جهت گیری های ادیان جهان
برای آن که بفهمیم چرا ماکس وبر این اندازه توجه خود را به زهد، همچون یکی از مولفه های اصلی اخلاق پروتستانی، معطوف کرده بود، باید توجه کنیم که وی چگونه ادیان جهان و فرهنگ های مولود آن را طبقه بندی می کرد یا به سخن دیگر، چگونه گونه شناسی ادیان را طراحی کرد.
کار وبر پیرامون ادیان به لحاظ سطح تحلیل، تطبیقی و جهانی است.
وبر معتقد بود که ادیان جهان و فرهنگ های عمده جهان را می توان بر مبنای اصلی ترین جهت گیری های و نگرش های آنان نسبت به سه وجه از جهان طبقه بندی کرد:
1– جهان طبیعت – خاک، جانوران، گیاهان، رودخانه ها، دریاها، ماهیان، درختان و غیره.
2– دیگر آدمیان – ممکن است این مردمان دیگر مادون انسان، فرودست، اندکی متفاوت، یا برابر با خودی ها انگاشته شوند.
3– تَن – تن انسان، تن خودِ فرد، صرفاً جزء دیگری از جهان نیست، بلکه با نگاهی خاص به آن نگریسته می شود.
در اینجا می توانیم ببینیم که وبر با استفاده از روش نظام های طبقه بندی و تقابل های دوتایی فرهنگ های نشأت گرفته از ادیان جهان را در برابر هم قرار می دهد.
وی ادیان شرقی (آیین کنفوسیوس، هندوئیسم، دائوئیسم و بودیسم) را در تقابل با ادیان غربی (یهودیت، مسیحیت و اسلام) قرار می دهد.
در ادیان شرقی (در چین و خصوصاً در هند) نیروی رانش بنیادی ای در جهت هم آهنگی (Harmony) با جهان طبیعی، مردمان دیگر و تَنِ خودِ فرد وجود دارد.
این مجموعه نگرش ها یا جهت گیری های ارزشی در تقابل با نگرش های موجود در خاورمیانه – ایران، فلسطین، عربستان و شمال آفریقا – قرار دارد.
در فرهنگ های دینی این مناطق، نیروی اصلی رانش، میل به سروری (Mastery) بر جهان طبیعت، مردمان دیگر و تَنِ خود است.
وبر جهت گیری نخست را عرفان (Mysticism) (در طلب هم آهنگی) و دومی را «زهد» (در طلب سروری) می نامد.
وبر از یک تقابل دو تایی دیگر نیز در طبقه بندی خود برای ادیان جهان استفاده کرد.
جهت گیری «این جهانی» (Inner-Worldly) و «آن جهان» (Other- Worldly).
از نظر وبر، نقش های «این جهانی» رو به سوی جهان خاکی دارند.
به این ترتیب، نقش های «این جهانی» به نقش هایی اشاره دارند که واجد اعتبار بالای اجتماعی در این جهان هستند، مانند تاجران، سیاست مداران، حاکمان، فرماندهان ارتش.
در مقابل، نقش های «آن جهان» نقش هایی اند که با زندگی روزمره سروکار ندارند مانند کشیشان، راهبان، راهبه ها، عالمان، هنرمندان و روشن فکران.
اگر این دو تقابل را با هم ترکیب کنیم چهار گونه ممکن از نقش های اجتماعی به دست می آید که در یک جامعه معین بالاترین اعتبار اجتماعی را ترسیم خواهند کرد.
این چهار گونه را در جدول زیر نشان می دهیم:
با ترکیب این دو مجموعه تقابلی، می توانیم چهار موضع یا گونه جهت گیری های دینی را در ادیان جهانی مشخص کنیم.
گونه 1؛ عرفان این جهانی – هندوئیسم، دائوئیسم، آیین کنفوسیوس.
گونه 2: عرفان آن جهانی – بودیسم، تصوف.
گونه 3؛ زهد این جهانی – کالوینیسم.
گونه 4؛ زهد آن جهانی – آیین کاتولیک، فرقه های مشهور اسلامی، یهودیت ارتدکس.
در ارتباط با گذار به جامعه سرمایه داری، نمونه مهم در این جا، گونه سوم است.
«زهد این جهانی» فرهنگی را تولید می کند که ارزش های محوری آن عبارتند از:
1– طلب سروری بر جهان طبیعی
2– طلب سروری بر مردمانی که مستعد رفتن به سوی گناه، رذالت، شهوت رانی و تنبلی هستند.
3– طلب سروری بر تن خود – این مهم از طریق مهار زدن به امیالی محقق می شود که با تجربه های لذت بخشِ تنانه مرتبط هستند، از جمله: پوشیدن لباس های خوب، آرایش کردن، عطر زدن، خوردن غذای خوب و نوشیدن شراب یا دیگر مشروبات الکی، و مهم تر از همه لذت جنسی، چه در چارچوب ازدواج و چه بیرون از آن.
وبر ادعا کرد که این مجموعه ارزش های فرهنگی موجب شکل گیری اشکال آغازین سرمایه داری هستند.
فرهنگ دینی زهدِ این جهانی بستر مناسب را برای تکوین «روح عقلانی» (Rational Spirit) سرمایه داری مدرن فراهم کرد.
منبع: باکات، رابرت (1386)، صورت بندی های فرهنگی جامعه ی مدرن، ترجمه مهران مهاجر، تهران: نشر آگه، ص 76-81.
سلام وقت بخیر، با تشکر از شما، یکی از نارسایی جامعه ای ایران، در آموزش و پرورش است! اگر از سنین اولیه، افراد جامعه قانون مند تربیت شوند خیلی از معضلات حل خواهد شد، همه به عقاید هم حمله ور نمی شوند، وقتی خداوند در قرآن حدود ها را مشخص کرده و گفته هر آنچه که کسب می کنید از سعی و کوشش خودتان است، و اگر حق الهی و حق الناسی و حق النفس مشخص شود جامعه رو به رشد و تعالی خواهد رفت، و دیگر احتیاج به کبری و صغری نیست؟ پس تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل! با تشکر پاینده باشید.