علمی تحلیلی

چرا امام حسین (ع) قابل احترام است؟

شهادت حسین (ع) یک تراژدی بود.

مظلومیت قتل عام گروهی از پاکبازترین و آزاده ترین انسان ها در نبردی نابرابر با جباریت!

جلوه ای از ماندن بر سر اصول، تا پای جان باختن خود و خانواده.

رخدادی تراژیک برای انسانیت که متاسفانه در مرزهای عقیدتی اسلام باقی ماند و به اندازه کافی ابعاد جهانی نیافت.

حسین با ما و جان ما کاری کرد که می توان متدین نبود، می توان مسلمان نبود، ولی نمی توان او را تحسین نکرد و دوست نداشت، شاید به دلایل زیر؛

1) حسین “متفاوت ” بود و هزینه تفاوت و همنوایی نکردن با دیگران را پرداخت.

در روزگاری که همگان در قبال جباریت، با تطمیع یا تهدید زبان در کام کشیده بودند، حسین به ما آموخت که هزینه زیست اصیل انسانی، مرگی “دردناک” و “تراژیک” است!

حسین آموزگار بزرگ “ایستادن” در مقابل تمام چیزهایی بود که انسان و انسانیت را به تباهی می کشاند.

از همین رو بود که قدرت تمامیت طلب همگان را در مقابل یک انتخاب قرار داده بود؛ تسلیم یا مرگ!

2) حسین آزاده بود و به آزادی دیگران نیز احترام می گذاشت.

آزادی انتخاب در “بودن” یا” نبودن” با او!

حسین در هیچ زمانی، بودن با خود را به دیگران تحمیل نکرد.

برای او کرامت انسان نه در تبعیت، بلکه در انتخاب است که می تواند تجلی یابد.

انتخابی که می تواند زندگی یا مرگ را برگزیند!

از همین رو در منازل مختلف سفر، پایان ماجرا را بارها به همراهان یادآوری و بر پرهیز از تحمیل خواست خود بر دیگران تاکید می ورزید!

3) حسین بزرگ بود، ولی نه آنقدر که دیگران را قربانی خود بخواهد!

در قیاس با نسلی از رهبران جهان که مردم را ابزاری برای دستیابی به قدرت و فدایی خود می پسندند، حسین برای تحقق آرمان هایش هزینه ای سنگین پرداخت؛ هزینه ای از جنس خانواده و فرزندان!

حسین به ما آموخت که “انسان فی نفسه هدف است، نه وسیله” (کانت)، و از همین رو تا انتها می کوشید تا از وقوع این حادثه ناگوار پرهیز کند!

4) حسین زندگی را دوست داشت و به آن عشق می ورزید.

برای او سویه مقابل زندگی ذلت بار نه مرگ، بلکه رهایی بود!

این دشمن بود که او را مجبور به انتخاب میان تسلیم یا مرگ کرد!

برای حسین شهادت گزینه نخست نبود.

از همین رو، از انجام مذاکره با دشمن ابایی نداشت.

حسین آموزگار بزرگ زندگی توام با کرامت و ارزش های بلند اخلاقی است!

5) حسین اصلاح گری بزرگ بود که اصلاح امت جدش برای او اولویتی کاستی ناپذیر داشت.

به عمر سعد گفته بود که حاضر است از مرزهای خلافت یزید خارج شود، ولی هرگز از امر به معروف دست نمی کشد.

پدرش هم در این مسیر از مشاوره دادن به خلفای پیش از خود دریغ نمی ورزید.

مسئولیت پذیری او در قبال جامعه برای پیروانش درس آموز است؛ تاثیر بگذار حتی به اندازه یک واژه!

نکته پایانی

مناسکی شدن عاشورا اگر چه روندی اجتناب ناپذیر است، ولی از امکان زیادی برای تقلیل دادن ابعاد انسانی این رخداد به فرآیندی تکراری و غفلت آمیز برخوردار است!

به نظر می رسد، شناخت ارزش های اخلاقی بعضاً به فراموشی سپرده شده این حادثه به تلاش های تئوریک بیشتری نیازمند است.

دکتر مهران صولتی

دکتری جامعه شناسی سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا