علمی توصیفی

ابعاد هویت جوان ایرانی

هویت جوان ایرانی، ابعاد مختلفی می تواند داشته باشد كه تقویت و رشد آنها ضرورت دارد که به آنها در این مطلب پرداخته شده است.

بُعد فلسفی هویت جوان ایرانی

همواره در ذهن انسان سوالاتی از قبیل: من کیستم؟ از کجا آمده ام؟ به کجا خواهم رفت؟ هدف از آفرینش من چیست؟ … مطرح است، نمونه آن شعر پر محتوای مولانا است که می فرماید:

روزها فکر من این است و همه شب سخنم                        که چرا غافل از احوال دل خویشتنم

از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود                                      به کجا می روم آخر ننمایی وطنم

پاسخ دهی به کیستی و چیستی جوان ایرانی و جایگاه او در جهان هستی و یافتن دلیل زیستن او به عنوان یک انسان، بدون درک هویت، هستی معنوی و فرهنگی فرد، درک موقعیت او در جامعه و نسبت او با پیرامونش کاری تقریباً غیرممکن است.

این مسئله چنان مهم است که در مکتب اگزستانسیالیسم یا اصالت وجود ابتدا موقعیت فرد و هویت او در جامعه شناخته شده و سپس بر اساس هویت وجودی آن فرد و کیستی او درک شرایط او، اهداف مطلوب برای او، توسط خود او، تعریف می گردد.

بُعد فرهنگی هویت جوان ایرانی

جوانان هر مجموعه با عضویت در جامعه فرهنگی خود از دیگران متمایز گشته و هویت قومی- ملی خود را دارا می باشند.

یكی از مهم ترین مولفه‌های فرهنگی در تعیین هویت افراد در عصر حاضر در چارچوب مفهوم سبك زندگی قرار می گیرد كه شامل الگوهای تغذیه، خانواده، ارزش‌های زیبایی شناختی، اوقات فراغت و زبان است.

زیرا به نظر می‌رسد كه تداخل سطوح هویتی تنها در این حوزه و در این مولفه‌ها اتفاق می‌افتد و افراد بر مبنای پای بندی خویش به این مولفه‌ها در سطوح مختلف هویت خود را تعریف می‌كنند.

بُعد اجتماعی هویت جوان ایرانی

هر شخص از طریق محیط اجتماعی‌ای كه متعلق بدان است یا بدان رجوع می کند، هویت خود را می‌سازد و توسعه می‌دهد.

وجود هویت واحد و مشترک که ریشه در تاریخ، زبان و فرهنگ یک جامعه داشته و به شکل طبیعی در طی زمان شکل یافته باشد و حالتی جعلی و دروغین و فرمالیته نداشته باشد، پارامتری بسیار اساسی و مهم در حفظ انسجام جامعه خواهد بود

و عاملی حقیقی در وحدت بخشی به افراد جامعه به ویژه میان جوانان ایرانی در مقابل تهاجمات نرم افزاری و سخت افزاری از خارج می تواند باشد.

مبنای هویت اجتماعی افراد در جوامع مدرن، دو رویکرد دارد:

اول) فعالیت تولیدی و جایگاه فرد در نظام تولید یا ساختار شغلی

دوم) رفتارهای مصرفی  بر اساس مفهوم شیوه زندگی

در دهه های اخیر فعالیت های فراغتی و عادات مصرفی به صورتی فزاینده به منزله شالوده های هویت اجتماعی درک می شوند.

بُعد سیاسی هویت جوان ایرانی

تعلق به یك واحد سیاسی به عنوان یك عنصر ملی، مستلزم تعلق به دولت، نظام سیاسی و ارزش‌های مشروعیت بخش حكومت در هویت ملی است.

هویت ملی در بُعد سیاسی در صورتی شكل می گیرد كه افرادی كه از لحاظ فیزیكی و قانونی عضو یك نظام سیاسی هستند و داخل مرزهای ملی یك كشور زندگی می‌كنند و موضوع یا مخاطب قوانین آن كشور هستند، از لحاظ روانی هم خود را اعضای آن نظام سیاسی بدانند.

مهم ترین مولفه‌های این بُعد را می توان در دانش سیاسی، مشاركت سیاسی، علاقه به ملت، اعتماد به نظام سیاسی، انجام فعالیت سیاسی، وفاداری به نهادهای سیاسی و پذیرش مشروعیت و كارآمدی حكومت دید.

این مهم ایجاب می كند تا جوانان ایرانی درخصوص بُعد سیاسی و تعلقی هویت ملی تقویت شوند.

بُعد دینی هویت جوان ایرانی

هویت دینی را در دو سطح می توان مشاهده کرد.

اول سطح فردی و شخصی که تقریباً مترادف با دینداری فردی است.

اما در سطح دیگر، هویت دینی به عنوان جمعی نیز مطرح است و متضمن سطحی از دینداری است که با ما جمعی یا همان اجتماع دینی یا امت مقارنه دارد.

