علمی پژوهشی

جامعه‌شناسی تاریخی مکان

«…یکی از گواهانی که همراهی و پشتیبانی سیاست اشکانیان از توسعه‌ شهرنشینی را نشان می‌دهد، داده‌هایی است که درباره‌ نخستین شاهان ساسانی در دست داریم.

این شاهان اشراف پرورده شده و ریشه‌ گرفته در دوران اشکانی بوده‌اند و از این رو در غیاب برگه‌های نشانگر گسست، سیاست‌شان را می‌توان تداوم سیاست دودمان پیشین دانست.

در دوران ساسانی یک روند منظم و هدفمند برای توسعه و رونق شهرنشینی داشته‌ایم که در منابع تاریخی به خوبی مستند شده است.

به ویژه داده‌های مربوط به استان خوزستان که با دهیومِ ایلام دوران هخامنشی برابر بوده، فراوان است.

یکی از شهرهایی که شاپور دومین شاه ساسانی در این منطقه بنا نهاد، همان است که در منابع سریانی با نام کرخا مورد اشاره قرار گرفته و متن‌های مسیحی نستوری آن را کرخا دلادن نامیده‌اند. 

نام رود کرخه نیز با این اسم‌ها هم‌تبار است.

این شهر را گیرشمن در ۱۹۵۰ م. کاوش کرد و به این نتیجه رسید که ابعاد اصلی شهر حدود ۳۹۰ هکتار (۳۸۵۰ متر در غرب، ۳۶۰۰ متر در شرق، ۹۵۰ متر در شمال و هزار متر در جنوب) بوده است. جامعه‌شناسی تاریخی مکان

دو شهر مهم دیگری که شاپور نخست در خوزستان ساخت عبارت بودند از «گندی شاپور» و «اِران خورّه شاپور شهرستان».

پاتس اولی را ــ تا دوره‌ی هرمزد دوم (۳۰۲-۳۰۹ م.)  ــ اقامتگاه زمستانی شاهنشاه و پایتخت مذهبی مسیحیان ایرانی دانسته و دومی را مرکز اداری منطقه معرفی کرده است.

او در مورد شهر دوم پیروِ گیسلن است که با تحلیل نقش مهرهای اداری ساسانیان به این نتیجه رسیده که اران ـ خوره ـ شاپور استانی بوده با سه شهرستان: شوشِ اِرکَر، مارستانِ مار و اران ـ خوره ـ شاپور شهرستان.

شهر اخیر با توجه به وجود کلمه «شهرستان»، باید پایتخت اداری و رسمی این استان بوده باشد.

شاپور در نیمه دوم دهه‌ ۲۵۰ میلادی شهر گندی‌شاپور را در نزدیکی روستای شاه‌آباد امروزین در سی کیلومتری شرق شوش بنا نهاد.

این شهر ۵/۳ کیلومتر درازا و ۵/۱ کیلومتر پهنا دارد.

شهر، چنان که از نامش برمی‌آید، در ابتدای کار یک مرکز نظامی بوده و احتمالاً توسعه‌اش در فاصله سال‌های ۲۵۶ تا ۲۶۰ م. انجام شده است.

در ۲۵۶ م. شاپور مردم انتاکیه را به آن منطقه کوچاند و در ۲۶۰ م. پس از پیروزی بر والریانوس رومی و اسیر کردن لشگریانش ایشان را برای آبادانی و عمران این منطقه به کار گماشت.

جندی شاپور شهری بزرگ بود که به گواهی تاریخ‌نویسان قرون آغازین اسلامی نقشه‌ای شترنجی داشته و ستون فقرات ترابری‌اش بر هشت خیابان عمود بر هم استوار می‌شده است. جامعه‌شناسی تاریخی مکان

پاتس به پیروی از شومون این نقشه را بنا به سنت اروپایی هیپودامی دانسته و با این فرض که چنین شکلی از نقشه‌ریزی شهرها واقعاً توسط هیپوداموس میلتوسی ابداع شده، به این نتیجه گمراه کننده رسیده که لابد نقشه‌ شهر را رومیانی که از انتاکیه به آنجا نقل مکان کرده بودند، طرح‌ریزی کرده‌اند.

در حالی که نقشه شترنجی شهرها، که بر اساس خیابان‌های عمود بر هم شکل گرفته باشد بومیِ ایران‌زمین است و از ابتدای هزاره‌ سوم پ.م. از دره‌ی سند گرفته تا شهر سوخته و شهرهای باستانیِ سومری نمونه‌هایش را فراوان می‌بینیم.

برنامه ساسانیان برای توسعه این منطقه و شهرسازی در آن تا چند قرن بعد هم‌چنان دوام داشت، چنان که مثلاً بلاش پسر پیروز در نزدیکی مداین شهر بلاشاواذ (بلاش‌آباد) را ساخت که بعدتر نزد اعراب به ساباط شهرت یافت.

قباد هم، کمی آن‌سوتر، بین اهواز و فارس شهری به نام ورام‌قباد (ارگان) ساخت.

این شهرها از جمعیت و مساحت چشمگیری برخوردار بوده‌اند.

چنان که در تاریخ «دودمان جُو» می‌خوانیم که جمعیت شهر سلوکیه (تیسفون) در دوران دولت جوِ شمالی (۵۵۸-۵۸۱ م.) بیش از هزار خانوار بوده است.

یعنی منابع چینی جمعیت سلوکیه را حدود شش‌صد تا هفت‌صد هزار تن تخمین می‌زده‌اند.

هم این منبع و هم «تاریخ دودمان سوئی» می‌گویند که مساحت تیسفون پنج کیلومتر مربع بوده است…»

پیوست:

برگی از فصلی از کتاب «جامعه‌شناسی تاریخی مکان: نگاهی سیستمی»، کتاب هشتم از مجموعه‌ی «نظریه‌ی زُروان»

دکتر شروین وکیلی

جامعه شناس و مدرس دانشگاه

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا