تاثير خانواده بر كجروی اجتماعی فرزندان
از آن كه نظام خانواده در ايران نظامی است كه به صورت خانواده هسته ايی است.
در زمان و دهه ها خانواده مركز جامعه پذيری و اجتماعی شدن فرزندان بوده و هست.
اما، در جامعه مدرن به دليل وجود جامعه ايی كه تضاد فرهنگی و خودباختگی فرهنگی دچار شده اند، كمتر به خانواده اهميت می دهند و فرزندان دچار كجروی اجتماعی و حتی باعث به وجود آمدن جرم می شود.
در جامعه امروزه و مدرن پديده اجتماعی و روان شناسی به نام «طلاق عاطفی» كه بين پدر و مادر است، اين پديده نيز باعث كجروی و جرم می شود.
اگر ما براساس بُعد مكان يعنی مكانی كه در آن خانواده ها در آنجا، به طور مثال شهر يا روستا زندگی می كنند.
در روستا به دليل روابط صميمی و عاطفی كه بين افراد برقرار است، هنوز خانواده مركز توجه قرار دارد، ولی اين امر در شهر برعكس روستا است.
اما از سوی دیگر، روستاهای امروزی به دليل خصومت های شخصی از طلاق در امان نمانده اند و حتی طلاقی كه آمار آن از طلاق در شهر بيشتر شده است، باعث می شود كه فرزندان دچار كجروی اجتماعی و حتی به جرم كشانده شوند.
در بحث اجتماعی كه لايحه ها به وجود آورده است، فرزندان برای برآورده كردن خواسته های خود و حتی فشار كه جامعه بر آنان تحميل می كند، اين امر نيز باعث روی آوردن به جرم و كجروی اجتماعی شده است.
ميزان روابطی كه بين اعضای خانواده (صميمی شدن) نيز در اين امر دخيل است.
در خانواده هايی كه متدين هستند و معتقدند فرزندان خود را بايد صالح بزرگ كنند و برای آن قوانين انعطاف ناپذيری تنظيم می كنند كه باعث كجروی يا انحراف اجتماعی می شود.
ابن خلدون می گويد: سرشت آدمی در پيدايش و گسترش اين پديده اجتماعی مؤثر است.
همچنین، شكاف نسلی كه بين والدين و فرزند به دليل فهم نادرست يكی ديگر از دلایلی است که باعث كجروی می شود.