روشنفکر کیست؟
الف- امانوئل کانت اعتقاد دارد اگر در جامعهای گزاره غالب این باشد که «فکر نکنید اطاعت کنید» آن جامعه در دوران تاریکی به سر میبرد و اگر در فردی هم این گزاره غالب باشد آن فرد در دوران کودکی به سر میبرد.
گزارهای که یک جامعه را به دوران روشنایی میبرد و یک فرد را به بلوغ روانی میرساند این است که «جرات و شهامت آزاد اندیشی داشته باش». بنابراین از نظر کانت روشنفکر بودن دو ویژگی دارد:
اول علم و آگاهی
دوم شجاعت و شهامت.
ب- کارل مانهایم اعتقاد دارد که تمام شناختها به ساختارهای اجتماعی وابسته هستند.
از نظر او منافع طبقات و گروههای اجتماعی است که نحوه اندیشیدن آنها را تعیین میکند.
بنابراین کشیشها شبیه هم فکر میکنند، نظامیان شبیه هم و پزشکان شبیه هم.
افکار روشنفکران است که وابسته به شرایط و ساختارهای اجتماعی نیست.
مانهایم روشنفکران را افرادی بیطبقه میدانست که اندیشههایشان تحت تاثیر منافع طبقاتی نیست.
ج- ادوارد سعید روشنفکر را کسی میداند که به نقد «قدرت» و «سنت» میپردازد.
روشنفکر این نقد را در انظار عموم انجام میدهد.
بنابراین، همه هستیاش را موکول به یک تشخیص انتقادی میکند.
پس میتوان برای روشنفکران دو ویژگی قائل شد:
اول این که تفکر نقاد در آنها فعال است. پس گرفتار تفکر عاطفی- عادتی، جو زدگی و تقلید نیستند.
دوم این که این نقدها را با شهامت مطرح میکنند و از نگرانی در مورد حاصل عملی کار خویش فاصله گرفتهاند.
دیدیم که هر فرد دانشمند و تحصیلکردهای روشنفکر محسوب نمیشود و هر جامعهای هم که دانشگاه و دانشجو زیاد داشته باشد از دوران تاریکی به عصر خرد نقل مکان نکرده است…
برگرفته از كتاب: “گونه شناسی روشنفکران ایرانی” ، نویسنده: نظام بهرامی کمیل، انتشارات كوير، سال ١٣٩٣.