قرآن، پر از سکوت خداست…
شاید یکی از مهم ترین موضوعات قرآنپژوهی معاصر تحقیق بر روی “آموزههای مطرحنشدهی قرآن” باشد. بگذارید نام این مسئله را “سکوت عمدی خدا” بنامم.
در قرآن مسائل فراوانی یا بیان نشده؛ و یا اگر بیان شده، در سطح یک تذکار باقی مانده.
نمیباید بار اضافه بر دوش قرآن بنهیم و توقع هر اندیشهای را از آن داشته باشیم.
سخت برای من مایهی تعجب است که میبینم برخی از قرآنشناسان سعی بر آن دارند که تمام علوم و معارف گیتی را از دل قرآن بیرون بکشند و اینگونه انگیزههای پژوهشی خود را با متن قدسی هماهنگ کنند.
چرا چنین است، نمیدانم؟
میباید بپذیریم که خدا در قرآن به بسیاری از مسائل مبتلابه محیطهای انسانی ورود ننموده و پرچانگی بیمورد نکرده است.
از قرآن نمیتوان علم “جنینشناسی” و “فیزیک” و “فلسفه مدرن” و غیره به دست آورد.
سادهباورانهترین دیدگاه همین دیدگاه حداکثری است که گمان میکند قرآن دایره المعارفیست که تمام علوم و معارف در آن جای دارد.
“قرآن پر از سکوت خداست”. پر از موضوعاتیست که میتوانست مطرح شود، امّا نشد.
دلیلی برای طرح این مباحث وجود نداشت، و این یعنی “اعتماد به عقول انسانی”.
بله، “سکوت تعمدی خدا” به این دلیل است که او عقل آدمی را واجد “صلاحیت نسبی” جهت درک مسائل حساس میداند و حاضر نیست به یمن عرضهی خود از حقِ انسانها بزند.
چقدر جهان عبث مینمود؟ اگر همهچیزمان از طریق فرامینالهی تامین میشود و ما هیچ نقشی در گیتی و در تعیین چگونگی زندگیمان نداشتیم…
البته این حرف بدین معنا نیست که قرآن هیچ حرفی نزده است. برعکس؛ قرآن حامل جهانبینیایست که هدایت اُخروی آدمیان را ادعا میکند و جان باورداران را آرام میسازد.
قرآن چنانچه میدانید کتاب هدایت است؛ و چه چشمروشنیای بالاتر از این موهبت ارزنده.
یک مومن از خدای خویش جز لقای او چه میخواهد؟! و چه متاعی طلب میکند؟!
حقیقتاً هیچ چیز نمیتواند جای رستگاری و فلاح نهایی را بگیرد و جایگزین آن باشد.
معهذا، گمان نکنید که این جهانبینی نسبت به جهان فانی خنثیست. هرگز؛ راه آخرت از دنیا میگذرد و “الدنيا مزرعه الآخره”.
نتیجتاً، من چنین درمییابم که قرآن کتاب همهی علوم و معارف شناخته و ناشناخته نیست و این متن “پر از سکوت خداست”.
سکوت در باب مسائلی که عقل آدمی بیپشتوانهی فرامینالهی نیز میتواند بدان دست یابد و حیات انسانی را شکوفا و بالان کند.
و از زبان علیابنابی طالب(ع) امام اوّل شیعیان:
إِنَّ اللَّهَ افْتَرَضَ عَلَيْكُمْ فَرَائِضَ فَلَا تُضَيِّعُوهَا وَ حَدَّ لَكُمْ حُدُوداً فَلَا تَعْتَدُوهَا وَ نَهَاكُمْ عَنْ أَشْيَاءَ فَلَا تَنْتَهِكُوهَا وَ سَكَتَ لَكُمْ عَنْ أَشْيَاءَ وَ لَمْ يَدَعْهَا نِسْيَاناً فَلَا تَتَكَلَّفُوهَا
همانا خدا واجباتی را بر شما لازم شمرد، آنها را تباه نكنيد، و حدودي براي شما معين فرمود، از آنها تجاوز نكنيد، و از چيزهايی نهی فرمود، حرمت آنها را نگاه داريد، و نسبت به چيزهايی سكوت فرمود، نه از روی فراموشی، پس خود را درباره آنها به رنج و زحمت دچار نسازيد.
1- قران کتاب هدایت است و آنچه را در زمینه هدایت بشر لازم گفته است.
2- ابزار تفکر در قران «قلب» است. واژه «عقل» در قران بکار نرفته
3- دغدغه قران آنست که قلب از انواع بیماری-ها رها شود و آنگاه که قلب سالم «قلب سلیم» شد، خواهد توانست انسان را به مسیر درست هدایت کند یعنی اعتماد به هر عقلی رهگشا نخواهد بود بلکه قلب سالم از آلودگی ها قابل اعتماد است.
4- دغدغه نویسنده محترم ارزشمند است به امید دقّت های بیشتر.