اضطراب فراگیر، کارکرد پنهان مبارزه با بیماری کرونا
این روزها اخبار لحظه به لحظه بیماری کرونا به اشکال مختلف ما را احاطه کرده و متاسفانه کمتر کسی به این واقعیت اشاره دارد که انبوه اخبار بد و اضطراب ناشی از آن که به ما تحمیل می شود، چه بلایی بر سر روان انسان می آورد؟
ما در طول زندگی مان آنقدر شروع ها و پایان های مهم را تجربه می کنیم که گاهاً کمتر فرصتی برای به یاد آوردن آن روزها، باقی میماند.
وقتی در بهترین حالت آرامش روانی هستیم، فارغ از اینکه در چه جامعه ای زندگی می کنیم؟ وقایع ناخوشایندی در زیر پوسته ی شهر درحال وقوع هست که ما از آن بی خبریم.
درواقع، کنجکاوی بیش از حد برای دانستن وقایعی که از کنترل ما خارج است حال ما را خراب می کند.
اخبار بیماری کرونا تا جایی مفید هست که جنبه آگاهی رسانی و کمک به بهداشت فردی و عمومی کند.
اما، گزارش لحظه به لحظه قربانیان یک بیماری و به اشتراک گذاشتن آن از سوی شبکه های خبری عملی به شدت غیراخلاقی است و متاسفانه آدم های بی مسئولیت و ناآگاهی هم هستند که برای جلب توجه و یا حتی لایک گرفتن در شبکه های اجتماعی اخبار بد را انتشار می دهند.
در واقع، این دسته از افراد، امنیت روانی افراد جامعه را هزینه می کنند تا خلاء نیاز به توجه را به هر شیوه ای حتی استرس پراکنی پر کنند.
اخبار دلهره آور و بخصوص انتشار گسترده ی آن، نه تنها کمکی به حل بحران نمی کند بلکه به اضطراب و ناامنی بخصوص در میان افرادی که سواد رسانه ای ندارند، دامن می زند.
ما انسان ها به اشکال مختلف بیماری و حوادث را در زندگی شخصی تجربه می کنیم و این بخشی از واقعیت زندگی ماست، متاسفانه رسانه های اجتماعی با برجسته کردن برخی از اخبار بد از جمله بیماری کرونا، نوعی فوبیای بیمارگونه را به جامعه تحمیل می کنند.
هدف این نیست که پیامدهای یک بیماری مسری بی اهمیت تلقی شود، ولی گزارش مورد به مورد آن در جامعه، نه تنها امنیت روانی شهروندان را دچار اختلال می کند بلکه کار، تحصیل، زندگی و روابط اجتماعی افراد را دچار مشکل می کند.
زیرا در بحران ها عقل بر توده ی مردم حاکم نبوده، بطوری که فشار احساسات عمومی دولت را نیز مجبور به واکنش های غیرمنطقی و منفعلانه می کند.
آیا می دانستید روزانه 45 نفر بخاطر تصادفات جاده ای در ایران می میرند؟
آیا می دانستید روزانه 36 نفر در کشور به علت آلودگی هوا جانشان را از دست می دهند؟
آیا می دانستید در هر دقیقه چند کودک در شهرهای بزرگ ربوده می شوند؟
اگر بخواهیم روی هر کدام از این معضلات اجتماعی که ده ها برابر بیماری کرونا قربانی می گیرد، بلند بلند فکر کنیم چه اضطراب روانی در جامعه بوجود می آمد؟
بطور مثال، اگر بخواهیم در رابطه با آمار کودک ربایی گزارش لحظه به لحظه بدهیم، مطمئناً دیگر هیچ پدر و مادری اجازه نمی داد که کودکش در پارک ها و حوزه های اجتماعی حضور داشته باشد.
زیرا با بمباران خبری خانواده تصور می کند که امنیت فرزندش در خطر است، در حالی که امنیت وجود دارد، اما احساس امنیت را با فاجعه پراکنی از خانواده سلب کرده ایم.
انتشار اخبار بد و تکرار آن با آب و تاب رسانه ای، استرس و اضطراب را به جامعه تزریق می کند و این فشارها که از کنترل افراد خارج هستند، ایمنی بدن را ضعیف می کند و درست در همین نقطه هست که ما مستعد پذیرش انواع بیماری خواهیم شد.
این هراس عمومی و بیمارگونه که امروز شاهدش هستیم، پیامد بازنمایی اخباری است که به شیوه های مختلف انتشار داده می شود و حساسیت عمومی را بیش از حد متعارف تحریک می کند.
هموطنان عزیز اگر می خواهید آرامش خاطر را که پیش نیاز یک زندگی با نشاط هست، تجربه کنید به بهداشت فردی تان توجه کنید، الگوهای بهداشتی در حوزه اجتماعی را هم مراعات کنید و سومین نکته اینکه اخبارهای بد شبکه های اجتماعی را بیش از حد متعارف جدی نگیرید.
زیرا، بنگاه های خبرپراکنی نیمه خالی لیوان را با هدف جذب مخاطب حداکثری بیش از حد برجسته می کنند و دانستن اخبار مبالغه آمیز و مورد به مورد، سلامت روانی تان را به مخاطره می اندازد.