روابط عمومی و تولید محتوا
تولید محتوا اساس کار یک روابط عمومی است. به عبارت دیگر، روابط عمومی ها کاری مهم تر و اساسی تر از تولید محتوا ندارند، اما باید دید که مقصود از تولید محتوا چیست؟ و دارای چه ابعادی است؟
محتوا، تنها یک متن نوشتاری نیست، یا مجموعه ای از تصاویر، فیلم ها و تبلیغات گوناگون. اینها همه بخشی از محتوا هستند، اما لازم است که نگاهی عمیق تر به محتوا داشته باشیم.
تولید محتوا می تواند در پنج حوزه مهم مطرح گردد:
1- محتوای فکری- علمی: این محتوا یکی از محتواهای مهمی است که روابط عمومی ها باید در مورد آن نه تنها حساس باشند، بلکه در بالندگی و توسعه آن مشارکت جدی داشته باشند.
مهم ترین محتوای یک سازمان شیوه تفکر و روش علمی حاکم بر آن است. این محتوا، خود یک رویکرد دانش محور است که نیازمند سطح مناسبی از مدیریت دانش است.
2- محتوای مدیریتی- تصمیم گیری: مدیریت امروز یک دانش است. تصمیم گیری نیز نوعی از دانش مبتنی بر مطالعه گذشته، حال و آینده است که همچنین می تواند نوعی از آینده پژوهی و آینده نگری باشد.
محتوای مدیریتی یک متن وسیعی است که از راس سازمان تا آخرین سطوح فردی آن جریان دارد و هر سطح از آن نیازمند نوعی از تصمیم گیری است. بنابراین، محتوای مدیریتی- تصمیم گیری، یک محتوای مهم برای موفقیت یک سازمان است و نیازمند مدیریت و سازماندهی است.
3- محتوای نوشتاری – شنیداری و دیداری: این سه مفهوم محتوایی، نزدیکترین مفاهیمی هستند که با مدیریت محتوا در ذهن تجلی پیدا می کنند. این محتواها هم اکنون بیشترین تولیدات روابط عمومی ها را تشکیل می دهند. امروزه این محتوا، محتوای اساسی در اقدامات روابط عمومی ها در نظر گرفته یا حداقل چنین تصور می شود.
4- محتوای فرهنگی- ارتباطی: محتوای فرهنگی- ارتباطی از شاخص ترین و تاثیرگذارترین محتواها است. در حقیقت هویت سازمانی در گرو این محتوا است. اصالت سازمانی را تشکیل می دهد و ساختار آن را تعدیل می کند.
تفکر فرهنگی و روش ارتباطی یک محتوای تمام عیار است که باید یک سازمان در همه ساختارهای خود و تولیدات دیگر مدنظر قرار دهد. با این محتوای فرهنگی و ارتباطی است که سازمان می تواند جایگاه خود را در جامعه تعریف کند و ماندگار سازد.
5- محتوای اخلاقی- معنوی: این محتوا شالوده اساسی یک سازمان را تشکیل می دهد. بدون این محتوای اخلاقی و معنوی، همه محتواهای دیگر خالی از سودمندی کافی خواهند بود. این سودمندی، یک سودمندی دوسویه است.
از سویی سازمان را در یک وضعیت «خودتنظیمی» دائمی قرار می دهد و از سوی دیگر رابطه جامعه با سازمان را مورد تجدید نظر دائمی قرار می دهد. اخلاق و معنویت، روح یک سازمان را تشکیل می دهد که باید در همه افراد، محتواها، تصمیم گیری ها و اهداف حضور تام داشته باشد.
امروزه با توجه به گسترش ارتباطات اینترنتی و شبکه های اجتماعی، محتوا از حالت کلاسیک و یک سویه خارج شده است که هر سازمان در تولید آن نقش اساسی داشت، در این شرایط در اینجا می توان گفت که بیشترین تاکید بر روی تولید محتواهای نوشتاری، دیداری و شنیداری است که با گسترش فضای مجازی این محتواها را در یک فضا و همزمان و در زمان های مختلف می توان مشاهده کرد.
در این زمینه باید به چند ویژگی مهم توجه کرد که بنظرم ویژگی های اساسی در این زمینه هستند:
۱– ساختار ادبی: از نظر همان شیوه های مناسب انشائی و املایی است. امروزه زبان فارسی به دلیل همین بی توجهی، مخصوصاً در فضای مجازی دچار یک چالش بزرگی شده است که می تواند منجر به تخریب زبان فارسی شود.
۲– ساختار علمی: محتوای مناسب باید از اصول و خصوصیات علمی بهره مند باشد. علمی بودن به معنای مغلق گویی و اظهار فضل هایی که به سختی فهمیده می شوند، نیست. مقصود اینکه محتوا باید عقلانی، استدلالی، مفید، هم راستا با ادب و اخلاق و فرهنگ باشد.
۳– ساختار مناسب: مناسب بودن محتوا به معنای راضی کردن مخاطب به هر قیمت نیست. مناسب بودن محتوا به معنای تطابق آن با واقعیت و نیازهای واقعی است. واقعیت منعکس کننده نوعی از تناسب محتوایی است و تامین نیازهای واقعی بازتاب دهنده ضرورتی است که جامعه به آن توجه دارد. بنابراین محتوای غیر مناسب به معنای محتوای خلاف واقع از یک سو و غیر مفید و غیر ضروری برای جامعه از سوی دیگر است.
۴– ساختار صادق: صداقت روح محتوا را تشکیل می دهد. صداقت با شفافیت و روشنگری نیز همراه است. محتوای صادق، منعکس کننده جریان حاکم بر سازمان است که با خلوص و شفافیت لازم در معرض دیگران قرار می گیرد. صداقت، یک بخش از محتوا نیست، بلکه همه محتوا است.
یکی از مهم ترین تحول ها، عبور از مفهوم تبلیغاتچی بودن روابط عمومی ها و رفتن به سوی ارتباطی بودن آنها است. تبلیغات در جای خود مناسب اند، اما تبدیل روابط عمومی به یک بنگاه تبلیغاتی سازمان خطری است که باید خود سازمان ها جلو آن را بگیرند.
تحولی که در این زمینه به دلیل تولید محتواهای گوناگون در آنها ایجاد شده حرکت به سمت ارتباطی شدن روابط عمومی ها به جای تبلیغاتی بودن آنها است.
این حرکت وضعیتی ایجاد کرده است که روابط عمومی ها بیش از آنکه در صدد تبلیغات به هر قیمت باشند، در صدد ارتباطات قیمتی و ارزشمند باشند.
به عبارت دیگر، ارتباطات یک قیمت و ارزش واقعی دارد که اگر محقق شود و به دست آید، بالاترین ارزش واقعی یک سازمان را تشکیل می دهد.