هر گاه بین وضعیت موجود نامطلوب با وضعیت مطلوب در آینده فاصله وشکاف ایجاد شود و شمار زیادی از مردم، اندیشمندان، سیاستمداران، مصلحین و دولتمردان و … را برانگیزاند برای حرکت و تغییر وضعیت موجود، با مسئله اجتماعی روبرو هستیم.
صاحب‌نظران حوزه علوم اجتماعی مؤلفه های زیر را برای آنكه موضوعی به يك مسئله اجتماعی تبديل شود، مطرح می كنند:
اول آنكه زمانی می توانيم از «مسئله» استفاده كنيم كه نشان دهيم، چيزی اشتباه است و «مسئله اجتماعی» اصطلاح ناهنجار و مشكلی را به وجود آورده است (آژیر خطر را به صدا درآورده است ).
دوم آن مسئله، مسئله ای شايع و گسترده باشد. يعنی به افراد بسيار يا قابل توجهی آسيب بزند و صرفاً مشكل افرادی معدود نباشد (به قول سی رایت میلز گرفتاری و معضل عام باشد).
سوم مسئله اجتماعي از نوع مسائلی است كه می توان آن را تغيير داد (وضعیت موجود را به وضعیت مطلوب تغییر داد).
چهارم آنكه افراد زيادی به فكر اقدام برای تغيير آن هستند و راه حل هايی در اين رابطه ارائه می دهند.
