علمی تحلیلی

تحلیل جامعه شناسی چگونه است؟

جامعه شناسی برای شناخت پدیده های اجتماعی و به دست دادن واقعیت اجتماعی از روش های تحقیق استفاده می کند که به دو دسته کمی و کیفی تقسیم می شوند.

روش های کمی بر مبنای داده ها و سنجه های قابل اندازه گیری به عدد و رقم استوار هستند و روش های کیفی به حالت و چگونگی می پردازند و دسته بندی و طبقه بندی را مورد استفاده قرار می دهند.

روش های کمی و کیفی چه به لحاظ هدف و اندازه گیری و چه به لحاظ نوع اطلاعات و شیوه بیان نتایج، تفاوت های مشخص و تمایزات دقیق با یکدیگر دارند.

همچنین روش های کمی و کیفی دارای انواع گوناگون هستند و ابزارهای متعددی را شامل می شوند که در کتاب های روش تحقیق به آنها پرداخته شده است.

با وجود تفاوت شناخت کمیت یا کیفیت یا به تعبیر دیگر، درک سطوح گوناگون پدیده اجتماعی، شیوه تحلیل و فرایند تحلیل مشترک است و سازوکار یکسانی دارد.

چرا که تحلیل بیان چند و چون پدیده اجتماعی است که از چگونگی دستیابی به شناخت (کمی یا کیفی)، متمایز است و صرفاً به «بیان آنچه هست»، نظر دارد.

از اینرو،

تحلیل جامعه شناسی بیان نظامند جامعه شناس از واقعیت است که داده های آن به روش کمی یا کیفی به دست آمده اند.

تحلیل جامعه شناسی نگاه منسجم جامعه شناس به واقعیت است که دانسته های آن متکی بر روش کمی یا کیفی هستند.

تحلیل جامعه شناسی بازخوانی و بازنمایی جامعه شناس از واقعیت است که در اشکال کمی یا کیفی ظهور و بروز یافته اند.

با این حساب،

جامعه شناس می تواند در انجام تحقیقات کمی و کیفی از نیروهای دیگری کمک بگیرد.

جامعه شناس می تواند تنها ناظر بر کم و کیف اجرای تحقیقات کمی یا کیفی باشد.

جامعه شناس می تواند نظارت و کنترل بر مراحل اجرای تحقیق کمی و کیفی را به عهده گیرد.

اما،

تحلیل جامعه شناسی تنها و تنها از جامعه شناس و تخصص او بر می آید.

تحلیل جامعه شناسی فقط و فقط در حیطه صلاحیت جامعه شناس است.

تحلیل جامعه شناسی دقیق و مشخص اصل و اساس کار جامعه شناس است.

بنابراین،

تحلیل جامعه شناسی نه تنها کار سهل و آسانی نیست که چگونگی وظیفه و تبحر جامعه شناس را آشکار می کند.

تحلیل جامعه شناسی نه تنها بازگویی ساده و راحت نیست که چرایی لزوم تخصص جامعه شناس را به نمایش می گذارد.

تحلیل جامعه شناسی نه تنها بیان و سخن نیست که ضرورت جامعه شناس را برای درک واقعیت نشان می دهد.

به این ترتیب،

اهمیت و منزلت جامعه شناس به تحلیل جامعه شناسی است.

اعتبار و جایگاه جامعه شناس با تحلیل جامعه شناسی تعیین می شود.

شأن و نفوذ جامعه شناس در گرو تحلیل جامعه شناسی می باشد.

با این چشم انداز، به سراغ تحلیل جامعه شناسی می رویم و فرایند تحلیل را توضیح می دهیم.

تحلیل جامعه شناسی شامل چهار مرحله است.

مراحل چهارگانه با یکدیگر تحلیل جامعه شناسی را تشکیل می دهند.

اگر فقط به یک یا دو یا حتی سه مرحله پرداخته شود، به آن تحلیل جامعه شناسی گفته نخواهد شد.

وقتی کل مراحل چهارگانه در نظر گرفته نمی شود، این تحلیل در زمره معرفت عامیانه یا شعور عامیانه (Common Sense) قرار می گیرد.

معرفت عامیانه یعنی اطلاعات و دانسته هایی که افراد به سبب زندگی در جامعه به تجربه شخصی به آن دست یافته اند.

معرفت عامیانه همان داده ها و دریافت هایی است که افراد از ارتباط با دیگران و رسانه ها به دست می آورند.

معرفت عامیانه شامل گفته ها و شنیده هایی است که افراد در زندگی روزمره و در طی فعالیت روزانه می یابند.

چنان که اگر از هر کسی در مورد طلاق یا گرانی پرسیده شود، به علل و دلایلی اشاره می کند که الزاماً نادرست و اشتباه نیستند.

اما، تحلیل جامعه شناسی نخواهند بود، به دلایلی که در شرح تحلیل جامعه شناسی در ذیل آمده است.

برای توضیح مراحل چهارگانه تحلیل، از یک مثال جامعه شناسی و یک مثال ساده زندگی استفاده شده است تا به کمک این مثال ساده، فرایند تحلیل جامعه شناسی آسان و ساده بیان گردد.

مرحله اول: تعیین اجزاء پدیده مورد مطالعه

اولین گام برای تحلیل با مشخص کردن اجزا و عناصر تشکیل دهنده آن آغاز می شود.

مثال یک:

میز از اجزای تشکیل شده است که شامل صفحه، پایه ها، میخ و …

مثال دو:

ثروت دارای اجزای به این صورت است.

در این مرحله، تلاش بر تشخیص اجزا و عناصر دقیق پدیده مورد تحلیل می باشد.

2- تعیین چگونگی رابطه بین اجزا و عناصر

رابطه بین اجزاست که پدیده مورد نظر را سامان می دهد و به وجود می آورد.

اگر روابط بین اجزا در نظر گرفته نشود، درواقع معلوم نیست که ما به تحلیل چه امریی مشغول هستیم.

چنان که در مثال «میز» بسیاری از اشیای دیگر ( از جمله صندلی) نیز همین اجزا را دارند.

پس، روابط بین اجزاست که مشخص می کند پدیده یا موضوع مورد نظر چیست و چگونه است.

جامعه شناس با اتکا به مکاتب جامعه شناسی و چشم انداز نظری که متکی به آن است به تعیین روابط بین اجزا می پردازد و سپس آن را با واقعیت موجود می سنجد.

در مثال ثروت، چهار جزء به اشکال گوناگون می توانند در ارتباط با یکدیگر در نظر آیند که به ذکر دو نمونه می پردازیم.

باید توجه داشت که در اینجا قصد توضیح و شرح مکاتب نیست، برای همین بیان یک نکته کوتاه از مکتب آمده است.  

الف- مکتب مبادله:

در این مکتب مادیات عینی بیشتر در اولویت قرار دارند تا امور ذهنی و معنوی.

برای همین، چیدمان روابط براساس همین اولویت شکل می گیرد که به این صورت است:

ب- مکتب کنش متقابل نمادین:

در این مکتب یادگیری و آموزش در اولویت است و اجزای دیگر را تحت الشعاع قرار می دهد.

پس، چیدمان روابط می تواند به قرار زیر باشد.

چنان که ملاحظه می گردد به حسب چشم انداز نظری، ترسیم روابط بین اجزای تفاوت می پذیرد و از یکدیگر متفاوت می باشد.

3– ارائه مدل:

ابتدا، از مثال میز شروع کنیم.

میز ناهارخوری، میز مطالعه و … نمونه هایی از مدل میز هستند که با توجه به نیاز و کارکرد طراحی شده اند.

به همین قیاس، جامعه شناس نیز لازم است به ارائه مدل بپردازد.

برخی بر این باورند که مدل همان بیان روابط بین اجزا می باشد.

این باور از وجهی درست است، چون برای ارائه مدل باید روابط بین اجزا مشخص باشد.

ولی، این باور از وجهی دیگر اشتباه یا ناقص است، چون ارائه مدل را نمی توان صرفاً در تعیین روابط خلاصه کرد.

برای روشن شدن موضوع از یک مثال خیاطی استفاده می کنم.

روابط بین آستین، یقه و تنه در تمام لباس ها مشخص است.

اما، مدل لباس شب، با مدل لباس کار یا مدل لباس راحتی در منزل، متفاوت است و نمی توان صرف تعیین روابط بین اجزا، به مدل لباس موردنظر رسید.

به این ترتیب، روابط بین اجزا فقط و فقط بخشی از مدل هستند و برای همین لازم است دقیق و با نکته سنجی لازم به ارائه مدل پرداخت که در جامعه شناسی این امر با توجه به رویکردهای گوناگون، انجام می گیرد.

ارائه مدل، کاملاً عملی تخصصی است که در هر شغل و حرفه ای فقط از عهده متخصص آن برمی آید.

با ارائه مدل است که می توان از چند و چون اثرگذاری و اثرپذیری آگاه شد.

با ارائه مدل است که می شود که چند و چون موقعیت و شرایط را دریافت.

با ارائه مدل است که می توان که کم و کیف واقعیت را دنبال کرد.

4- سنجش با واقعیت:

مرحله چهارم بسیار کلیدی است و مبنای اصلی ارزیابی و قضاوت است.

آنچه در مراحل به ترتیب به انجام رسیده است، صادق است یا خیر؟

سوالی است بسیار مهم که تمام ارزش و اهمیت تحلیل جامعه شناسی بر آن استوار است.

همانطور که گفته شد معرفت عامیانه نیز به دانسته هایی پی برده است و اطلاعاتی را شامل می شود، صرف نظر از این که قادر به ارائه مدل باشد و معلوم شود چگونه و کجا بتوان از آنها در واقعیت زندگی استفاده کرد.

وجه تمایز اصلی تر آن است که هرگز معیاری برای درستی و نادرستی ندارد.

هرگز با واقعیت مورد سنجش قرار نمی گیرد و در نتیجه درستی آن مورد راست آزمایی قرار ندارد.

اما، در تحلیل جامعه شناسی ملاک و معیار واقعیت است و آنچه به عنوان مدل ارائه شده است زمانی مقبول و قابل تایید است که از سنجش با واقعیت سربلند بیرون آمده باشد.

اگر سنجش با واقعیت را کنار بگذاریم، هر آنچه بیان شده است را می توان نظر شخصی دانست که همچون سایر عقاید شخصی در هاله ای از درست و نادرست پیچیده شده است و نمی تواند مبنای برای آشکار شدن واقعیت و سپس برنامه ریزی و اقدام قرار گیرد.

مثال:

برای ثروت به طور مثال، مدل کارکردی در نظر گرفته شده است.

حالا سوال این است: مدل آیا نشان دهنده کارکرد ثروت در واقعیت است؟

چنان که وقتی این مدل با ملاک واقعیت سنجیده می شود، در می یابیم که «رضایت از خود» و «تصور از خود» از قلم افتاده است و مدل منطبق با واقعیت نیست.

کافی بود که از این مرحله چهارم صرف نظر شود تا تحلیلی نادرست شکل گیرد که نتیجه آن بی ثمر بودن «برنامه ریزی مبتنی بر آن تحلیل» است.

امری که در واقعیت با آن آشنا هستیم.

برنامه ها با هزینه های کلان مالی، انسانی و غیره شکل می گیرند و به اجرا گذاشته می شوند، ولی نتیجه ای ندارند یا از نتیجه مورد انتظار بسیار دور هستند.

این در حالی است که همه آنچه در تحقیقات و سپس تحلیل آنها انجام می گیرد برای برنامه ریزی و به سامان شدن امور است.

نتیجه کلام:

به طور معمول، برای تحلیل به مرحله اول و دوم اکتفا می شود و صرفاً تحلیل، برشماری تعدادی علل و دلایل است که چون واقعیت را آشکار نمی کنند، اقدامی را نیز برای رفع یا بهیود ایجاد نخواهند کرد.

به این ترتیب، اینک شما دلیل اصلی را دریافته اید که تحلیل ها چرا به مانند صحبت های روزمره هستند که فقط گفت و شنود می شوند.

این در حالی است که جامعه شناس حرفه ای؛

اولاً تحلیل را بر منبای مراحل چهارگانه پیش می برد

ثانیاً مدل های گوناگون تحلیل را برای مقایسه مراحل چهارگانه نیز به کار می گیرد تا بتواند با اطمینان و یقین کامل،

ثالثاً برنامه ها و دستورالعمل های لازم را در اختیار بگذارد که هیچ گونه شک و تردیدی در دستیابی به اهداف آنها نیست.

دکتر منیژه نویدنیا

دکتری جامعه شناسی. نظریه پرداز و محقق. نویسنده اولین کتاب امنیت اجتماعی در ایران، معرف جامعه شناسی تحلیلی با نگارش شش جلد کتاب، استاد دانشگاه و موسس سایت جامعه شناسان جوان

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا