امكان و امتناع گفت و گو
عصر ما، عصر رواج گفتمان «گفت و گو» است.
«گفت و گو» شيوهای متمدنانه برای حل و فصل اختلافهای نظری و عملی تلقی می شود.
«گفتگو» به مثابه اكسيری شفابخش نگريسته می شود كه درمان هر دردی است يا عصای معجزهآسای موسی كه در هجوم امواج به طرفه العينی راه می گشايد.
با اين حال به نظرم سوء تفاهمهای عميق رايجی درباره گفتگو وجود دارد.
برخلاف تصور عمومی، «گفت و گو» به معنی مبادله اصوات و واژه ها با ابزار فيزيكی گوش و زبان، يا مبادله صورت مكتوب كلمات بر الواح كاغذی يا شيشه ای نيست!
گفتگو به لوازمی ورای چشم و گوش و مبادله فرمهای صوتی يا تصويری واژهها نياز دارد.
هدف غايی گفت و گوی اصيل، سالم و صادقانه، مفاهمه و كشف حقيقتهايی است كه نزد طرفين موجود است.
چنين گفت و گوی:
1- مستلزم غلبه بر شهوت برتری و غلبه است (و چه دشوار است پيراستن نيت از چنين شهوت پر وسوسهای! جهاد اكبر است با نفس).
2- مستلزم به رسميت شناختن صادقانه متقابل «برابری»، و تعليق مشروعيت های حاصل از موقعيت قانونی، عرفی يا كاريزماتيك طرفين در لحظه گفتگو است (چيزی كه اتفاقاً عموماً عكس آن رخ می دهد: استفاده حداكثری از ابزارهای مشروعيتبخش اجتماعی به منظور «غلبه»).
اين امر مستلزم پذيرش طرفينی برابری طرفين در «بر حق بودن» فارغ از هر معياری جز منطق، معقوليت و سازگاری درونی ايده ها است.
3- عميقاً نيازمند «اراده» و «تعهد» متقابل برای فهم «ديگری» است.
4- مستلزم به درآوردن جامه فاخر و وسوسهانگيزِ خود-هميشه-همه-چيز-دانی است.
5- نيازمندِ تعليقِ موقتِ ادراك درباره منافعِ آشكار و پنهان، روانی و اجتماعی، مستقيم و غيرمستقيم، مادی و غيرمادی، و احتمالی يا قطعی حاصل از نتيجه گفت و گو است.
6- مستلزم شناسايی و تعليق پيشداوریها درباره طرف مقابل و نظراتاش است.
به ميزانی كه هدف مشترك فوق و لوازم مذكور فراهم باشد، گفت و گوی سالم و ناب رخ می دهد
و نتايج معجزهآسايی كه بر گفت و گو مترتب دانستهاند، به ميزان باور و تعهد به چنان هدفی و به ميزان تحقق شرايط مذكور حاصل می شود.