علمی پژوهشی

انسانِ جامعه شناسی کیست؟

جامعه شناسی به مطالعه رفتارهای جمعی، هنجارهای عمومی و قواعد عام می پردازد.

جامعه شناسی مطالعه گروه ها، نهادها، سازمان ها و ساختارها را در دستور کار دارد.

جامعه شناسی رابطه بین شهر، صنعت، دین، آداب رسوم و … را با جامعه مطالعه می نماید.

جامعه شناسی به مطالعه تفاوت شهر با شهر یا مقایسه رفتارهای جمعی و غیره می پردازد.

با توجه به واحد مطالعه «کلان» جامعه شناسی، تفاوت یک زن از زن دیگر، یک شهروند از شهروند دیگر، یک مخترع از یک نوآور و … مورد توجه نیست.

تفاوت ها و تمایزات افراد و گروه ها با عینک جامعه شناسی دیده نمی شوند و تنها یکدستی، یکپارچگی، همبستگی، پیوندها و انسجام قابل رویت است که واحدهای جمعی (خانواده، اداره …) را شکل داده اند.

مثال: در اداره، هر کارمندی با کارمند دیگر متفاوت است، اما این تفاوت ها از نظر دور می مانند. چون جامعه شناسی به کارهای اداری و خصوصیاتی از کارمندان نظر دارد که کلیت اداره را به وجود آورده اند و تداوم می بخشند.

در واقع، جامعه شناسی به اشتراکات و مشترکات بین افراد، گروه ها و سازمان ها نظر دارد که موجب تشکیل واحد جمعی شده است. مثال: نظم، قانون، طبقه، تضاد، نابرابری، انقلاب، اجماع، کنش و … که موجب می شوند کثیری از افراد به حرکت مشابهی اقدام کنند و موجب ایجاد و تداوم جمع یا اجتماعی شوند.

از اینرو، انسان جامعه شناسی انسان مشابه با سایر انسان ها است. انسان جامعه شناسی دارای ویژگی های عام و مشترک است که تمام انسان ها دارند. مثال: تفکر، اجتماعی بودن، ناطق بودن، حسابگری، خشم، مهربانی و …

حتی جامعه شناسی به ویژگی عام و مشترک که به شیوه های متفاوت می تواند ابراز شوند یا انجام گیرند، نیز بی اعتنا می باشد و تنها شیوه های عام را مورد توجه قرار می دهد. مثال: مهربانی بین مادر و فرزند به عنوان شیوه عام مطرح است. ولی مهربانی بین زن بابا با فرزند همسر شنیده نمی شود، ولی نامهربانی او، عام و فراگیر است.

نکته: انسان جامعه شناسی نمی تواند انسان متفاوت از سایرین باشد.

به خاطر همین هم هست که در جامعه شناسی، انسان مخترع، مبتکر، نوآور، پرسشگر، خیال پرداز … وجود ندارد و هیچ جامعه شناسی نیز در این دسته ها نیست. هیچ جامعه شناسی مخترع نیست. چون قدم اول اختراع، نپذیرفتن آنچه هست و سعی در ساختن آنچه می خواهیم است، که با تابعیت از هنجارها نمی خواند و سایر نکاتی که اشاره به آنها، نگاهی متفاوت جایگاه جامعه شناسی می بخشد! نگاهی متفاوت که جامعه شناسی از آن گریزان است!!!

برخی نکات که مانع از انسان متفاوت در جامعه شناسی است:

 1- انسان جامعه شناسی، نه تنها پای بند به قواعد است که هنجارها را چنان درونی کرده که وجه تمایزی بین انسان و هنجارها وجود ندارد. همنوایی، چنان ارزش بزرگی برای حفظ جامعه و گردش چرخ کارکردهای جامعه به شمار آمده است که سرپیچی از همنوایی تنها در دایره افراد منحرف و مجرم صدق می کند. لذا، انسان جامعه شناسی موجودی سر به راه و حرف گوش کن است و نمی تواند متفاوت باشد.

 2- سازگاری و انطباق با هنجارها، امری حتمی و قطعی تلقی می شود. چرا که جامعه شناسان بر این باورند که تنها راه سعادت و خوشبختی با تابعیت از هنجارها ممکن می شود و هنجارها دستورالعمل های درست برای زندگی هستند. لذا، هیج جامعه شناسی را نمی توان یافت که از سرپیچی از قانون حمایت کند یا افراد را به رعایت نکردن قوانین یا عرف (هنجارهای غیررسمی) دعوت نماید. در نتیجه، انسان جامعه شناسی تابع قانون و نظم جاری است و نمی تواند متفاوت باشد.

3- کنترل و نظارت، امری واجب و ضروری به شمار می آید. چرا که جامعه شناسان قائل به این هستند که هماهنگی و هم شکلی، شرط اول برای حفظ جامعه است (حتی تضادیون نیز به هماهنگی تعدادی افراد برای مقابله تاکید دارند). کنترل و نظارت چه می کند؟ همه تفاوت ها را از بین می برد و سعی می کند با فشار و زور همه را به شکل و شمایل یکسان درآورد. مثال: بچه ها همه باید به بزرگترها سلام کنند و …

به این ترتیب، تفاوت ها در آسیاب کنترل چنان کوبیده می شوند که چیزی باقی نمی ماند و تنها انسان های هم شکل و یکسان از تیغ کنترل جان سالم به در می آورند. در نتیجه، انسان جامعه شناسی موجودی دنبال رو بقیه است و نمی توان متفاوت باشد.

4- جامعه شناسان چنان از ساختارها و سلطه آنان سخن می گویند. چنان از جبر و الزام های اجتماعی گفته اند که هیبت آنان فضایی برای جولان انسان نمی گذارد. انسان جامعه شناسی، قدرت سرکشی در مقابل جبرها را ندارد و در زیر فشارهای اجتماعی خم شده است. نمی تواند سرکشی کند، چون جامعه شناسی جبرهای ساختارها را وجودی و ذاتی معرفی کرده است که گریزی از آنها نیست. لذا، انسان جامعه شناسی توانمند و قدرتمند نیست که از پس جبرها بر آید و تفاوت ایجاد نماید.

با توجه به آنچه گذشت می توان گفت جامعه شناسی از داشتن سبک زندگی متفاوت، فکر متفاوت، گرایشات متفاوت، باورها و اعتقادات متفاوت و … بسیار دور است.

این در حالی است که اثر انگشت هر انسان با انسان دیگر متفاوت است، و از همین تفاوت و تفاوت های دیگر است که انسان ها از یکدیگر شناخته می شوند و در زندگی و جامعه اثر خواهند داشت.

شاید این سوال پیش آید که کثرت گرایی و جهانی شدن که مورد استقبال جامعه شناسان است؟ با تفاوت هماهنگ است و به استقبال تفاوت می روند. اما واقعیت آن است که در آنجا هم جامعه شناس به دنبال این است که چگونه بین این پراکندگی ها، نظم و تشابه را برقرار نماید.   

دکتر منیژه نویدنیا

دکتری جامعه شناسی. نظریه پرداز و محقق. نویسنده اولین کتاب امنیت اجتماعی در ایران، معرف جامعه شناسی تحلیلی با نگارش شش جلد کتاب، استاد دانشگاه و موسس سایت جامعه شناسان جوان

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا