خلاق و ابداعی

جامعه شناسی و ثروت آفرینان

ثروت نیز مانند سایر مواهب زندگی چون آسایش، شادی، رفاه، رستگاری، خوشبختی هستند که همه به آن نیاز دارند و خواهان کسب و دریافت آن هستند.

اشتباه نیز از همین جا آغاز می شود که ثروت «به دست آوردن» تصور شده است.

این در حالی است که برای هر امری حداقل دو روال وجود دارد.

الف) ساختن و ایجاد کردن

ب) به دست آوردن

مثال: لباس را می توان به دست آورد، غذا را می توان به دست آورد و … یا می توان آنها را تولید کرد. می توان آن ها را به وجود آورد.

در حقیقت امر، تا ساختن و تولید کردن نباشد، به دست آوردن ممکن نیست.

ما تک تک نیازهای روزمره خود را (غذا، پوشاک، مسکن …)، تولید نمی کنیم یا آنها را نمی سازیم.

ولی افرادی برای ما مشغول ساخت و پرداخت آن هستند، همین طور که ما با کارمان مشغول ساخت و پرداخت محصول، کالا یا خدمتی برای دیگران هستیم.

فرایند ساخت و تولید از فرایند به دست آوردن جدا افتاده است.

برای همین وقتی به خرید می رویم به آن که چه کسانی، در چه مدتی، با چه برنامه هایی، به کمک چه موادی … کالاها و نیازهای ما را تولید کرده اند، توجه نداریم و به روال ساخت آنها فکر نمی کنیم.

در حالی که تا تولید نشوند، به دست آوردن و خریدن معنایی ندارند.

در این راستا، ثروت نیز چنین است.

باید ساخته شود

باید تولید شود

باید به وجود آید

باید ایجاد شود

ثروت از ابتدا وجود ندارد. همانطور که هیچ کالایی از ابتدا وجود ندارد.

چرا این تصور پیش آمده است که ثروت به دست آوردنی است؟

چون ثروت مترداف با درآمد در نظر گرفته شده است و درآمد هم نیز از طریق حقوق ماهانه به دست می آید.

تصور کارمندی و کارگری فراگیرتر از تصور مالکیت و کارفرمایی بوده است و به همین دلیل، اکثر مردم امور خود را با کسب درآمد سر و سامان می دهند.

در صورتی که حداقل با این دو سوال مواجه هستیم که برای آن که کارمندی یا کارگری حقوق بگیرد به ازای آن باید چه کالا یا خدمتی تولید و فروخته شود؟

اگر کالاها یا خدمات تولید نشوند تا به فروش برسند، آیا پولی وجود خواهد داشت که به صورت حقوق به کارمند یا کارگر پرداخت شود؟

شرط لازم و در عین حال بدیهی دریافت حقوق و دستمزد، تولید و ایجاد کردن است.

به همین منوال، ثروت نیز امری ساختنی و تولید کردنی است که به دست ثروت آفرینان ساخته و پرداخته می شود.

ثروت آفرینان کسانی هستند که با تولید کالاها، خدمات، تکنولوژی ها، متدها و شیوه های خدمت رسانی در عرصه های مختلف موجب سرمایه و ثروت می شوند.

ثروت آفرینان؛ کالا تولید می کنند

خانه و سازه های شهری می سازند

خدمات ارائه می دهند

تکنولوژی ایجاد می کنند

آسایش می آورند

کارها را آسان می سازند و …

موجب ایجاد و تولید ثروت می شوند و به دنبال آن، افرادی را که در این ساز و کارها در رده های مختلف کارمندی (مدیر …) و دسته های گوناگون کارگری (حرفه ای …)، به کار می گیرند و به آنها حقوق می دهند.

در این میان، مشاغل دولتی نیز وجود دارند که دولت در نقش ثروت آفرین ظاهر می شود و قادر است به نیروهای تحت استخدام خویش حقوق پرداخت نماید.

یعنی دولت نیز همچون ثروت آفرینان دیگر، شیوه های تولید مختلف را برای تولید ثروت به کار می گیرد تا بتواند از عهده پرداخت دستمزدها برآید.

این امر بیشتر آشکار می گردد وقتی از منظر دستمزد نگاه کنیم.

به چه کسی دستمزد پرداخت می شود؟

و دستمزد بالا را چه کسی می گیرد؟

به بیان مارکس فردی که کاری را به انجام برساند (یعنی ارزش افزوده ای را ایجاد نماید)، به او دستمزد داده می شود.

ارزش افزوده نیز به بیان ساده چیزی جز تولید نیست.

از طرف دیگر، هر چه فرد سهم بزرگتری یا اهمیت بالاتری در تولید (= ایجاد ارزش افزوده) داشته باشد دستمزد بالاتری دریافت خواهد کرد.

بنابراین، ساز و کار ثروت را چه از سمت راس هرم (مالکان و پرداخت کنندگان حقوق) بنگریم و چه از قاعده هرم (گیرندگان حقوق و دریافت کنندگان دستمزدها، به یک قاعده یا اصل می رسیم که تا تولیدی نباشد ثروتی ایجاد نمی شود تا حقوقی پرداخت گردد.  

جامعه شناسی بحث های مبسوطی را پیرامون تولید و نقش اقتصاد دارد. از جمله

چیستی و چرایی از رابطه بین نیروهای تولیدی و مالکان ثروت

روابط مالکیت و اشتغال

حقوق ثبت اختراعات و نوآوری ها

سهم مخترعان و تولید کنندگان در تصاحب ثروت

نحوه توزیع و گردش ثروت

بهره کشی و اجحاف در پرداخت ها

کیفیت کار و انتظارات شغلی و …

که در هر یک از آنها اهمیت نقش ثروت آفرینان عیان و آشکار است.

در واقع، همان طور که جامعه به دو بخش تولید کننده و مصرف کننده قابل تقسیم است.

در همین راستا، می توان قائل به دو دسته ثروت آفرینان و ثروت گیران (= حقوق بگیران) بود.

مسلم است جامعه هر چه تعداد ثروت آفرینان بیشتری داشته باشد از تولید ثروت بیشتری برخوردار است و شرایط بهتری را برای زندگی خواهد داشت.

به همین دلیل جوامع توسعه یافته افراد را به سوی ثروت سوق می دهند و از کارهای خصوصی،

تاسیس شرکت های خصوصی،

کارخانه ها و موسسات خصوصی

و حتی افزایش Ngo ها (که بر فعالیت های شخصی و خیرخواهانه متمرکز هستند)، استقبال می کنند

تا هر روز بتوانند با تصاحب سهم بیشتری در تولید، میزان بالاتری از ثروت را داشته باشند و زندگی را با کیفیت مناسب تری شکل دهند.

دکتر منیژه نویدنیا

دکتری جامعه شناسی. نظریه پرداز و محقق. نویسنده اولین کتاب امنیت اجتماعی در ایران، معرف جامعه شناسی تحلیلی با نگارش شش جلد کتاب، استاد دانشگاه و موسس سایت جامعه شناسان جوان

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا