد اهمیت آموزش به دلیل تأثیرات اساسی در طبقه اجتماعی فرد و افزایش امکان دست یابی افراد به موقعیت های مناسب حرفه ای و سبک زندگی است.

کانال های ارتقاء سرمایه فرهنگی در حوزه آموزش فرزندان عبارتند از:

1. پدر و مادری که باید دارای سرمایه فرهنگی باشند.

2. توانایی انتقال سرمایه فرهنگی به فرزندان از طریق انتقال فرهنگی بین نسلی

3. توانایی و مهارت فرزندان در کسب سرمایه فرهنگی و تبدیل آن به موفقیت های آموزشی.

با این سه عامل می توان زمینه لازم برای ارتقاء سرمایه فرهنگی از طریق آموزش را در حوزه خانواده فراهم نمود تا بدین وسیله سرمایه فرهنگی والدین باعث ارتقاء سرمایه فرهنگی در فرزندان شود.

آموزش در بسیاری موارد با تاکید بر

مهارت آموزی

توانمندسازی

و مشاوره های تخصصی و مداوم برای ارتقاء سرمایه فرهنگی توصیه می شود.

یکی از شاخص های ارتقاء سرمایه فرهنگی، میزان آموزش سایه است.

آموزش سایه به آموزش های مکمل در نظام آموزشی با بودجه خصوصی و خارج از درس های دانشگاه و مدرسه گفته می شود.

امروزه این نوع آموزش یک پدیده جهانی است و 10 تا 80 درصد آموزش ها را در کشورهای مختلف به خود اختصاص می دهد.

آموزش سایه غالباً به دو شکل زیر دیده می شود:

1. آموزش رسمی توسط دانشجویان مقاطع بالاتر، مراکز سازمان یافته و تخصصی

2. آموزش غیررسمی مانند تدریس خصوصی در منزل، کار اضافه بر سازمان خانواده ها.

در بسیاری از کشورها، هزینه های آموزش سایه بیش از آموزش و پرورش رسمی است.

جالب آن که خانواده ها آموزش سایه را به نظام آموزش رسمی ترجیح می دهند.

آموزش سایه می تواند میزان دستیابی و دستاوردهای آموزشی و تحصیلی دانش آموزان را ارتقا بخشیده و در تولید نابرابری های آموزشی و کسب سرمایه فرهنگی بالاتر در یک گروه نقش آفرین باشد و باعث افزایش دانش و مهارت های آموزشی گروه تحت آموزش خود شده و موفقیت های آموزشی و سرمایه فرهنگی آنان را تحت تأثیر قراردهد.

به نظر می رسد در دنیای امروزی و با وجود تغییرات سریع تکنولوژی و اطلاعات، سرمایه آموزشی افراد بخشی از سرمایه های فرهنگی در عرصه جهانی است.

به همین دلیل، ارتقاء سرمایه آموزشی در تخصص های حرفه ای، تکنولوژی و مهارت های نوین می تواند سبب مزیت رقابتی افراد در نوآوری و دسترسی به شبکه های اطلاعاتی محسوب گردد که خود به نوعی باعث ارتقاء سرمایه فرهنگی فرد خواهد شد.

از طرفی، خانواده هایی که از سرمایه فرهنگی بالاتری برخوردارند، امروزه در عرصه جهانی شدن با ضرورتی جدید در آموزش به نام کلاس جهانی مواجه شده اند.

نوعی احساس تمایل برای بهره مندی از آموزش بیش از آن چه در کشورهای خود از آن برخوردارند.

دکتر علی نوری

دکتری جامعه شناسی، مدرس دانشگاه و پژوهشگر اجتماعی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا