نقش هنر در بهبود زندگی
هنر از چندین بهانه می تواند موجب تغییر و تحول و بهبود شود، در صورتی که ما چنین هنری را پیشه خود کنیم.
اول، هنر مایه لذت و آرامش است و منجر به احساس رهایی از عوالم پیش از مواجهه با اشیاء زیبای هنری شده، ما را در خیال و ذوق غوطه ور کند.
هنر می تواند ما را به ساحتی خارج از زیست روزمره مان برده و موجب ایجاد احساس تأمل و رهایی از تکرارهای روزمره ما شود.
هنر به منزله تجربه های ذوقی، از نظر روابط انسانی، سازماندهی متفاوتی با دنیای کار دارد، مثلاً در کنسرت ها و نمایشگاه ها جماعت های شورانگیزی دیده می شود که از این منظر، سازمان روزمره زندگی را به هم می ریزد و ما را از خستگی و فرسودگی در می آورد.

دوم، اما از جنبه اجتماعی، هنر زیربنای هر گونه صنعتی است.
هنر می تواند ذهن ها را پرورش و صیقلی داده و زمینه ساز فهم هنر صنعتی شده و به مراحل توسعه نزدیک مان کند.
توسعه یعنی بهبود و ارتقای زندگی، در واقع هنر به طور غیرمستقیم شالوده توسعه و بهبود زندگی است.
انبیا با این روش هنرمندی کرده اند، نوح، ابراهیم و یوسف (ع) هنرمندانی بودند که به نجاری، معماری و ساختن انبارهای عمومی اقدام کرده اند.
اما، هنر از جنبه ذوقی مقدمه ای برای فرایافتن مفاهیم است، چون از شهود و با جذب ما آغاز می کند و سپس به انتزاع و خیال می رسد، اما درس هایی که امروز می خوانیم، با جبر و تکرار صورت می گیرد و انتزاع را خفه می کند.

سوم، هنر از جنبه های روشنگرانه، می تواند پیام های ناگفتنی و سخن های نهان را به گوش مخاطبان برساند
و از این جهت، هنر موجب ایجاد دنیای فرهنگی به موازات دنیای عقلانی روزمره ما شده و فراتر از قالب عقل روشنگری می کند
و اگر در صحنه های سیاست راه ها برای بیان حقایق بسته بود، در سالن های تئاتر و شعرهای انقلابی نمایان می شود.
هنر دریچه هایی که به وسیله عقل و زبان بسته است را باز می کند و جایی که زبان نمی تواند بگوید را با فرم های خاص خود می گوید و از این رو هنر روشنگر است و ما را از زندان ها آزاد می کند.

هنر از نظر فراغت، آموزش و روشنگری سه وجه کارکرد مثبت آن در جهت بهبود زندگی است.
یعنی وقتی از امر روزمره که موجب بیماری و تشویش ما است، برای لحظاتی جدا شویم، یک نوع درمانگری آغاز می شود، وقتی یادگیری ما با هنر و امر مناسکی صورت می گیرد،
واقعاً یاد می گیریم
و وقتی صداهای بسته با فرم و تصویر سخن خود را بیان می کنند
آن ها که حاشیه ای شده اند، قدرت بیان و تکلم می یابند.
این هر سه می تواند موجب ارتقای وضعیت فرهنگی و فکری جامعه شده و در زیست و اقتصاد روزمره نیز موثر باشد تا بتواند وضعیت زندگی را ارتقا بخشد.