علمی توصیفی

روسو چگونه به میهن‌پرستی نگاه می‌کند؟

روسو در رساله‌ گفتاری درباره‌ اقتصاد سیاسی به میهن‌پرستی چگونه نگاه می‌کند؟

بگذارید وطن ما، مادر تمامی شهروندان خود باشد.

بگذارید امتیازاتی که شهروندان در وطن خود از آن برخوردار می‌شوند، مام میهن را در چشم آنان گرامی‌تر کند.

اجازه دهید دولت آنها را در امور عمومی مشارکت دهد تا حس کنند در کاشانه‌ خود هستند و نگذارید قانون را چیزی جز ضامن آزادی همگانی بپندارند.

این حقوق با همه‌ عظمتش به تمامی انسان‌ها تعلق دارند، اما ممکن است اراده‌ی معیوب حکام بی‌آنکه به نظر برسد به‌طور مستقیم در پی نابودی این حقوق است؛ در عمل تاثیر آنها را خنثی کند.

آيا فضيلت مردمان را می خواهيم؟

پس بايد مردمی بسازيم كه كشور خود را دوست داشته باشند؛ اما چگونه چنين علاقه ای ممكن می شود؟

🔹 وقتی كشوری برای آنها چيزی بيش از آنچه برای بيگانگان هست، نباشد و چيزی بيش از آنچه به هر كسی می بخشد، به مردم خود ندهد

يا از اين بدتر، وقتی آنها حتی از امتياز امنيت اجتماعی برخوردار نباشند و زندگی، آزادی و مالكيت آنها در گرو صاحبان قدرت باشد، بدون آنكه اجازه داشته باشند يا برايشان ممكن باشد كه به قانون پناه ببرند؛

در اين حالت حتی از امتيازات عادی وضعيت طبيعی نيز بی بهره اند و نمی توانند از قدرت دفاع خود استفاده كنند؛

در نتيجه شرايط آنها وخيم تر از آن خواهد بود كه آنها را مردانی آزاد بناميم و كلمه وطن برای آنها فقط معنايی كريه و مضحك خواهد داشت.

🔹میهن‌پرستی بدون آزادی، آزادی بدون فضیلت و فضیلت بدون شهروندان ممکن نمی‌شود.

شهروند تربیت کنید تا همه چیز داشته باشید؛ جایی که شهروندی وجود ندارد جز رئوس حکومت همه برده‌های بی‌مقدار هستند.

🔹 وقتی شرایطی پیش بیاید که شهروندان خود را علاقه‌مند به اهداف مشترک ندانند، دیگر از کشور خود دفاع نخواهند کرد و زمامداران ترجیح خواهند داد به جای فرماندهی مردان آزاد، مزدوران را به خدمت بگیرند تا دست‌کم وقتی لازم شد برای سرکوب مردان آزاد از آنها استفاده کنند.

🔹 چه در روم و چه در اردوگاه‌های رومی از همه چیز عشق به یکایک هم‌میهنان و احترام به رومی بودن تراوش می‌کرد و هر کسی که از افتخار رومی بودن برخوردار بود، جرات و فضیلت می‌یافت.

در آستانه‌ی پیروزی، ‌دیدن کلاه‌خود شهروندی که پیش از این برده بوده و نگریستن به تاج افتخار مدنی آن کسی که زندگی شهروند دیگری را نجات داده، لذتی فراوان داشت.

جالب آنکه در میان تاج‌هایی که برای اعمال متهورانه در جنگ می‌بخشیدند، فقط تاج افتخار مدنی و تاج سرداران فاتح از برگ غار درست می‌شد. تاج‌های دیگر از طلا بود. این چنین بود که روم فضیلت یافت و در جهان عظمت پیدا کرد.

پیوست:

ژان ژاک روسو، گفتاری درباره اقتصاد سیاسی، ترجمه‌ سیدمهدی یوسفی، نشر روزبهان، 1394، صفحات 87، 90، 91، 92 و 96.

دکتر عظیم حسن زاده

دانشجوی دکتری جامعه شناسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا