علمی توصیفی

مساله ها و مساله نُماها

در هر جامعه ای برخی مساله ها و مشکلات واقعی، عینی و بیرونی وجود دارند که بیشتر مردم درباره آن ها سخن می گویند و اظهار ناراحتی و درد و رنج می کنند.

این درد و رنج ها همگی ناشی از کنش ها و واکنش های انسان ها و نظام های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بوده و صد البته راه حل هایی هم دارند.

اما، همواره در هر جامعه ای کانون های قدرت و ثروت برای منحرف ساختن اذهان عمومی مساله نُماها را به جای مساله ها به اصطلاح جا می زنند و این گونه القا می کنند که این مساله نُماها مشکلات اصلی جامعه هستند.

این در حالی است که مسائل و مشکلات واقعی همچنان به قوت خود باقی بوده و خودنمایی می کنند و هر روز بر درد و رنج مردمان می افزایند و گویی سرِ آن ندارند که دامن خویش از جامعه بر چینند و مردمان را به حال خود رها سازند.

مثالی بسیار ساده ابعاد بحث را روشن تر خواهد نمود:

فرض کنید که به کسی تیری شلیک شده باشد و فرد تیر خورده در حال جان دادن باشد و پزشکی که بر بالین او حاضر شده است به جای کوشش برای نجات جان او درباره جنس تیر و یا چگونگی تیرخوردن آن فرد توضیح بدهد و مشکل اصلی را در خودِ تیر و نحوه تیر خوردن بداند.

این دقیقاً یعنی “شبه مساله” یا “مساله نُما” را به جای “مساله” جا زدن.

اکنون مساله اصلی در مثال یاد شده نجات جان بیمار است و نه بحث و جدل درباره جنس تیر و یا نحوه تیر خوردن او.

شاید خواننده گرامی بگوید که این کاملاً واضح و مبرهن است و نیازی به توضیح چندانی ندارد.

اما باور بفرمایید که همیشه  این گونه نیست.

چرا که در بسیاری مواقع “شبه مساله ها” به جای “مساله ها” جا خوش کرده اند و بسیاری گمان برده اند که مساله و مشکل همین مساله نُماها یا شبه مساله ها هستند و در تفکیک و جدایی گزینی مساله از مساله نُماها حقیقتاً دچار مشکل شده اند.

البته این را نیز باید بگوییم که کسانی که مساله نُماها و یا شبه مساله ها را به جای مسائل اصلی و واقعی جا می زنند با صدها ترفند و یا به اصطلاح معروف لطایف الحیل چنین می کنند و با تبلیغات کاذب شب و روز در گوش مردمان جامعه می خوانند که ایهاالناس مسائل و مشکلات واقعی شما مواردی است که ما می گوییم و این ها را برگیرید و بقیه را فرو بنهید!!!

مساله ها (Problems) بنا به تعریفی جامعه شناختی عبارتند از:

مجموعه ای از مشکلات و معضلات فردی و اجتماعی اند که واقعیت عینی و بیرونی داشته، عمدتاً ناشی از فعالیت ها و عملکرد انسان ها و جوامع  بوده، آن قدر گسترده و بسط یافته اند که تقریباً همگان از آن ها سخن می گویند و البته راه حل هم دارند.

تقریباً هیچ جامعه و یا انسانی نیست که در طول زندگی خود دچار مساله و مشکل نشده باشد و گویی هیچ گریزی و گزیری از آن نیست.

همان گونه که در تعریف آمده است مسائل انسانی و اجتماعی عمدتاً محصول کنش های انسانی و اجتماعی بوده و بر این اساس، انسان ها با تکیه بر عقل و هوش خود می توانند راه حل هایی نیز برای آن ها پیدا کنند.

مهم ترین ویژگی «مساله» این است که واقعیتی بیرونی و عینی است که قابلیت بررسی و مطالعه همه جانبه را دارد.

همچنین دیگر ویژگی مهم «مساله» این است که بیشتر افراد یک جامعه را درگیر کرده و تقریباً همگان درباره آن سخن می گویند و اظهار ناراحتی و درد و رنج می کنند.

به عنوان مثال اکنون “بیکاری” یکی از مشکلات جدی و اساسی جامعه ایران است که تمامی جامعه را در بر گرفته است، همگان درباره آن دادِ سخن می دهند و اظهار ناراحتی و درد و رنج می کنند و صد البته که راه حل هایی هم دارد.

اما «مساله نُماها (Pseudo-problems)» شِبه مساله هایی اَند که ساخته و پرداخته کانون های قدرت و ثروت بوده؛ واقعیت بیرونی و عینی چندانی ندارند؛ از همه مهم تر این که مشکلات و مسائل واقعی مردمان جامعه نبوده و  افراد جامعه اظهار درد و رنجی درباره آن ها نمی کنند.

مساله نُماها برساخته های ذهنی ای  هستند برای انحراف اذهان عمومی از مسائل و مشکلات واقعی به دلایلی چون: نداشتن اراده و توان کافی برای حل این مشکلات، بی اهمیت بودن مشکلات مورد نظر، عدم اولویت مشکلات مزبور، مساله ندانستن چنین مشکلاتی و دلایل دیگر.

بر همه متفکران و به ویژه روشنفکران جامعه فرض است که مساله ها را از مساله نُماها تفکیک کنند

و همواره در این باره دادِ سخن دهند

و به همگان بگویند و بیاموزند که مسائل و مشکلات واقعی و عینی شان چیست؟

و چگونه باید به دنبال جستجوی راه حل های عقلانی و منطقی برای برون رفت از این مشکلات باشند؟

دکتر محمدباقر تاج الدین

جامعه شناس، استاد دانشگاه

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا