علمی تحلیلی

عشق حقیقی و عشق کاذب

عشق حقیقی از کشف پدید می آید؛ کشفِ پیوندِ معنوی و اشتراکات درونی و خویشاوندیِ باطنیِ دو روحِ انسانی که رشد یافته اند و در جستجویِ جُفتِ وجودیِ خود هستند تا با قرارگرفتن در کنار او، به انس و الفت و آرامش برسند.

عاشق حقیقی با دیدن و یافتِن همزادِ معنویِ خود به وجدی عمیق می رسد و به او کششی دائم پیدا می کند که این کشش، ریشه دار و اصالتمند و مسئولیت پذیر و احترام آمیز و سازنده است و به هیجانات مثبتی همچون شور و مهر و شوق و محبت و توجهِ عاطفی و رفاقتِ صادقانه و اشتیاقِ دیدار و احترام و رفتاری که دوست داشتن در آن موج می زند، منجر می شود.

چون این تمایل ریشه در حسِ خویشاوندیِ روحی این دو نفر دارد، نه تنها تمام نمی شود، بلکه مکرر بازتولید می گردد.

آنها گمشده های انسانی هم اند و عشق میان آن دو تمام ناشدنی است و بلکه پیوسته افزونی می یابد.

این عشق اگر به وصال نرسد، با وقار است و مسئولیت پذیر و نجیب و محترم و آرام و متین که هرگز به رفتار تخریبی منجر نمی شود، چون معشوق را از جان خود بیشتر دوست دارد و به راه جفا نمی رود.

زبانِ حالِ چنین عاشقی در نرسیدن به معشوق را حضرت سعدی چنین بیان می کند:

مرا به هیچ بدادی و من هنوز برآنم

که از وجودِ تو مویی به عالمی نفروشم

پس دو نفر انسانِ رشدیافته ای که به بلوغِ عاطفی و باطنی رسیده اند و می توانند خود را بدون چشمداشت، نثارِ دیگری کنند و اهدافی معنوی و متعالی در زندگی دارند و به جستجوی یاری معنوی می گردند، همدیگر را پیدا می کنند.

آنها هر کدام در وجودِ دیگری، زیبایی های شخصیتی و خوبی هایِ فرارفته از سطحِ روزمرگی ها و پوچی ها دیده اند و شناساییِ این نیکویی ها در وجودِ دیگری سبب می شود که به او تمایل پیدا کنند که این تمایل علیرغم شدید بودن، به هیچوجه نه کور است و نه بر بنیاد هوی و هوس و شهوت، که: عشق حقیقی، اسارتِ چهره و اندام و ظاهر و تعلقاتِ مالی نیست، که: رهایی است از بندها و آزادی است از اسارت ها.

این عشق، عقل آدمی را زائل نمی کند و از هیجانات و جنون سرچشمه نگرفته، بلکه پیچیدن در زیبایی هایِ باطنیِ دیگری است و احساسی عمیق و آرام یافته.

چنین عشقی از دوست داشتن نشات گرفته و لاجرم به دوست داشتنی عمیق تر تبدیل می شود، دوست داشتنی پایدار و مطمئن و با اصالت، با افقی روشن یعنی متعهد به وفا که باعث می شود دو نفر در کنار هم لحظات زیبایی را تجربه کنند و بین آنها اتفاقات خوبی رخ بدهد، اتفاقاتی همچون:

دوستی،

انس،

آرامش،

الفت،

تفاهم،

گفتگوی دوستانه،

صمیمیت، یکرنگی، اعتماد، حسن توجه، حس مراقبت، احترامِ رفتاری، گرامی داشتنِ صادقانه و البته لذت جنسی که اینها همه رابطه وجودی آن دو را قوی تر و پایدارتر می سازد.

چنین رابطه عاشقانه ای ست که به دوست داشتنی زیبا تبدیل و منجر می شود که سرچشمه آن، هیجان نیست، بلکه خود مقدم بر هیجان است.

این کشش معنوی، برخلاف عشق هیجانی، مخلوق هیجان نیست، بلکه هیجان ها و احساسات مثبت را میان آن دو خلق و تولید می کند.

این عشق تنها میان کسانی می تواند ایجاد شود که از سطح پوکی هایِ نازلِ روزمره فراتر رفته اند و در مسیرِ توسعه یافتگیِ باطن و رشد ِدرون، همدیگر را یافته باشند، وگرنه عشق های هیجانی، تمایلاتی هوس محور و هیجان بنیادند و محکوم به هیچ شدن و پژمرده کردنِ دیگری و خود.

عشق حقیقی نوعی تمرین عشق آسمانی است.

انسان های به بلوغ معنوی نرسیده، از هیجانات و شهوات قفس می سازند و به همین خاطر شایستگی تجربه عشق حقیقی زمینی و آسمانی را پیدا نمی کنند.

عشق حقیقی مقدمه ای ست که دو انسان معنویت گرا تجربه می کنند و ماکت و تمرینی است برای عشق به حضرت حق و بندگی او، که: آنکه در عشق انسانی نپیچد، توان محوشدن در عشق آسمانی را نیابد.

عشق کاذب از هیجان برمی خیزد، در سطح تمایلاتِ موقتِ جنسی جریان دارد و ویرانگر است، چراکه برای وصالِ شهوانی، هرچه بر سر راهش قرار گیرد را می تواند نیست و تباه سازد.

این عشق دروغین هم از سر هیجان برخاسته و هم به هیجانات منفیِ مضاعف منجر می گردد.

این تمایلات هیجانی با وصال از بین می روند و اگر به وصال نرسد، به رفتاری تخریبی و آسیب زننده منتهی می شود، رفتاری همچون: توهین، بدگویی، حرمت شکنی، تهدید، اقدام تهاجمی، برخورد فیزیکی، اسیدپاشی و حتا قتل.

این عشق، همسایه جنون است که اگر به وصال هم برسد، اطاعت می خواهد و مهیایِ برخوردِ تخریبیِ آسیب زننده به معشوق است.

چه حیف که این تمایلاتِ هیجان بنیاد را عشق نام نهاده اند.

این عشق به قول اریش فروم؛ تمایلات هیجانیِ مخرب و بیمارگونه ی افرادِ به بلوغ شخصیتی نرسیده است که دچار نوعی اختلال شخصیتی هستند، در حالی که عشق حقیقی را عشق انسان های سالم رشدیافته می داند.

دکتر بهروز مرادی

جامعه شناس، استاد دانشگاه

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا