علمی تحلیلی

جامعه شناسی و مهربانی

سخن در باب کوچکترین واحد جامعه که «خانواده» است و کوچکترین واحد مشاهده یعنی «فرد»، فراوان است. اما در مورد کوچکترین واحد «پیوند»، مهم ترین واحد «پایداری»، اساسی ترین واحد «زیبایی» و کلیدی ترین واحد «اعتقادی» که مهربانی است سخن چندانی در جامعه شناسی وجود ندارد!

انسان مهربان

خانواده مهربان

قومیت مهربان

اداره مهربان

زنان و مردان مهربان

شهروندان مهربان

همسایه های مهربان

پیروان مهربان

همکاران مهربان

و تا برسیم به جامعه مهربان و جهان اجتماعی مهربان چیست و چگونه است؟

جامعه شناسی به آسیب ها بسیار پرداخته است از فقر، بیکاری، طلاق، اعتیاد تا نابرابری های آشکار و پنهان، تبعیض ها و قصورها … در جایی از نامهربانی نام نبرده است!

شاید خیرخواهی، نوع دوستی، مهربانی و محبت، عشق و علاقمندی در جامعه شناسی مسلم فرض شده است! چون انسان موجودی ذاتاً و ماهوی انسان (یعنی ملاطفت داشتن) است.

واقعیت است اگر سلول را کوچکترین واحد بدن (= جسم) به شمار آوریم

«مهربانی» نیز کوچکترین واحد هستی (= روح) است.

انسان هم که ترکیب جسم و روح است. بنابراین، همان طور که انسان بدون جسم معنا ندارد. انسان بدون روح یا همان مهربانی نیز بی معناست.

جامعه شناسی به میدان می آید تا این فرض نظری را به آزمون بگذارد. حاصل آزمون و نتایج تحقیق فقط فقط فقط حیرت و شگفتی است.

انسان جنگ به راه می اندازد

انسان از درگیری و کشمکش ابایی ندارد

انسان در یک رقابت بی مایه کاری به جان همکارش می افتد

انسان از رفاقت برای منفعت آسان می گذرد

و نمونه های تلخ دیگر

چه بر سر انسان آمده است؟ آیا مانند دایناسورها منقرض شده است؟

انسان مهربان که دیگران از وجودش در آرامش هستند

انسان مهربان که نه بر خود و نه دیگران آزار و اذیت ندارد

انسان مهربان که مهرش موجب تحمل و عبور از سختی هاست

انسان مهربان که از وجودش دوستی بر سر همه می بارد

انسان مهربان که با مهرش مرهمی بر هر زخمی است

کجا است؟ انسان مهربان؟

سوالی است که جامعه شناسی باید به آن پاسخ دهد؟

مدرنیته مقصر است؟

سنت گناه کار است؟

صنعتی شدن باعث آن است؟

مصرف گرایی؟

تصویرسازی های کذب رسانه های جمعی متهم هستند؟

تکنولوژی ها؟ و زندگی در شهرها با آهن ها و روابط سرد مقصر هستند؟

جامعه شناسی تاریخی را که ورق می زنیم انسان مهربان در همه اعصار بوده است. چه در زمان قدیم که تکنولوژی و مدرنیته نبوده است و چه در حال حاضر، و همین طور جنگ و نامهربانی نیز در گذشته بوده است تا به حالا.

اما نکته ایی که در این مرور بر جامعه شناسی تاریخی آشکار می گردد آن است که هر جا انسان خود را به هر بهانه ای (مصرف، مدرنیته، ضعف سنت، رسانه …)، فراموش کرده است نامهربانی شعله می کشد و هر چه از پیوند، دوستی، مودت، الفت، مهر و عشق است را می سوزاند و از بین می برد.

هویت نیز که دغدغه جامعه شناسی است همین را به ما می آموزد. چیستی و کیستی انسان که هویت خوانده می شود با تعلیم و تربیت شکل می گیرد اما ذات انسان که مهربانی است در همه نقش های اجتماعی (مادر، معلم، پزشک …) جاری است و رمز «پیوند» و اساس و شیرازه «با هم بودن» است.

جامعه شناسی کار و شغل نیز همین واقعیت را تاکید می کند که زیربنای همکاری و مشارکت چیزی جز مهربانی نیست. جامعه شناسی خانواده که نیازی به گفتن نیست که ابتدا و انتهای خانواده را در فرایند مهرورزی یافته است و هر جا که مهرپروری به دست انداز می افتد، خانواده نیز به اُفت و خیز دچار می گردد.

نیازی به مرور تک تک حوزه ها نیست حقیقت مسلم است که مهربانی خمیرمایه هر جمع و واحد جمعی است و انسان مهربان عامل حیاتی برای هر جمع و اجتماعی است.

چه کنیم که انسان مهربان داشته باشیم؟

جامعه شناسی توسعه با توصیف قاعده های به زیستی

جامعه تغییرات با بیان قوانین تغییرات بهینه و حرکت مثبت

جامعه شناسی آموزش و پرورش با آشکار کردن شیوه های یادگیری آگاهانه و ناآگاهانه

جامعه شناسی سازمان ها با ذکر الگوهای کنترل و سیستم های نظارت

بر ما آشکار کرده اند که کافی است روح انسانی که در گردونه زندگی به فراموشی سپرده شده است را به یادش آوریم.

کافی است جسم را صدا بزنیم و سراغ جانش را بگیریم.

کافی است فرق زنده (جسم + روح) و مرده (فقط جسم)، را بار دیگر تذکر دهیم.

کافی است خودش را در آینه به خودش نشان بدهیم.

دکتر منیژه نویدنیا

دکتری جامعه شناسی. نظریه پرداز و محقق. نویسنده اولین کتاب امنیت اجتماعی در ایران، معرف جامعه شناسی تحلیلی با نگارش شش جلد کتاب، استاد دانشگاه و موسس سایت جامعه شناسان جوان

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا