روابط علّی و نمادین
تعبیر «روابط علّی» در واقع تعبیری قدیمی و منسوخ است که رابطه همزمانی- هممکانی میان پدیدارها را به خلق شدن یکی توسط دیگری حمل میکرد.
امروز میدانیم که چنین فهم متافیزیکیای از روابط میان چیزها و رخدادها نادرست است و پیشداشتهای گرانبار و پیچیدهای که ضروری و معقول نیست را به تجربه دمدستیمان سوار میکند.
بنابراین، این تعبیر را که همچنان در نوشتارهای علمی به کار میرود، با تسامح به کار میگیرم و از آن همنشینی رخدادها و ارتباط آماریشان را در نظر دارم، بی آن که «متافیزیک خلق» یعنی پشتوانه سنتی مفهوم علیت را بپذیرم.
در این معنا، استقرار قوانین علّی در قلمرو فیزیکی بدان معناست که قواعدی به نسبت ساده بر روابط میان رخدادها و چیزها حاکم است که به متغیرهای درونی سیستم چندان وابسته نیست و تعین رفتار سیستم توسط شرایط محیط پیرامون را در پی دارد.
در مقابل، در ساحت نمادین با نظمی به کلی متفاوت سروکار داریم که از سویی دلبخواهی و قراردادی است و از سوی دیگر، توسط متغیرهای درونزاد سیستم و سوگیریهای هدفمند آن تعیین میشود.
قواعد حاکم بر این ساحت، از پیچیدگی برمیخیزد و نه تعین سادهی آماری و معیارهای کمی حاکم بر آن، و همین است که کیفیت را در قلمرو پردازش نمادها پدید میآورد.
امر کیفی عبارت است از افزودهای نمادین بر وضعیت موجود که از بازنمایی حالتهای محتمل و تحقق نایافته ناشی میشود و بنابراین وضعیت مطلوب را نشانه میگیرد و شرط ظهورش نیتمندی سیستم است.
بر همین مبنا آستانه ظهور این پدیده، خودسازماندهی و رفتار خودارجاع در سیستمهای پیچیدهی تکاملی است.
به طور سنتی، سیستمهای جاندار نمونه بارز حاملان پردازش نمادین قلمداد میشوند.
هرچند طی دهههای گذشته امکان ساخت سیستمهای رایانهای یا روباتیک با این خصلت نیز جدی به نظر میرسد.
ظهور پردازش نمادین به معنای امکان بازنمایی جهانهایی موازی است که از گزینههای رفتاری متفاوتِ پیشاروی سیستم برمیخیزند.
صرفِ این بازنمایی به معنای ظهور نقطهی تقارنی در سازوکارهای درونی سیستم است که انتخاب آزاد یکی از این گزینهها را ممکن میسازد.
انتخاب آزاد طبعاً به معنای رها بودن گزینش از همهی متغیرهای بیرونی نیست (که تعبیری مهمل است)، بلکه به درونزاد بودن روند تعیین خط راههی سیستم، و تکگزینهای نبودن، رفتارهایش دلالت می کند.
یعنی سیستمی که رفتار خود را انتخاب میکند، لزوماً شکلی از رمزگذاری گزینهها و بنابراین پردازش نمادین را هم انجام میدهد و بسته به غایت درونی سیستم خود (که در حالت پایه بقاست) «کیفیت» جهان های محتملِ پیشارویش را با هم مقایسه میکند.
پس ظهور ساحت مینویی با پیدایش مفهوم انتخاب پیوند خورده است و معنای نهفته در نمادها شکلی رمزگذاری شده از آزادی است که محور مختصاتش غایت درونی سیستم است.
در عین حال، باید این را در نظر داشت که انتخاب و ارادهی آزاد سیستم برای گزینش رفتار خویش بر قواعد علّی (یعنی همنشینی و هم معنانی قاعدهمند رخدادها و چیزها) سوار میشود، و بر آن تکیه میکند، بی آن که نقضاش کند…»
پیوست: چند سطر از مقالهام درباره تفکیک گیتی و مینو و سیر مرزبندی لایههای فراز