آشنازدایی رسانه ای
برای کارآمدکردن رسانه های اصلی و مسلط و همسو کردن آنان با آمال، نیازها و آرزوهای شهروندان فرایند آشنازدایی ضروری است.
آشنازدایی یعنی با نگاهی نو و متفاوت به ارزیابی نقش ها و کارکردهای رسانه ها مبادرت کرده و موارد تا به حال آشنا و بی جهت جاخوش کرده، غریبه شمرده شوند.
رسانه ها بیش از آنکه بستری برای بازتاب کنش ها و واکنش های شهروندان باشند، به وسیله ای تبلیغاتی برای بیان آمال و آرزوهای حاکمان تبدیل شده اند.
نسبت بین “شهروندان و رسانه” و “حاکمان و رسانه” در کشورها بهم خورده و نامتعادل شده است.
فلسفه ذاتی رسانه نظارت فراگیر بر اصحاب قدرت از طریق ایجاد پل ارتباطی بین شهروندان و حاکمان و پاسخگو کردن آنان بوده است.
شوربختانه فلسفه وجودی رسانه زایل شده و حاشیه بر متن غلبه کرده است.
این وضعیت به متراکم کردن انرژی شهروندان دامن می زند و در بزنگاه های تاریخی موجب تخلیه این انرژی می شود.
در چنین زمانه ای آشنازدایی از رسانه ها، در زمینه هایی مانند رسالت، ماموریت ها، استراتژی ها، ژانرهای رسانه ای، قالب ها و محتوی پیام و البته توان مدیران راهبردی و اجرایی ضروری به نظر می رسد.
با آشنازدایی می توان دست تاکید را از روی مواردی مانند
فرستنده پیام
زمینه دلالت ها
نمادها و نشانه های معین در پیام ها برداشت
و روی کارکردهای زیبایی شناسانه پیام، تازگی و خلاقیت هنری گذاشت.
بسیاری از امور خانه و مدرسه تا محل کسب و کار در سیر تاریخی خود از هویت اصلی عاری شده و با عادی شدن و عادتی شدن به محاقی فرو می روند که در نظر مخاطب آشنا است.
با آشنازدایی می توان محرک های درونی و بیرونی را فعال و حیات جدیدی به پیام های رسانه ها بخشید.