اقتصاد اخلاقی
اخلاقی رفتار کردن و دغدغه اخلاقیات داشتن، در هر شرایط و موقعیتی به صرفه نیست.
رفتار و کنش اخلاقی در شرایط ذیل مقرون به صرفه و اقتصادی است:
۱. رابطه یا بدهبستان درازمدت:
هر چقدر رابطه شما با فرد خاصی طولانی مدتتر باشد، اخلاقی رفتار کردن مقرون به صرفهتر است. قرارداد کوتاه مدت و دوستی مقطعی و رابطه موقتی به نفع انتخاب غیراخلاقی هستند.
از سوی دیگر قرار و مدار مادامالعمر و رابطه همیشگی و پیوند ناگسستنی مشوق اخلاقی بودن هستند.
۲. یکجانشینی و ثبات مکانی:
جابجایی، کوچ و تغییر مکان مشوق انتخاب غیراخلاقی هستند. قدمت یافتن و یکجانشینی و ثبات مکانی سوق دهنده به سوی اخلاق هستند.
یکجانشینی و ثبات به شرطی ما را به اخلاقیات سوق میدهند که صاحب و مالک موضوع یا پدیده باشیم و همه چیز با یک استعفا، بازنشستگی، واگذاری و یا فروش، قابل انتقال و سلب پیامد و مسئولیت نباشد.
۳. وجود ناظر یا راوی:
وجود ناظر یا راوی به شکل بالفعل یا بالقوه، ما را به سمت اخلاقیتر رفتار کردن تشویق میکند.
۴. حیاتی نبودن موضوع:
حیاتی بودن، مجوز اعلان وضعیت فوقالعاده و عبور از مرزهای اخلاق را به ما میدهد.
موضوعات هر چقدر از منطقه حیاتی و پیششرط بقاء فاصله بگیرند، بیشتر مشمول دغدغههای اخلاقی میشوند.
بسیاری از غیراخلاقیترین تصمیمات به بهانه تهدید حیاتی و بقاء گرفته شدهاند.
۵. گستردگی:
به هر میزان که تعداد افراد دخیل در یک تصمیم یا رفتار بیشتر شود، غیراخلاقی رفتار کردن دشوارتر میگردد. از سوی دیگر گروه و حلقه دخیل در یک فرایند و تصمیم هرچقدر بستهتر و محدودتر شود، فعل اخلاقی و عمل به اخلاقیات گرانتر میشود.
عوامل فوق (مدتزمان، ثبات مکانی، ناظر، حیاتی نبودن و گستردگی) تعیین کننده به صرفه بودن یا نبودن انتخاب و عمل اخلاقی هستند.
اگر در زندگی شخصی و حرفهای شما عوامل فوق به سمت ارزان بودن و اقتصادی بودن اخلاقیات باشند، احتمال عمل اخلاقی در شما بیشتر است.
و اگر عوامل فوق به سمت گران بودن و غیراقتصادی بودن اخلاقیات هستند، واقعبینانه نیست که انتظار حرکت مستمر بر مدار اخلاق داشته باشید.
با دستکاری هر یک از عوامل فوق، میتوانید احتمال اخلاقی بودن در خود یا دیگران را افزایش دهید.