جامعه را ببینیم
یوران آرنه در کتاب «جامعه را ببینیم»، این سوال اساسی را مطرح می کند که ما چگونه می توانیم جامعه را ببینیم؟!
البته قبل از پاسخ به سوال مطروحه به تعریف و تشریح جامعه می پردازد و در این باره می نویسد؛
اصولاً جامعه بی نام است، بنابراین نمی توان با آن صحبت کرد. به همین علت دیدن جامعه کاری دشوار است.
اما برای قابل فهم شدن، می توان جامعه را با دیگران تعریف نمود.
یعنی جامعه عبارت است از دیگران. به عبارتی می توان جامعه را به امکاناتی که از آن هم استفاده می کنیم، نیز تعریف نمود.
اما در یک تلقی دیگر، جامعه یعنی روح جمعی، یعنی مجموعه خصایص و ویژگی هایی که انسان ها را به هم پیوند می دهد. به عبارت دقیق، جامعه مجموع اعمالی است که انسان ها انجام می دهند.
چند نکته اساسی راجع به جامعه را باید همواره در برابر دیدگان خود داشته باشیم؛
۱- هیچ جامعه ای جدا از جوامع دیگر رشد نمی کند.
۲- جامعه ما را تغییر می دهد؛ چون پدیده ها در جامعه همواره در حال تغییر هستند.
۳- افراد زیادی هستند که نمی خواهند جامعه را ببینند!
۴- قرن بیست و یکم، قرن تغییرات مداوم و پی در پی است.
۵- ما نمی توانیم خود را بیرون از واقعیتی که در آن هستیم، قرار دهیم.
۶- اگر در مسیر جریان باد قرار نگیریم، متوجه نمی شویم که بادی هست.
۷- دیدن تمام جامعه غیرممکن است، چیزهایی که ما می بینیم از موقعیت ما در جامعه تاثیر می پذیرد.
۸- آن چه در گوشه ای از جهان اتفاق می افتد، مبنایی برای اتفاقی در گوشه دیگری از جهان است.
۹- وقتی تاریخ در مرحله تغییر قرار دارد، تفاوت های بسیار کوچک به نتایج بزرگ می رسد.
۱۰- هیچ گاه نمی توان درباره جامعه تئوری دقیقی ارائه داد؛ چون جامعه همواره در حال تغییر است.
یوران آرنه می گوید با سه مولفه ما بهتر می توانیم جامعه را ببینیم.
۱- اولین مولفه ای که از منظر آرنه با آن می توان جامعه را دید، مولفه قدرت است. او در این رابطه می نویسد؛
قدرت یکی از مهم ترین مفاهیم جامعه شناسی است. زیرا به کمک آن روابط و مناسبات انسان ها توضیح داده می شود.
او قدرت را به نوع مناسبتی و گفتمانی تقسیم بندی می کند.
قدرت مناسبتی، قدرتی است که کنشگر بر اساس آن می تواند کنشگر دیگری را به انجام کار و یا کارهایی وا دارد. در صورتی که اگر قدرت نبود، این وا داشتن هم صورت نمی گرفت.
قدرت گفتمانی، قدرتی است که از طریق بیان و ساختن هنجارها و ارزش ها اعمال می شود.
مردم باید چگونه فکر کنند؟!
مردم باید به چه چیزی باور داشته باشند؟!
مردم باید چه کارهایی انجام دهند؟!
همه ناشی از قدرت گفتمانی است. درواقع، این نوع از قدرت در اشکال گوناگونی از جمله دانش، اخلاق، ایدئولوژی و فرهنگ ارائه می شود.
۲- دومین مولفه ای که از منظر آرنه، با آن می توان جامعه را دید، تصویر است. به همین علت از جامعه شناسی تصویری صحبت می کند و معتقد است که جامعه شناس باید در تحلیل های خود از عکس ها و تصاویر استفاده کند. چرا که باعث تبیین دقیق تر موضوع می شود.
آرنه می گوید، عکس ها، تصاویر و فیلم ها بهتر می توانند یک جامعه را نشان دهند.
زیرا زمانی که زمامداران از بیان واقعیت ها طفره می روند، یا آن ها را فراموش می کنند و یا حافظه شان به خطا می رود، یک تصویر، عکس و یا فیلم می تواند، واقعیت را با تمام وضوح برای آن ها نشان دهد و همه چیز را بیان کند.
۳- سومین مولفه ای که از منظر یوران آرنه با آن می توان جامعه را بهتر دید، تئوری است.
آرنه می نویسد که تئوری های جامعه شناسی به ما می گویند که وقتی بخواهیم جامعه را ببینیم، باید دنبال چه چیزهایی بگردیم.
تئوری های جامعه شناسی تصاویر متفاوتی از جامعه به ما ارائه می دهند.
کارکرد تئوری ها قبل از هر چیز، جا انداختن مفاهیم و ادعاها است و نیز روشن کردن این که چه روابطی بین مفاهیم گوناگون است. به بیان روشن تر، مشخص کردن این که کدام عمل باعث عمل دیگر می شود و کدام یک از این اعمال مقدم ترند.
بنابراین وقتی به تئوری های قدرت نگاه می کنیم؛
برخی از آن ها، قدرت را ناشی از منابع می بینند.
برخی دیگر ناشی از گفتمان.
این دیگر بستگی به نگاه ما دارد که با کدام رویکرد به قدرت نگاه می کنیم و با آن جامعه را تحلیل کنیم.
بر این اساس ما جامعه را با تئوری های جامعه شناسی می بینیم.
منبع: جامعه را ببینیم. یوران آرنه. ترجمه حسن حسینی کلجاهی. انتشارات: افکار، 1401.