پلاریزه شدن سازمان
پلاریزه شدن سازمان یعنی اگر در یک سازمان به جای نوسازی و ترمیم، بازتولید، بازسازی، دمیدن و تزریق خون جدید در رگ های سازمان و مفصل بندی، رویه تقابل و حذف در دستور کار قرار گیرد، آن سازمان پلاریزه، قطبی و شقه خواهد شد.
این قطبیت و شکاف می تواند به نقطه تقابل/ تعارض/ کمکش کارکنان هم کشیده شود.
در فراز و فرود کار اداری و سازمانی، اشخاصی بروز و ظهور می کنند که در حوزه شعار و گفتار و نگرش، “هم خدا را می خواهند و هم خرما را”!
اما در حوزه عمل در جلد مارماهی می روند و گاهی هم رندی پیشه کرده هم طبال یزید می شوند و هم سقای امام حسین (ع).
با گذشته زمان عدهای مانند نظام سرمایه داری، به سر عقل آمده و با منفعت و اهداف سازمان همنوا و هماهنگ می گردند و اما شمار عظیمی هم ممکن است به جهت خاص گرایی/ فرصت طلبی دچار بایاس (سوگیری شده) و به سمت قدرت سریده شوند.
سمت و سو گرفتن نیروهای پلاریزه شده واقعه مهمی است در یک سازمان که شمار زیادی شخصیت سازمانی بتدریج رنگ عوض کرده و زیر و زبر (از این رو به آن رو) می گردند.
پلاریزه شدن سازمان و قطبی شدن می تواند علاوه بر آلوده سازی سازمان، افراد را به دو قطب / قبیله و… تبدیل کند.
دو قبیله ای که بر این باورند “ماست من شیرین تر است” و همیشه ما به حق هستیم.
فرجام کار:
با پلاریزه شدن سازمان ستیزه، رویه قالب خواهد شد، کژکارکردی گسترش یافته و پیامدهایی مانند:
ناکارآمدی، عدم شفافیت، عدم چرخش آزادانه اطلاعات، فساد، بی نظمی و غیره خواهد داشت.
بسیار عالی. به خوبی معنی پولاریزه شدن توضیح داده شد.با تشکر ازشما