علمی تحلیلی

چرا انسانها به باورهایی که قابل اثبات نیستند اعتماد دارند؟

انسان‌ها در طول تاریخ به باورها و اعتقادات مختلفی که بر پایه افسانه ها، اساطیر، طالع بینی و یا مسائل متافیزیک بوده، پای بندی عمیق داشته و به دلایل متعددی به آنها اعتماد می کنند.

انسان‌ها در روند تاریخی با مسائل نامعلوم و ترس‌های بی شماری روبرو بوده‌اند، آنها در جستجوی امنیت و اطمینان در مواجهه با ترس‌ها و تهدیدها، به باورها و اعتقاداتی که پاسخی برای این ترس‌ها ارائه می‌دهند، روی آورده‌اند، زیرا به نظر می رسد باور به وجود یک قدرت ماورایی امنیت روانی انسان را تقویت می کند.

انسان‌ها به دنبال معنا و هدف در زندگی خود هستند.

باور به موضوعاتی از جمله دینی و یا ارزش های اخلاقی که  دارای بار معنایی و هدف می باشد، او  را از احساس تهی بودن و بی‌هدفی نجات می‌دهد.

انسان‌ها در مواجهه با مسائلی که به دلایل پیچیدگی‌شان دسترسی به اطلاعات غیرممکن به نظر می رسد، توضیحات ساده‌تر و غیرقابل اثبات برایشان جذاب تر می شود، لذا باور به وجود نیروهای فراطبیعی و توانایی‌های خاص می‌تواند به افراد اعتماد به نفس بیشتری بدهد و آن‌ها را در مواجهه با چالش‌ها و مشکلات یاری کند.

درواقع، باور به مفاهیمی که قطعیت و ثبات را برای انسان به ارمغان می آورد، آرامش روحی و ذهنی را برای انسانها فراهم کرده و آنان را از وضعیت برزخ گونه و عدم قطعیت رها می کند.

تربیت و فرهنگی که انسان در آن بزرگ می‌شود، می‌تواند تاثیر بزرگی در باورها و اعتقادات او داشته باشد. مثلاً، فردی که در یک محیط مذهبی تربیت شده باشد، احتمالاً به باورها و اعتقادات دینی بیشتری پای بند خواهد بود.

به طورکلی، تاثیرگذاری اجتماعی نقش مهمی در شکل‌دهی به باورها و اعتقادات انسان‌ها ایفا می‌کنند. رسانه‌ها، سنت، خانواده، و دوستان می‌توانند با ترویج باورها و اعتقادات خاص، افراد را تحت تاثیر قرار داده و آن‌ها را به باورهایی که کمتر قابل اثبات و بیشتر مبتنی بر اعتقادات است، سوق دهند

در مواجهه با عواملی که انسان هیچ گونه کنترلی بر بخش‌هایی از زندگی نداشته و احساس عجز و ناتوانی می کند، ممکن است به باورهایی که قاطعانه مدعی رفع آن مشکل هستند، اعتماد کنند. این باورها می تواند به عنوان یک نقطه قوت و منبع انگیزه برای آن‌ها عمل کند.

به طورکلی، اعتماد به باورهایی که قابل اثبات نیستند از نظر روانی و اجتماعی اهمیت زیادی دارد و می‌تواند تاثیرات بزرگی بر روی رفتار و تصمیمات انسان‌ها داشته باشد.

درک عوامل متعددی که در ایجاد و حفظ این باورها نقش دارند، به ما کمک می‌کند تا بهتر درک کنیم که چرا انسان‌ها به این نوع از باورها اعتماد می‌کنند؟ و چگونه می‌توانیم این پدیده را مورد مطالعه قرار دهیم؟

از طرف دیگر، ایجاد توانایی انتقادی و تفکر منطقی نیز می‌تواند به انسان‌ها کمک کند تا با دقت بیشتری به باورها و اعتقادات خود نگاه کند و از طریق ارزیابی منطقی، تصمیمات بهتری بگیرد.

به عنوان یک نتیجه، بایستی بگوییم ریشه های اعتماد انسان‌ها به باورهایی که قابل اثبات نیستند، بسیار گوناگون است.

به طور مثال؛ نیاز به امنیت روحی، تاثیرگذاری اجتماعی، تطابق با معنای زندگی، عدم دسترسی به اطلاعات کامل و یا رهایی از وضعیت برزخ گونه از جمله عواملی هستند که اعتماد به باورهای غیرقابل اثبات را تسهیل می کند.

لازم به ذکر است که این اعتماد یک عنصر مهم از تجربه و تاریخ انسانی است و به عنوان یک معیار شناخت فرهنگ و تفکر انسانی به شمار می‌آید.

از آنجا که انسان‌ها علاوه بر علم و منطق، نیازمند اعتقادات و باورهای معنوی برای تبیین وجود و مسائل پیچیده‌تر زندگی‌شان هستند، باور و اعتقاد به مفاهیم غیرقابل اثبات، از اهمیت شایانی برخوردار خواهد بود.

دکتر مصطفی آب روشن

پژوهشگر. دکتری جامعه شناسی. حوزه تحقیقات؛ آسیب های اجتماعی و جرم شناسی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا