پس عزا بر خود کنید ای خفتگان
تاکید مولوی «عزا بر خود کنید ای خفتگان» به چه معناست؟
شیعیان هر ساله در ماه محرم اقدام به عزاداری برای شهیدان کربلا و به ویژه امام حسین (ع) می کنند و از این طریق تو گویی که ارادت و علاقه خود را به آنان ابراز می دارند.
مساله مهمی که در این قضیّه خودنمایی می کند این است که این همه عزاداری و بر سر و روی خود کوبیدن و این همه گریه و زاری کردن چه فایده و نصیبی برای افراد و جامعه داشته است؟
و مهم تر این که چرا جامعه شیعیان به ویژه جامعه شیعیِ ایران این همه گرفتار انواع و اقسام مشکلات و مسائل گوناگون است؟
و باز هم مساله مهم تر این که اینان که شب ها در مساجد و حسینیه ها و هیات های عزاداری بر سر و روی خویش می کوبند و گریه می کنند چه کسانی اَند و آنان که در طول روز در بازار، کارخانه، سازمان، خیابان، همسایگی، محله و شهر و روستا این همه با یکدیگر بدرفتاری و خشونت می ورزند و نسبت به هم این همه با کینه توزی، دروغ، فریب و نیرنگ رفتار می کنند چی کسانی اَند؟!!!
نکند آن آدمیان از سرزمین دیگری آمده اند و این آدمیان از سرزمین دیگر و هیچ ربط و نسبتی با یکدیگر ندارند؟!!
اما نیک می دانیم که این گونه نیست! چرا که همان زنان و مردانی که شب ها اقدام به عزاداری می کنند همان زنان و مردانی اَند (منظور تمامی زنان و مردان جامعه نیستند، بلکه منظور متوسط جامعه است) که روزها با انواع رذیلت های اخلاقی رفتار می کنند.
اینان گویی که فقط یاد گرفته اند عزاداری کنند، اما هزار افسوس و تاسّف که هرگز یاد نگرفته اند اخلاقی رفتار کنند و این که اساساً از اخلاق چیزی نیاموخته اند!!
اینان همانانی هستند که عبادت های شان نیز چنین است و از دین و دینداری فقط فرم و ظاهرش را فراگرفته اند و هرگز به محتوا و مغز آن نپرداخته اند.
اینان حقیقتاً در درجه اول باید به حال زار خویش گریه کنند، چرا که خفتگانی اَند که تو گویی سال هاست که در خواب مانده اند!!! و هرگز بیدار نبوده اند!!!
نکته بسیار مهمی که ضرورت دارد بدان اشاره شود این است که تاکید مولوی بر این که بروید و بر خود عزا کنید، معنایش این نیست که بنشینید و به گریه و زاری بپردازید، بلکه معنای دقیقش این است که بنشینید و فکری اساسی به حال و روز خود کنید، چرا که کاملاً روشن است که با اشک ریختن و گریستن هیچ مشکلی و مساله ای حل نخواهد شد.
آدمی با اندیشیدن و مرور عقلانی و منطقی بر مجموعه باورها، اندیشه ها و همچنین احساسات و عواطف و هیجانات و آرزوهای خویش از یک سو، و رفتارها و گفتارهای خویش از سوی دیگر است که می تواند دریچه ای روشن و امید بخش برای رهایی از انبوهی از درد و رنج های خویش پیدا کند.
اما، هزاران افسوس که چنین نمی کند و اساساً به جای پرداختن به این امر مهم به گریه و زاری می پردازد!!!
واقعیت این است که آدمی اول از همه باید به حالِ زار خویش گریه (= فکر و اندیشه) کند.
چرا که گرفتار بلیّه بزرگی به نام «خویشتن ناشناسی» بوده و نتوانسته توانمندی های درونی و بیرونی خویش را به خوبی بشناسد و با استفاده از این توانمندی ها بخش مهمی از مشکلات و مسائل خود را به نحو مناسب و مطلوب حلّ و فصل نماید.
او خود در میان انواع غُل و زنجیرهای درون و بیرون (اعم از جهل مرکّب، جهل مقدّس، کین ورزی، ستم زمانه، بی عدالتی، تبعیض و خشونت) گرفتار آمده است و به جای گریستن (= اندیشیدن) به این وضع دردناک و صد البته اقدام عملی برای رهایی از این وضع ناگوارِ خویش، شوربختانه این که به حال کسی می گرید که او خود بیش از همه آن زنجیرها را از خود دور کرده و آزاد و رها و سبکبال به سوی عالَم جان ها پرواز نموده است.
آیا به راستی کسی چون امام حسین (ع) که تمامی زنجیرهای درون و بیرون را گسسته است و آزادانه و سبکبال روح و روان خود را به پرواز در آورده است، جای گریه و عزداری دارد؟!
کدام انسان عاقل و خردمندی برای کسی که از بسیاری از بند و بست های این جهانی که از قضا دردآور و رنج زا هستند، رهایی یافته است گریه می کند و عزدار می شود؟!!
در این راستا، اگر بدانیم که مهم ترین دلیل شهادت امام حسین (ع) این بوده است که در برابر ستم زمانه و تبعیض و بی عدالتی ایستادگی کرد و حاضر به پذیرفتن ظلم و جور نشده است، آیا نباید پرسید که چرا این رسالت بسیار مهم و اساسی به دست فراموشی سپرده شد و از مسیر اصلی خود منحرف شد و اکنون در قالب سینه زنی، زنجیرزنی و گریه و زاری خودنمایی می کند؟!!
آن کسانی که خود را پیرو امام حسین (ع) می دانند و ادعا می کنند که در مکتب ایشان می زیند، پس چرا در برابر این همه ستم زمانه و تبعیض های گوناگون سکوت اختیار کرده اند و چیزی نمی گویند و به جای برآوردن صدای اعتراض به هیات های عزاداری می روند و اقدام به سینه زنی و گریه و زاری می کنند؟!
مگر اینان نمی گویند که سیدالشهدا گفته است: هل من ناصر ینصرنی؟ یعنی بیایید از کسی که در برابر ستم و بی عدالتی ایستاده است، حمایت کنید؟
پس چرا هیچ گونه اقدام عینی و عملی از این جماعت در برابر ستم هایی که در حق گروه های اجتماعی در جامعه مانند فقرا و محرومین می رود، دیده نمی شود؟
پس عزا بر خود کنید ای خفتگان زان که بد دردیست این خواب گران