در این معنا هویت دینی به معنای تعلق و تعهد به جامعه دینی است .

ابعاد هویت دینی

مارسیا، میزان دستیابی فرد به هویت را در وضعیت های چهارگانه هویت دینی چنین تقسیم بندی کرد:

اول) هویت دینی دست یافته:

در این وضعیت که از نظر رشدی، پیشرفته ترین وضعیت هویت است، مراحل اکتشاف و تعهد هر دو طی شده اند.

افرادی که در این وضعیت به سر می برند، در مسائل زندگی، انتخاب های متعددی را در نظر گرفته، با توجه به شرایط خود، تصمیم گیری می کنند.

عقیده های گذشته خود را ارزیابی می کنند و به راه حلی می رسند که آنها را برای انجام فعالیت آماده می کند؛ متفکر و درون نگر هستند؛ در شرایط سخت و دشوار، عملکرد شناختی بسیار خوبی دارند؛ خلاق ترند و به عقاید دیگران برای تصمیم گیری های خود وابستگی کمتری نشان می دهند و در نهایت از راهبردهای تصمیم گیری منطقی تری استفاده می کنند.

دوم) هویت دینی تعلیق یافته:

در این وضعیت، افراد در مرحله اکتشاف به سر می برند، ولی هنوز به تعهد کافی در مسائل مربوط به هویت دست نیافته اند.

افراد دیررس از نظر پیچیدگی شناختی، سطح بالاتری نسبت به افراد با وضعیت زودرس و سردرگم دارند.

آنها بیش از دیگر وضعیت ها، شکاک هستند و می خواهند تجربه های جدید کسب کنند.

هدف این افراد، ایجاد فضای بازتر برای جستجوی کامل تر و بررسی واقعیت های عینی موجود است.

به همین دلیل آنها به طور موقت از تعهد اجتناب می کنند تا به جستجوی بیشتر بپردازند.

سوم) هویت دینی زودرس:

در این وضعیت، فرد بدون این که مرحله اکتشاف را گذرانده باشد، نسبت به بعضی مسائل مربوط به هویت تعهد دارد.

بیشتر پیرو نظر دیگران است و عقیده ای که از جانب آنها در زمینه شغل، مذهب، سیاست و غیره به او ارائه می شود را می پذیرد.

از مسئولیت هایی که با آزادی فردی همراه باشد، وحشت دارد.

افراد این گروه تمایلی به کسب تجربه های جدید ندارند و تعهدهای زندگی خود را کمتر مورد سوال قرار می دهند.

چهارم) هویت دینی مغشوش:

در این وضعیت، فرد مرحله اکتشاف را نگذرانده است و در رفتار و افکار او به میزان کافی تعهد به چشم نمی خورد.

تعهد این گروه به دیگران یا نسبت به اصول و باورها، اندک است.

به نظر می رسد که صاحب اندیشه نیستند.

نقش های اجتماعی را پیوسته مورد آزمایش قرار داده و سریع تصمیم می گیرند و به راحتی در سیطره هر نقشی در می آیند.

بُعد تاریخی هویت جوان ایرانی

بُعد تاریخی هویت ملی عبارت است از آگاهی مشترك افراد یك جامعه، از گذشته تاریخی و احساس دلبستگی به آن و احساس هویت تاریخی و هم تاریخ پنداری پیوند دهنده نسل‌های مختلف به یكدیگر كه مانع جدا شدن یك نسل از تاریخش می‌شود.

زیرا هر جامعه‌ای با هویت تاریخی خود تعریف و ترسیم می‌شود.

هویت تاریخی را می توان آگاهی و دانش نسبت به پیشینه تاریخی و احساس تعلق خاطر و دلبستگی بدان دانست كه در بر گیرنده سه بُعد دانش تاریخی، تعلق خاطر تاریخی، اهتمام تاریخی است.

پرواضح است كه پنهان كردن یا طور دیگری جلوه دادن گذشته تاریخی جامعه ایرانی بر عدم شكل گیری مناسب هویت جوانان این سرزمین موثر خواهد بود.

بُعد جغرافیایی هویت جوان ایرانی

محیط جغرافیایی تبلور فیزیكی، عینی، ملموس و مشهود هویت ملی به حساب می‌آید.

برای شكل گیری هویت واحد ملی، تعیین محدوده و قلمرو یك سرزمین مشخص ضرورت تام دارد.

تعریف هویت در این بُعد عبارتست از نگرش مثبت جوانان ایرانی به آب و خاك به این جهت كه همه آنها ساكن یك كشور و یك سرزمین معین هستند و از جایگاه مشخصی در نظام حكومتی كشور برخوردارند.

دلبستگی و تعلق خاطر به سرزمین شاخص‌های متعددی دارد كه از آن جمله می توان به آمادگی برای دفاع از سرزمین در زمان بروز خطر، عدم تمایل به مهاجرت و مرجح دانستن زندگی در كشور خود بر سایر نقاط جهان اشاره كرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا