علمی توصیفی

ظهور توده ها

ظهور توده ها در مراتب عالی قدرت اجتماعی، قطع نظر از تبعات نیک یا بد آن، مهم ترین واقعیت زندگی عمومی در مغرب زمین در اعصار مدرن به شمار می رود.

از آن جا که توده ها، بنابه تعریف، نه می توانند و نه باید به تمشیت امور زندگی خویش بپردازند و از همین رو به طریق اولی از اداره امور جامعه به طور کلی عاجزاند، بنابراین، پدیده جدید (ظهور توده ها در عرصه تاریخ) به معنی وقوع عمیق ترین بحرانی است که دامن گیر مردمان، ملت ها و فرهنگ ها شده است.

چنین بحرانی بیش از یک بار در تاریخ رُخ نموده است. شکل و قیافه و صورت و سیمای بحران و نیز پیامدهای آن به خوبی شناخته شده اند و می توان از آن با عنوان «طغیان توده ها» یاد کرد.

…. این پدیده را که توصیف اش آسان ولی تحلیل اش دشوار است، در این جا «انباشته شدن» و ازدحام می نامیم، پدیده ای که نشانه آن تابلوی «ظرفیت تکمیل» است.

شهرها پر از مردم اند.

خانه ها پر از اجاره نشینان اند.

هتل ها پر از میهمان است.

وسائط نقلیه عمومی پر از مسافر است.

کافه ها و رستوران ها پر از مشتری است.

پیاده روها پر از عابرپیاده است.

اتاق های انتظار پزشکان پر از بیمار است.

تماشاخانه های عمومی، جز در مواردی که برنامه هایشان از پیش اعلام نشده باشد، و نیز تالارها و مراکز سرگرمی عمومی، جز در مواردی که متعلق به گروه های ویژه باشند و یا برنامه های آزمایشی اجرا کنند، همواره پر از تماشاگران است.

ساحل های دریا پر از جمعیت است.

آن چه پیش تر مشکلی محسوب نمی شد، اینک به مسئله ای روزمره تبدیل گشته است، پیدا کردن جا و مکان و فضا به مسئله ای عمده بدل شده است.

…. ازدحام توده ها در دوران گذشته ویژگی شایعی نبود. ظرفیت همه چیز و همه جا در آن زمان تکمیل نمی شد.

اما، چرا امروزه چنین شده است؟

اعضای این توده عالم گیر از خلا پدید نیامده اند. شمار جمعیت در گذشته مدت ها ثابت باقی مانده بود، هم چنین می توان انتظار داشت که پس از جنگ ها شمار جمعیت کاهش یابد.

اما، در همین جا با نخستین مسئله مهم مدرن روبه رو می شویم.

افرادی که توده امروز را تشکیل می دهند، پیشایش وجود داشتند، لیکن به عنوان «توده» یا «توده ها» شناخته نمی شدند.

آن ها در قالب گروه های کوچک در سراسر جهان پراکنده بودند و یا حتی به تنهایی و در انزوا به شیوه های گوناگون زندگی می کردند و از یکدیگر گسیخته و جدا بودند.

هر گروه و حتی هر فردی فضای جداگانه، یعنی به اصطلاح فضایی از آن خویش را در مزارع، روستاها و حتی در محلات شهرهای بزرگ اشغال می کرد.

اینک آن ها ناگهان همچون توده ای در صحنه ظاهر می شوند. هر جا نگاه می کنیم انبوهی فشرده از توده ها می یابیم.

شاید نتوان گفت هر جا، بلکه به سخن دقیق تر منظور جاها و اماکنی است که خواهان بسیاری دارند و محصول ذوق و سلیقه نسبتاً پیچیده فرهنگ مدرن اند.

چنین اماکنی در گذشته به گروه های کوچک یا اقلیت های ممتاز اختصاص می یافت.

توده ها ناگهان خود را آشکار ساخته و در مناصب و جایگاه های ممتاز جامعه مستقر شده اند.

در گذشته، توده ها، هر جا هم که وجود داشتند، مورد توجه نبودند.

در آن دوران پس زمینه صحنه جامعه به شمار می رفتند.

اما، اینک تا جلوی صحنه پیشروی کرده اند و نقش شخصیت اصلی را بازی می کنند.

درواقع، دیگر بازیگر بزرگی باقی نمانده و تنها صدای گروه هم آوازان به گوش می رسد.

…. منظور ما از «توده ها» صرفاً و یا حتی عمدتاً طبقه کارگر و یا توده کارگران به طور کلی نیست.

توده ها مرکب از افراد طبقه «متوسط» اند.

بدین سان، مفهوم صرفاً کمّی توده تعینی کیفی می یابد و این کیفیت در معنای انسان به عنوان حیوان اجتماعی سرگردان یعنی انسان در وجهی که از دیگران متمایز نباشد و خود را در نوعی کلی تر (یعنی توده) تکرار کند، ظاهر می شود.

…. حقیقت این است که توده ها در هر شکلی می توانند حضور خود را به عنوان واقعیتی روان شناسانه، بدون نیاز به آن که افراد به صورتی انبوه ظاهر شوند، محسوس سازند.

وقتی انسان توده ای را ببینیم به سهولت او را باز می شناسیم؛ یک تن نیز می تواند نماینده توده یا پدیده ای توده ای باشد.

انسان توده ای کسی است که، به هر دلیل، براساس هیچ معیار خاصی برای خودش ارزش قائل نمی شود و در عوض اعلام می دارد که وی «درست مانند هر کس دیگری است».

وی به رغم این ادعای مضحک، اصلاً احساس ناآرامی و بی قراری نمی کند، بلکه برعکس، از این که همسان و همانند دیگران به شمار رود، احساس اعتماد و اطمینان می کند و به نحو ساده دلانه ای آرامش می یابد.

انسان واقعاً فروتنی که بخواهد قدر و ارزش خاص خویش را بسنجد و دریابد که آیا اصلاً از استعداد خاصی برخوردار است و یا از لحاظی سرآمد دیگران است یا نه، ممکن است سرانجام به این نتیجه برسد که از هیچ امتیاز چشمگیری برخوردار نیست و انسانی بی هنر و سخت معمولی است.

با این حال چنین کسی ممکن است، باز هم خود را جزئی از توده نشمارد و شخصاً هم انسان توده ای نباشد….

منبع:

کِهون، لارنس (1401)، از مدرنیسم تا پست مدرنیسم، ترجمه عبدالکریم رشیدیان، تهران، نشر نی، ص 267- 264.

جامعه شناسان

نظریات جامعه شناسان و موضوعات جامعه شناسی از کُتب مختلف توسط دکتر منیژه نویدنیا در اختیار علاقمندان قرار داده می شود، به انضمام نمودارها، عکس ها ... که شیوه ابداعی ایشان می باشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا