علمی توصیفی

انواع بازسازی جامعه سیاسی

می توان چند «روش» متمایز برای بازسازی جامعه سیاسی در نظریه های سیاسی مشخص کرد.

هر یک از این روش های متعدد به نوع ویژه ای از رفتار سیاسی مربوط می شود، و براساس همین رابطه است که آن ها را نام گذاری می کنند.

نخست؛ چیزی که می توان آن را برداشت «رادیکال» برای تغییر جهت در دنیای سیاست نامید، وجود دارد.

رادیکال ضرورتاً به معنی «چپ گرا» در طیف سیاسی حاکم بر دنیای سیاست نیست، بلکه در این جا معنی اصلی کلمه، یعنی «ریشه» مورد نظر است و آن به ریشه اصلی مسئله نگاه کردن است.

این نگرش غالباً خواهان تغییرات وسیعی است.

نظریه پرداز رادیکال «آرمان گرا» است.

او در روش خود فلسفی، انتزاعی، خیال پرداز، و در نتیجه گیری های خود به شدت «منطقی» است.

متفکر رادیکال تصویر جامعه خود را با مشاهده شکست های جامعه اش و سپس با تصور کردن جامعه ای که این شکست ها در آن وجود ندارد، ترسیم می کند.

متفکر رادیکال با مشاهده جنگ و خونریزی جهانی پر از صلح و صفا تصویر می کند، که در آن «گرگ و میش از یک جوی آب می خورند».

او با مشاهده نادرستی حقیقت را، و با مشاهده نفرت اخوت را، و با دیدن جدایی ها اتحاد را، و با مشاهده سرکوبی آزادی را می بیند.

خصیصه بزرگ شیوه نظریه پردازی رادیکال در عمق و جامعیت آن است.

از آن جا که این روش عمیقاً بنیان سیاست را می کاود، نظریه پردازان بزرگ طرفداران این روش همیشه با زندگی انسانی مربوط هستند.

و از آنجا که هدف این نظریه ها برآوردن کامل قابلیت های زندگی سیاسی است، در برانگیختن تصورات و به تحرک واداشتن اندیشه خوانندگانشان قابلیت زیاد و پردوامی دارند.

دوم؛ نظریه پرداز «محافظه کار» در جستار خود برای بازسازی جامعه رهیافت دیگری را دنبال می کند.

اساس تفکر او سنت های جامعه است و نه بینش تعقلی و فکری.

متفکر محافظه کار، عاقل معتقد نیست که این «دنیا بهترین دنیای ممکن است».

او معتقد است که بهترین راهنما برای تغییر و تعدیل مشکلات سیاسی معاصر، آگاهی به تجربه جمعی بشر است.

سنت ها و نهادهایی که از «آزمایش زمان» رو سفید درآمده اند، برای نظریه پرداز منبع الهام است و نه آن که به گفته مارکس «کابوس» باشند.

بنابراین، جستار بازسازی محافظه کاران به معنای زیر و بالا کردن دقیق تجربه های انسانی است برای یافتن آن جنبه هایی که پویایی خود را حفظ کرده اند و نه استنتاج تصویر انتزاعی از ساخت جامعه خوب.

متفکر محافظه کار معتقد است که ذهن حساس و دانای پرسشگر «همگونی فعالیت اخلاقی» را در رفتار بشر ملاحظه می کند و در آن گیرودار برای حل «ناهمگونی های جاری به همگونگی های سنت اخلاقی کلی» متوسل می شود.

روش سوم بازسازی سیاسی، که مابین روش محافظه کارانه و روش رادیکالی است، روش آن هایی است که به «اصالت عمل» معتقدند.

انسان سیاسی «عمل گرا» اصلاح طلب است، منتها از نوع «گام به گام» آن.

مرحله بازسازی اواصولاً جمع و جور است.

او شدیداً به اجرای پیامدهای بنیانی برداشت خود از بی نظمی سیاسی پای بند نیست.

عکس العمل های او نیز بیشتر تجربی هستند تا نظری.

او فکر می کند راه درست حک و اصلاح نظام سیاسی است و نه تفحص مداوم در اطراف آن.

اگر چرخ ها ناله می کننند به آن ها باید روغن زد، ولی نباید اصول ساختمانی آنها را مورد بررسی قرار داد!

روش سیاسی پیروان اصالت عمل گاهی روش «تصاعدی» و یا «زد و بندی» نیز خوانده می شود.

این شیوه تفکر و عمل اغلب روش حاکم بر جامعه امریکا تلقی می شود.

از آن جا که این بینش راجع به سوالات نهایی درباره نظام سیاسی ساکت است، بندرت امکانات نظریه پردازی سیاسی ژرف را فراهم می کند.

منبع: اسپریگنز، توماس (1382)، فهم نظریه های سیاسی، ترجمه فرهنگ رجایی، تهران: نشر آگه، ص 135-130.

جامعه شناسان

نظریات جامعه شناسان و موضوعات جامعه شناسی از کُتب مختلف توسط دکتر منیژه نویدنیا در اختیار علاقمندان قرار داده می شود، به انضمام نمودارها، عکس ها ... که شیوه ابداعی ایشان می باشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا