علمی توصیفی

کرین برینتون و نشانه های انقلاب

کرین برینتون در کتاب «کالبدشکافی چهار انقلاب»، از نشانه های انقلاب سخن می گوید.

او در ابتدا درباره انقلاب می نویسد:

بذر انقلاب از سوی کنشگرانی که خواستار دگرگونی هستند، افشانده می شود و این کنشگران این کار را با یک باغبانی ماهرانه انجام می دهند. حال آن که باغبان ها برخلاف نیروهای طبیعت کار نمی کنند، بلکه بر روی آب، هوا و خاک مساعد کار می کنند و میوه های نهایی کارشان، نمایانگر همکاری میان کنشگران و طبیعت است.

 برینتون بین دو انقلاب مردمی و انقلاب عقیم تفاوت قائل می شود و می نویسد:

انقلاب مردمی؛ نوعی انقلاب است که به نام آزادی برای اکثریت بر علیه اقلیت ممتاز صورت می گیرد. این نوع انقلاب، یک انقلاب موفق است. زیرا نتیجه اش به حکومت رسیدن قانونی انقلابیون است.

انقلاب عقیم؛ نوعی از انقلاب است که در آن رهبران، آرمان هایی را که مطرح کرده اند، جامه عمل نپوشیده اند. در واقع نوعی از انقلاب شکست خورده است. هر چند در این انقلاب ممکن است رهبران آن، حتی عزمی قهرمانی تر به وجود آورند تا راه را برای ادامه حاکمیت خود هموار سازند.

برینتون نشانه های انقلاب را بدین گونه بیان می کند.

 1- اولین نشانه انقلاب؛ تباهی طبقه حاکم است.

تباهی طبقه حاکم صرفاً، اخلاقی نیست. بلکه این تباهی ممکن است به صورت مختلفی چون اعتیاد به بازی های سنگدلانه، میخوارگی، قماربازی، زنا و کارهای ناشایست دیگری بروز کند.

مثلاً ممکن است تمام امتیازات مختلف جامعوی را برای خود و اطرافیان خود در نظر بگیرند. یا ممکن است که طبقه حاکم با زشتی هر چه تمام تر آن چه را که با یک دست می هد با دست دیگر پس بگیرد.

 2- دومین نشانه انقلاب؛ ترویج آرمان پرستی محض توسط طبقه حاکم در جامعه است.

از آن جایی که اصولاً آرمان یک هدف دراز و دست نیافتنی است. رهبران طبقه حاکم بر آن پافشاری می کنند تا پیروان خود را قانع کنند. در صورتی که آن ها با وعده های غیرعملی می خواهند، قدرت خود را تثبیت کنند.

 3- سومین نشانه انقلاب؛ ناخشنودی و نارضایتی کنشگران جامعه است. ناخشنودی و نارضایتی کنشگران هم می تواند دلایل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی داشته باشد.

 4- چهارمین نشانه انقلاب؛ حاکمیت دوگانه یا قدرت دوگانه در نظام سیاسی است.

در واقع ساختار قدرت به دو بخش تقسیم شده، که هر بخش تلاش می کند تا رشته تصمیم گیری جامعه را خود در دست گیرد.

5- پنجمین نشانه انقلاب؛ تب تنش آمیز است.

وقتی یک جو تنش آمیز بر جامعه حاکم شود. این جو به سمت بحران حرکت می کند و با حرکت نامنظم و غیرقابل پیش بینی خود، جامعه را به سمت التهاب می کشاند.

6- ششمین نشانه انقلاب؛ ساختن دستگاه وحشت در جامعه است.

وقتی طبقه حاکم توان مدیریت علمی جامعه را نداشته باشد، به سمت مدیریت وحشت پیش می رود و هر حرکت و هر اعتراضی را با خشونت تمام پاسخ می دهد. بدین گونه با ساخت یک حکومت وحشت در جامعه، عملاً نظام اجتماعی را با بحران مواجه می کند.

7- هفتمین نشانه انقلاب؛ بالا بودن میزان فساد در جامعه است. فساد خود نشانه ناکارآمدی مطلق است.

وقتی در یک جامعه فساد در میان مدیران، قاضیان، نیروهای پلیس و سایر اعضای جامعه به وجود می آید، آن جامعه به یک جامعه ناسالم تبدیل می شود که دیگر نمی توان به آن امید داشت.

8- هشتمین نشانه انقلاب؛ موقعیت های تناقض آمیز در جامعه است.

منظور موقعیت های تناقض آمیزی است که مردم همواره در شرایطی قرار گرفته اند که پیوسته در انتظار امور غیرمترقبه هستند. در واقع مردم همواره گرفتار مشکلات جدیدی می شوند که هیچ گاه نمی توانند از آن ها رهایی یابند.

 9- نهمین نشانه انقلاب؛ بحران های اقتصادی است.

آنچه یک گروه را به حمله به حکومت وا می دارد، صرفاً محرومیت یا بینوایی نیست، بلکه شکاف تحمل ناپذیر میان آن چه مردم می خواهند و آن چه به دست می آورند، است. بنابراین انقلاب ها زمانی پدیدار می شوند که یک کسادی اقتصادی به دنبال دورانی از بالا رفتن عمومی معیارهای زندگی پیش می آید.

به هر حال، فشار گرانی و تورم قیمت ها بر روی مردم ممکن است آن ها را به سمت شورش و عصیان علیه حکومت بکشاند. حتی این فشار ممکن است به دوره ای از آشفتگی هایی منجر شود که جریان عادی تولید را بر هم بزند و زمینه ی فروشی را در جامعه فراهم بیاورد.

10- دهمین نشانه انقلاب؛ تضاد طبقاتی است. وقتی در جامعه ای، گروه های اجتماعی عیناً به دو طبقه متفاوت و نامناسب تقسیم می شود، بیزاری و تنفر سراسر آن جامعه را فرا می گیرد. به طوری که گروه های متنازع درون جامعه به دو قطب کاملاً مخالف تقسیم می شوند.

برینتون می نویسد: هر چند انقلاب با آزادی شروع می شود، اما ممکن است سرانجام به ایدئولوژی ختم شود. او در پایان می نویسد، تا نیروهای مسلح یک جامعه، تحت نفوذ قرار نگیرند، هیچ انقلابی موفق بیرون نمی آید.

منبع: کرین برینتون (1401)، کالبدشکافی چهار انقلاب؛ مترجم محسن ثلاثی،تهران: انتشارات تمدن علمی.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا