علمی پژوهشی

جنس و جنسیت

از دیدگاه جامعه شناسان و زبان شناسان، همواره جنس (Sex) و جنسیت (Gender) دو مفهوم کاملاً جدا هستند.

این دیدگاه توسط اکثر جامعه شناسان و زبان شناسان نیز قابل قبول می باشد.

یکی از نخستین آثار درباره جنس و جنسیت و جامعه شناسی کتاب اوکلی به نام جنس و جنسیت و جامعه است که در سال 1972 منتشر شد و تعریفی از جنس و جنسیت داد.

اوکلی اشاره می کند:

«جنس کلمه ای است که به تفاوت های زیستی میان مرد و زن ارجاع دارد، تفاوت های قابل رویت در اندام تناسلی و تفاوت های مرتبط با آن در کارکرد تولید مثل و جنسیت موضوعی مربوط به فرهنگ است که طبقه  بندی اجتماعی به مردانه و زنانه را توضیح می دهد».

بنابراین، جنس شامل ویژگی های فیزیکی و زیست شناسی مردانگی و زنانگی است که برای تشخیص زن بودن و مرد بودن به کار می رود.

در حالیکه جنسیت به معیارها و هنجارهای اجتماعی برمی گردد که جامعه آنها را بر روی افراد اعمال می کند.

جورج یول واژه جنسیت را از چند بُعد به تصویر می کشد:

«جنسیت زیستی یا طبیعی که آن تمایز موجود بین جنس ماده و نر در هر گونه از موجودات است.

جنسیت دستوری که تمایز بین مذکر و مونث است و برای طبقه بندی اسامی در برخی از زبان ها به کار می رود.

جنسیت اجتماعی که برای طبقه بندی افراد به لحاظ نقش های اجتماعی آن به کار برده می شود».

بنابراین، واژه جنسیت یک مفهوم اجتماعی است و با واژه جنس که به طور معمول برای بیان همان موضوع ولی از دید زیست شناختی به کار می رود، متفاوت است.

اگر چه تمایز زیستی در شالوده تمایزات اجتماعی قرار دارد، ولی نقش اجتماعی زیادی در مورد جنسیت وجود دارد که مربوط به زیست شناسی نیست.

در همین راستا، جانت هولمز اشاره می کند، تفاوت های عمده ای میان واژه جنس و جنسیت وجود دارد.

به نظر هولمز:

«واژه جنس اشاره به ویژگی ها و تمایزات بیولوژیکی و ویژگی های فیزیکی بین زن و مرد دارد.

در حالی که واژه جنسیت در حوزه جامعه شناسی زبان اشاره به تمایز افراد براساس رفتارهایشان نشان داده می شود.

در واقع، جنس امری ساخته شده و تعریف شده از مفهومی می باشد که به ما نشان می دهد که چه فیزیکی باید مرد قلمداد شود و چه فیزیکی زن».

این تعاریف درباره جنس و جنسیت تعاریفی است که توسط جامعه ساخته و پرداخته شده است و اکثراً به جنسیت های زن و مرد محدود می شود.

جامعه ای که قبل از وجود زن و مرد وجود داشته و این قدرت را داشته که بتواند آنها را تعریف کند.

قبل از این که هر سوژه ای قدرت این را داشته باشد که بتواند تعریفی از خود ارایه دهد، همواره خود را در قالبی از پیش تعیین شده، یافته است.

بنابراین، باید میان جنس و جنسیت تمایز قایل شد.

به این معنا که جنس معنایی زیست شناخنی دارد، یعنی آنکه شخص از نظر پیکرشناسی مرد است یا زن.

اما، جنسیت مجموعه از صفات و رفتارهایی است که به مرد یا زن نسبت داده می شود و ساخته و پرداخته جامعه است.

تفاوت جنسی ممکن است طبیعی باشد، اما تفاوت های جنسیتی با تشکیل چهارچوبی بی چون و چرا که جامعه از دریچه آن به زن و مرد می نگرد، همه جنبه های زندگی فرد را در بر می گیرد.

درواقع، نظام سلطه مردانه بر پایه همین تفاوت های جنسی زن و مرد می باشد، به همین دلیل مردی که از بچه هایش مراقبت می کند و یا بیش از ویژگی های مردانه احساسات عاطفی داشته باشد و یا عاطفی باشد، خارج از هنجار تلقی می شود

و همینطور زنی که راننده کامیون باشد یا در ورزش های رزمی خشن مردانه قهرمان باشد، در مقابل هنجارهای اجتماعی قرار می گیرد. این گونه افراد در جامعه مردسالار همواره شکلی میان دو جنسیت دارند.

باتوجه به اینکه بین جنس و جنسیت همواره تفاوت هایی وجود دارد و جامعه شناسان و زبان شناسان زیادی تعریف هایی مختلف از تفاوت های جنس و جنسیت ارایه داده اند، می توان گفت تمامی تعریف های گفته شده در این زمینه مشابه می باشد و مرجع قرار دادن هر کدام از افراد می تواند تعریف درستی از جنس و جنسیت برای ما ارایه کند.

اما، برخی افراد نیز بودند که پا را فراتر گذاشته اند و تعاریف متفاوتی را ارایه داده اند.

برای مثال، باتلر با دیدی متفاوت به این امر نگاه می کند و بیان می کند که:

«جنس زمینی است که از نظر سیاسی و فرهنگی بی طرف است و جنسیت روی آن زمین فعال است».

باتلر در جایی دیگر  اشاره می کند:

«گرچه جنس و جنسیت دو مقوله جدا از هم هستند، اما من فکر می کنم نمی توان آنها را به طور کامل از هم جدا کرد.

شکل های مشخصی از جنس هستند که با تصوراتی درباره جنسیت مرتبط هستند و روش های مختلف جنسیت نیازمند مشخصه های جنس می باشد.

در رابطه با جنس و جنسیت هیچکدام از ما انتخاب این را نداریم که خودمان را خلق کنیم.

قبل از اینکه هر تصمیمی بگیریم از پیش عملی را انجام داده ایم و خود را در جنسیتی انتقال داده ایم.

گرچه ما دوباره می توانیم بر روی جنسیتمان کار کنیم و یا حتی سعی کنیم جنس خود را از نو بسازیم، ولی ما هرگز نمی توانیم در برابر معیارها بیایستیم و همواره در چنگ این معیارها گرفتاریم».

همانطور که می بینید تعریف جنس و جنسیت از دیدگاه تمامی جامعه شناسان، فلاسفه و زبان شناسان به گونه ای به این امر اشاره می کند که جنس یک امر فیزیکی و جنسیت یک امر یا ساختار فرهنگی است و تمایز مهمی میان جنس و جنسیت وجود دارد.

بنابراین، می توان چنین گفت که، اصطلاح جنس به تفاوت های بیولوژیک میان زن و مرد دلالت دارند.

حال آنکه جنسیت ناظر بر ویژگی های شخصی و روانی است که جامعه آن را تعیین می کند و با مرد یا زن بودن و به اصطلاح مردانگی و زنانگی همراه است.

آنها پیوندی جدا نشدنی باهم دارند.

اما، ماهیت دقیق این پیوند موضوع بحث های فراوان میان جامعه شناسان، زبان شناسان و فلاسفه است.

منابع:

  • باتلر، جودیت، 1385، آشفتگی جنسیت، ترجمه امین قضایی، پاریس: نشر مجله شعر.

– Butler, J. 1990. Gender Trouble: Feminism and the Subversion of Identity. New York: Routledge.

– Holmes, J. 2008. An introduction to sociolinguistics (3rd ed.). Essex: Pearson Longman.

– Mills, S. 2003. Gender and Politeness. UK: Cambridge university press.

– Oakley, A.1972. Sex, Gender and Society. London: Gower.

– Yule, G. 2006. The Study of Language (3rd ed.). New York: Cambridge University Press.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا